26-02-2014, 09:35 PM
(26-02-2014, 11:22 AM)'آرش69' نوشته: سلام nt_sunshine عزيز
ميشه سوالي ك تو فروم كانادا پرسيدم رو اينجا جواب بدين؟!!
امكانش هست لطف كنيد و شرايط كار و نسبتش با سطح تحصيلات رو برام بگين؟
ممنون
خوب آرش خان نوشته بودن که:
آينده اي ك من از خارج رفتن خودم متصورم اينه ك اونجا بمونم و يه زندگي خوب داشته باشم اما همونطور ك الان مد شده و همه ميگن all options on the table!بهرحال نميشه 100%هم رو اين ك اونجا ميتونم بمونم حساب باز كنم و حتي 1%هم اگه احتمال بدم ك بايد برگردم بايد تو دانشگاهي درس بخونم ك با مدركش بتونم اينجا هيأت علمي دانشگاه بشم!مورد ديگه ك هست و بيشتر جنبه سوالي از شما داره اينه ك براي كار تو كانادا هم مثل ايران مهمه مدركت از كجا باشه؟مثلا بخواي تو فلان شركت هاي تك استخدام بشي ازت مدرك دانشگاهاي تاپ رو ميخوان؟يا بهتر منظورمو برسونم اصولا با شرايطي ك خدمتتون عرض كردم و دانشگاهايي ك شما حدس ميزنين موفق ب گرفتن پذيرش ازشون ميشم آينده شغلي مناسبي تو كانادا دارم؟ميدونم سوالم ي كم رو حدس و گمانه اما چون ديد درستي نسبت ب فضاي كار و زندگي تو كانادا ندارم برام مهمه قبل از رفتن بدونم تو چ اقليمي پا ميذارم
شرمنده ي سوال ديگه،مگه رشته من و شما حساسه؟
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خوب اول بگم که تو پروسه اپلای، ویزا و بعدش کار پیدا کردن هیچ کس و هیج کس نمی تونه حتی چند ماه بعدش را پیشبینی کنه. مثلا شما که الان تازه داری شروع می کنی نمی تونی پیش بینی کنی حتما پذیرش می گیری، اونی که پذیرش گرفته مطمئن نیست که ویزا بگیره. من هم که اینجام نمی دونم وضع شغلم بعد فارغ التحصیلی چی بشه. کار پیدا کنم یا نه مجبور شم برگردم. اون دوستمم که الان شش ماه دیگه می خواد دکتراش را دفاع کنه و الان داره واسه کار اپلای می کنه هنوز نمی دونه می خواد شش ماه دیگه چه کار کنه. گفتم اینو که از الان بدونی. وارد یک پروسه طولانی مدت "نمی دونم چی میشه" داری میشی. آخر پروسه ممکنه بگی خوب شد. ممکنه بگی بد شد. من خودم وقتی داشتم سوار هواپیما می شدم که بیام، اون لحظه که از خانواده تو فرودگاه جدا شدم را دقیقا به مرگ تشبیه می کنم. وقتی من اومدم این طرف میله ها و مامان و بابام اون طرف میله ها. حتی دستمو دراز می کردم بهشون نمی رسید. یک حالی بود اون لحظه. روی صندلی هواپیما که نشستم با خودم گفتم الان با این فشاری که روی قلب منه، هواپیما می افته پایین. تنها چیزهایی که یک مرده از دست می ده که من از دست نداده بودم، دو تا چمدون 23 کیلویی بود، با نفسی که می آمد و می رفت. دیگه همه چیزم را روی اون صندلی هواپیما از دست داده بودم. شغلمو، خونوادمو، کشورمو، حتی زبان مادریمو، همه چیزمو و حتی اون لحظه نمی دونستم به قول شما دارم تو چه اقلیمی پا می ذارم. برزخی بود که نمی دونستم دارم می رم بهشت، یا می رم جهنم. اما خوب الان بعد دو سال، خوشحالم که اومدم. حتی اگر یک روز مجبور شم برگردم و دوباره تو مملکتم از صفر شروع کنم واسم ارزششو داشته. با خودم می گم حیف بود می مردم و این ور دنیا را نمی دیدم. شما هم اگر همچین جسارتی را داری حتما به اپلای فکر کن. اما در مورد شرایط کار که می خوای بدونی خوب الان وضع کار پیدا کردن بعد از فارغ التحصیلی اینجا به خوبی گذشته نیست. البته شانس ما وضع کار برای رشته مکانیک این جور شده و رشته های دیگه هنوز این جور نیست. من الان تو دانشگاه رنک بین 30 تا 40 دارم درس می خونم. می گم رنک بین 30 تا 40 چون هر سال رنکش بالا پایین می شه. وضعیت کار که دارم می بینم یک مقدار برام نا امید کننده است. اولا بهت بگم که اگر می خوای بعد دکترا اینجا استاد بشی، استادی یک جورایی شده مختص خروجی های دانشگاه های top 20 . برای اینکه می بینم بچه های ایرانی که الان از اینجا دارن فارغ التحصیل می شن با رزومه های چشمگیر و postdoc و اینا دو ساله دارن واسه کار آکادمیک اپلای می کنن و کار واسشون پیدا نمی شه. اینه که پرسیده بودی آیا رنک دانشگاه تو کار پیدا کردن مهمه یا نه. آره خیلی هم مهمه. البته غیر ممکن نیست کار پیدا کردن. من می بینم دوستان بالاخره با هر زوری هست یک پوزیشنی پیدا می کنن. اما خوب ساده نیست. فهمیدنش هم واسه شما سخت نیست. کافیه بری چند تا دانشگاه که اتفاقا دانشگاه های بالایی هم نیستن سر بزنی ببینی استادهای جدیدشون از کجاها مدرک گرفتن. شاید 4 تا 5 سال دیگه، دوستان فارغ التحصیل بیشتری مجبور باشن به برگشتن فکر کنن. در مورد کار صنعتی اوضاع به بدی کار آکادمیک نیست. مثلا با مدرک از دانشگاه من شاید بشه خوب کار گیر آورد. اما باز ساده نیست. الان بعضی شرکت های مهم شرط گذاشتن که اگر مدرک از top 20 ندارید اصلا اپلای نکنید. اما خوب خوبی مدرک از آمریکا اینه که شما دستت باز می شه. یک جورایی کلید دنیاست. می تونی برای کار تو کشورهای دیگه اپلای کنی. خوبیش این چیزاست. شما با شرایطی که نوشتی سخت بتونی از دانشگاه ها top 20 پذیرش بگیری. من فکر می کنم مثلا شما از رنک 50-60 به بعد شانس داشته باشی. واسه همین از الان آینده شغلی ات را نمی تونی اصلا پبش بینی کنی. اما در مورد هیئت علمی شدن تو ایران. خوب یک مدرک از یک دانشگاه زیر 100 آمریکا یا دانشگاه های دسته یک کانادا برای استاد شدن تو ایران کافیه. اما استاد شدن تو ایران به خیلی چیزهای دیگه بستگی داره. شما اینگار نوشته بودی طراحی کاربردی صنعتی اصفهان هستی. پس استادهای تیم جامدات دانشگاه خودتون را که می شناسی. یک سر به پروفایل هاشون بزن خدایی. ببین اون حضرات همشون از کجا مدرک گرفتن و استاد راهنمای همشون کی بوده! یعنی تا الان برات عجیب نبوده که اینا همشون از یک دانشگاه مدرک گرفتن و استاد راهنمای همشون هم یک نفر بوده؟ اصلا یک همچین چیزی کجای دنیا اتفاق می افته؟ دو سه سال پیش، یک بنده خدایی که شاگرد اول دانشگاه امیرکبیر بودن با 7 تا مقاله ISI از دکتراش می خواست اونجا استاد شه. همون اساتید محترم گفتن ایشون باید بیاد presentation بده. بنده خدا این کار را هم کرد. اساتید محترم تشخیص دادن که ایشون سطح علمی شون هم سطح اساتید صنعتی اصفهان نیست. اونو رد کردن. به جاش یکی را استخدام کردن که کله کل اصفهان سوت کشید. یعنی نکردن این ها حداقل یکی را استخدام کنن اونجا که بشه گفت حداقل یک نفر بر اساس شایسته سالاری انتخاب و استخدام شده. اینه که هیئت علمی شدن تو ایران مدرک چنین و چنان نمی خواد. شما اگر آدمشو داشته باشی که کار را می گیری. نداشته باشی هم مدرک از MIT بگیری باز این حضرات طراز علمی شما را هم سطح خودشون تشخیص نمی دن. البته باز کسی آینده را ندیده. فقط خواستم حقایق را بهت بگم. نمی خوام هم توهین کنم به کسی. همون دانشگاه صنعتی اساتید واقعا خوبی هم هنوز داره. ولی حقیقت حقیقته. به گفتن نگفتن من هم نیست.
نکته دیگه ای هم که در مورد کار در ایران هست اینکه الان خیلی ها دارن از آمریکا و کانادا و اروپا و سنگاپور مدرک می گیرن. حتی اگر سیستم به سمت شایسته سالاری هم بره باز هم شما رقیب زیاد خواهی داشت. خلاصه اگر حوصله دردسرهاش را نداری شاید همون شغلت را از دست ندی بهتر باشه. اما اگر همون طور که تو مقدمه حرفم گفتم جسارتشو داری، بالاخره این طرف هم دنیایی است. خوبه بتونی بیای و ببینی. اقلا در آینده دلت نمی سوزه.
آينده اي ك من از خارج رفتن خودم متصورم اينه ك اونجا بمونم و يه زندگي خوب داشته باشم اما همونطور ك الان مد شده و همه ميگن all options on the table!بهرحال نميشه 100%هم رو اين ك اونجا ميتونم بمونم حساب باز كنم و حتي 1%هم اگه احتمال بدم ك بايد برگردم بايد تو دانشگاهي درس بخونم ك با مدركش بتونم اينجا هيأت علمي دانشگاه بشم!مورد ديگه ك هست و بيشتر جنبه سوالي از شما داره اينه ك براي كار تو كانادا هم مثل ايران مهمه مدركت از كجا باشه؟مثلا بخواي تو فلان شركت هاي تك استخدام بشي ازت مدرك دانشگاهاي تاپ رو ميخوان؟يا بهتر منظورمو برسونم اصولا با شرايطي ك خدمتتون عرض كردم و دانشگاهايي ك شما حدس ميزنين موفق ب گرفتن پذيرش ازشون ميشم آينده شغلي مناسبي تو كانادا دارم؟ميدونم سوالم ي كم رو حدس و گمانه اما چون ديد درستي نسبت ب فضاي كار و زندگي تو كانادا ندارم برام مهمه قبل از رفتن بدونم تو چ اقليمي پا ميذارم
شرمنده ي سوال ديگه،مگه رشته من و شما حساسه؟
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خوب اول بگم که تو پروسه اپلای، ویزا و بعدش کار پیدا کردن هیچ کس و هیج کس نمی تونه حتی چند ماه بعدش را پیشبینی کنه. مثلا شما که الان تازه داری شروع می کنی نمی تونی پیش بینی کنی حتما پذیرش می گیری، اونی که پذیرش گرفته مطمئن نیست که ویزا بگیره. من هم که اینجام نمی دونم وضع شغلم بعد فارغ التحصیلی چی بشه. کار پیدا کنم یا نه مجبور شم برگردم. اون دوستمم که الان شش ماه دیگه می خواد دکتراش را دفاع کنه و الان داره واسه کار اپلای می کنه هنوز نمی دونه می خواد شش ماه دیگه چه کار کنه. گفتم اینو که از الان بدونی. وارد یک پروسه طولانی مدت "نمی دونم چی میشه" داری میشی. آخر پروسه ممکنه بگی خوب شد. ممکنه بگی بد شد. من خودم وقتی داشتم سوار هواپیما می شدم که بیام، اون لحظه که از خانواده تو فرودگاه جدا شدم را دقیقا به مرگ تشبیه می کنم. وقتی من اومدم این طرف میله ها و مامان و بابام اون طرف میله ها. حتی دستمو دراز می کردم بهشون نمی رسید. یک حالی بود اون لحظه. روی صندلی هواپیما که نشستم با خودم گفتم الان با این فشاری که روی قلب منه، هواپیما می افته پایین. تنها چیزهایی که یک مرده از دست می ده که من از دست نداده بودم، دو تا چمدون 23 کیلویی بود، با نفسی که می آمد و می رفت. دیگه همه چیزم را روی اون صندلی هواپیما از دست داده بودم. شغلمو، خونوادمو، کشورمو، حتی زبان مادریمو، همه چیزمو و حتی اون لحظه نمی دونستم به قول شما دارم تو چه اقلیمی پا می ذارم. برزخی بود که نمی دونستم دارم می رم بهشت، یا می رم جهنم. اما خوب الان بعد دو سال، خوشحالم که اومدم. حتی اگر یک روز مجبور شم برگردم و دوباره تو مملکتم از صفر شروع کنم واسم ارزششو داشته. با خودم می گم حیف بود می مردم و این ور دنیا را نمی دیدم. شما هم اگر همچین جسارتی را داری حتما به اپلای فکر کن. اما در مورد شرایط کار که می خوای بدونی خوب الان وضع کار پیدا کردن بعد از فارغ التحصیلی اینجا به خوبی گذشته نیست. البته شانس ما وضع کار برای رشته مکانیک این جور شده و رشته های دیگه هنوز این جور نیست. من الان تو دانشگاه رنک بین 30 تا 40 دارم درس می خونم. می گم رنک بین 30 تا 40 چون هر سال رنکش بالا پایین می شه. وضعیت کار که دارم می بینم یک مقدار برام نا امید کننده است. اولا بهت بگم که اگر می خوای بعد دکترا اینجا استاد بشی، استادی یک جورایی شده مختص خروجی های دانشگاه های top 20 . برای اینکه می بینم بچه های ایرانی که الان از اینجا دارن فارغ التحصیل می شن با رزومه های چشمگیر و postdoc و اینا دو ساله دارن واسه کار آکادمیک اپلای می کنن و کار واسشون پیدا نمی شه. اینه که پرسیده بودی آیا رنک دانشگاه تو کار پیدا کردن مهمه یا نه. آره خیلی هم مهمه. البته غیر ممکن نیست کار پیدا کردن. من می بینم دوستان بالاخره با هر زوری هست یک پوزیشنی پیدا می کنن. اما خوب ساده نیست. فهمیدنش هم واسه شما سخت نیست. کافیه بری چند تا دانشگاه که اتفاقا دانشگاه های بالایی هم نیستن سر بزنی ببینی استادهای جدیدشون از کجاها مدرک گرفتن. شاید 4 تا 5 سال دیگه، دوستان فارغ التحصیل بیشتری مجبور باشن به برگشتن فکر کنن. در مورد کار صنعتی اوضاع به بدی کار آکادمیک نیست. مثلا با مدرک از دانشگاه من شاید بشه خوب کار گیر آورد. اما باز ساده نیست. الان بعضی شرکت های مهم شرط گذاشتن که اگر مدرک از top 20 ندارید اصلا اپلای نکنید. اما خوب خوبی مدرک از آمریکا اینه که شما دستت باز می شه. یک جورایی کلید دنیاست. می تونی برای کار تو کشورهای دیگه اپلای کنی. خوبیش این چیزاست. شما با شرایطی که نوشتی سخت بتونی از دانشگاه ها top 20 پذیرش بگیری. من فکر می کنم مثلا شما از رنک 50-60 به بعد شانس داشته باشی. واسه همین از الان آینده شغلی ات را نمی تونی اصلا پبش بینی کنی. اما در مورد هیئت علمی شدن تو ایران. خوب یک مدرک از یک دانشگاه زیر 100 آمریکا یا دانشگاه های دسته یک کانادا برای استاد شدن تو ایران کافیه. اما استاد شدن تو ایران به خیلی چیزهای دیگه بستگی داره. شما اینگار نوشته بودی طراحی کاربردی صنعتی اصفهان هستی. پس استادهای تیم جامدات دانشگاه خودتون را که می شناسی. یک سر به پروفایل هاشون بزن خدایی. ببین اون حضرات همشون از کجا مدرک گرفتن و استاد راهنمای همشون کی بوده! یعنی تا الان برات عجیب نبوده که اینا همشون از یک دانشگاه مدرک گرفتن و استاد راهنمای همشون هم یک نفر بوده؟ اصلا یک همچین چیزی کجای دنیا اتفاق می افته؟ دو سه سال پیش، یک بنده خدایی که شاگرد اول دانشگاه امیرکبیر بودن با 7 تا مقاله ISI از دکتراش می خواست اونجا استاد شه. همون اساتید محترم گفتن ایشون باید بیاد presentation بده. بنده خدا این کار را هم کرد. اساتید محترم تشخیص دادن که ایشون سطح علمی شون هم سطح اساتید صنعتی اصفهان نیست. اونو رد کردن. به جاش یکی را استخدام کردن که کله کل اصفهان سوت کشید. یعنی نکردن این ها حداقل یکی را استخدام کنن اونجا که بشه گفت حداقل یک نفر بر اساس شایسته سالاری انتخاب و استخدام شده. اینه که هیئت علمی شدن تو ایران مدرک چنین و چنان نمی خواد. شما اگر آدمشو داشته باشی که کار را می گیری. نداشته باشی هم مدرک از MIT بگیری باز این حضرات طراز علمی شما را هم سطح خودشون تشخیص نمی دن. البته باز کسی آینده را ندیده. فقط خواستم حقایق را بهت بگم. نمی خوام هم توهین کنم به کسی. همون دانشگاه صنعتی اساتید واقعا خوبی هم هنوز داره. ولی حقیقت حقیقته. به گفتن نگفتن من هم نیست.
نکته دیگه ای هم که در مورد کار در ایران هست اینکه الان خیلی ها دارن از آمریکا و کانادا و اروپا و سنگاپور مدرک می گیرن. حتی اگر سیستم به سمت شایسته سالاری هم بره باز هم شما رقیب زیاد خواهی داشت. خلاصه اگر حوصله دردسرهاش را نداری شاید همون شغلت را از دست ندی بهتر باشه. اما اگر همون طور که تو مقدمه حرفم گفتم جسارتشو داری، بالاخره این طرف هم دنیایی است. خوبه بتونی بیای و ببینی. اقلا در آینده دلت نمی سوزه.