سلام دوستان عزیزم
من متولد 73 هستم و دوبار کنکور رشته تجربی در سالهای 92 و 93 دادم. علاقه زیادی به دنیای موجودات زنده و شاخه های مختلف زیست شناسی دارم. متاسفانه در این دو کنکوری که دادم رتبه هام حدود ده هزار منطقه یک می شد و هیچ رشته خوبی رو در دانشگاه های خوب و نزدیک قبول نمی شدم. در هر دو سال مشکلات و اشتباهاتی داشتم که شاید ریشه در شخصیت من داشتند، مثل بیماری و دردی که در سال اول به آن دچار شدم و گفتند که ناشی از مسائل روحی و عصبی است، و رابطه ای عاطفی که در سال دوم بخاطر احساس تنهایی و غم با یک خانم در آنسوی کشور و بصورت اینترنتی برقرار کردم که در انتها با افسردگی خاتمه یافت. منظور من از شخصیتم این بود که من همیشه به دنبال روشهای "استاندارد" برای درس خواندن می گشتم که خب در کنکور هیچ فایده ای نداشتند و ندارند. ..به عنوان مثال، من سعی داشتم با منابع خارجی روز و علمی به مطالعه دروس مختلف بپردازم (منابعی مثل دانشنامه ویکی پدیا و کتب فراتر از سطح کنکور و یا ویدئوهای خان آکادمی، ویدئوهای تد و منابع آزمون امکت) برای هر صفحه از کتب درسی هزاران سوال و نقد در ذهنم ایجاد می شد و به دنبال آن در اینترنت به جستجو می پرداختم و هیچوقت نمی توانستم –همانطور که خیلیها به عنوان راه قبولی در کنکور توصیه می کنند- به طور پیوسته، چند روز متوالی را به درس خواندن، آن هم با ساعت های مطالعاتی زیاد اختصاص دهم و عقیده داشتم که تنها با مصرف داروهای خاص می شود اینچنین به مطالعه سنگین پرداخت.
پس از شکستهای پی در پی و افسردگی روحی که در من ایجاد شد، دیگر مجالی برای درس خواندن کنکوری نداشتم و از طرفی برای سربازی نرفتن، حتما باید به دانشگاه می رفتم لذا به پیشنهاد پدر و مادرم، به رشته مهندسی کامپیوتر- نرم افزار در دانشگاه آزاد بدون کنکور شهرمان رفتم، هرچند که رشته هایی مثل دامپزشکی آزاد در یک شهرستان و زیست شناسی سلولی – مولکولی در یک شهر دور را هم قبول شده بودم، اما تقریبا همه با وارد شدن من به این دو رشته اظهار مخالفت می کردند و من هم تنها ندامت افراد فارغ التحصیل این رشته ها را دیدم و شنیدم.
پس از گذشت چند ماه از تحصیل در این رشته (مهندسی کامپیوتر)، علیرغم مخالفت همه اطرافیان و نمرات خوبم در دانشگاه، به فکر کنکور مجدد برای سال 95 به هدف پزشکی افتادم (چون از کنکور سال 94 محروم شده بودم)، و حتی در آزمون آزمایشی و کلاس هم ثبت نام کردم و مدتی هم به خوبی مطالعه کردم؛ اما پس از مشاهده سوالات سال 94 و سبک غیر قابل پیش بینی و رقابت بسیار سنگین کنکور تجربی، به علاوه همان مسئله شخصیتی که پیشتر عرض کردم؛ از کنکور دادن منصرف شدم.
اما هم اکنون دچار شک و تردیدم، چرا که بسیاری از مهندسان و حتی افراد دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته های تاپی مثل مهندسی برق و عمران و یا دکترای پرستاری و دامپزشکی، در حال مطالعه برای کنکور مجدد و قبولی در پزشکی هستند. من با وجود علاقه ای که به رشته کامپیوتر و مهارتهایی که در زمینه کارهای فنی دارم (مثل کارهای روباتیکی که مدتها قبل انجام می دادم) و نمرات خوبم در دروس برنامه نویسی در طی این دو ترم اولیه دانشگاه، بیشتر به کارهای تحقیقاتی و مرتبط با علوم زیستی و دنیای زنده تمایل دارم و حتی هدفم از پزشکی قبول شدن هم این بود که به کارها و مطالعات تحقیقاتی در خارج از کشور بپردازم، نه بخاطر پول و ثروت رشته پزشکی. متاسفانه رقابت به حدی است که با وجود سوالات مزخرف و بی پایه و اساس، باید رتبه فرد زیر 1000 باشد و من هم به هیچ قیمتی حاضر نیستم مثل دوستانی که خود اعتراف به مصرف دوزهای بالا از داروهای ریتالین (30-40 میلی گرم در هر روز) و آتموکستین و بوپروپیون -که آسیب مغزی در مصرف آنها به اثبات رسیده است- می کنند، از این داروها مصرف کنم. هرچند مدتی برای درمان افسردگی، فلوکستین مصرف می کردم که بی فایده بود!
از طرفی محیط دانشگاه فعلی بیشتر به کارخانه صدور مدرک شباهت دارد و علاوه بر این، من از ریاضیات دل خوشی ندارم و نمی دانم آیا در کارشناسی ارشد وضع به چه صورت است؟
اگر بخواهم برای کنکور مطالعه کنم، باید زودتر دست به کار شوم و مطمئن باشم تا 24-25 تیر کم نیاورم.
رشته دامپزشکی دانشگاه آزاد را هم شنیده ام که می توانم با گواهی قبولی سال قبل بروم.
همانطور که می بینید؛ چند راهی بسیار سخت و گیج کننده ای پیش روی من است.
نمی دانم آیا می توانم از رشته کامپیوتر، به شرط فعالیت خوب و ممتاز در دوران لیسانس و ارائه مقالات و زبان خوبی که دارم، برای رشته های نوین علوم زیستی و پزشکی در آمریکا فاند یا کمک های دیگر بگیرم؟
و در آخر، دوست دارم نظر شما خوانندگان عزیز رو بپرسم در مورد اینکه به نظر شما بهترین راه برای من چیست؟! به نظر شما کنکور مجدد ارزشش را دارد؟
با تشکر فراوان و پوزش ازینکه متن طولانی بود.
من متولد 73 هستم و دوبار کنکور رشته تجربی در سالهای 92 و 93 دادم. علاقه زیادی به دنیای موجودات زنده و شاخه های مختلف زیست شناسی دارم. متاسفانه در این دو کنکوری که دادم رتبه هام حدود ده هزار منطقه یک می شد و هیچ رشته خوبی رو در دانشگاه های خوب و نزدیک قبول نمی شدم. در هر دو سال مشکلات و اشتباهاتی داشتم که شاید ریشه در شخصیت من داشتند، مثل بیماری و دردی که در سال اول به آن دچار شدم و گفتند که ناشی از مسائل روحی و عصبی است، و رابطه ای عاطفی که در سال دوم بخاطر احساس تنهایی و غم با یک خانم در آنسوی کشور و بصورت اینترنتی برقرار کردم که در انتها با افسردگی خاتمه یافت. منظور من از شخصیتم این بود که من همیشه به دنبال روشهای "استاندارد" برای درس خواندن می گشتم که خب در کنکور هیچ فایده ای نداشتند و ندارند. ..به عنوان مثال، من سعی داشتم با منابع خارجی روز و علمی به مطالعه دروس مختلف بپردازم (منابعی مثل دانشنامه ویکی پدیا و کتب فراتر از سطح کنکور و یا ویدئوهای خان آکادمی، ویدئوهای تد و منابع آزمون امکت) برای هر صفحه از کتب درسی هزاران سوال و نقد در ذهنم ایجاد می شد و به دنبال آن در اینترنت به جستجو می پرداختم و هیچوقت نمی توانستم –همانطور که خیلیها به عنوان راه قبولی در کنکور توصیه می کنند- به طور پیوسته، چند روز متوالی را به درس خواندن، آن هم با ساعت های مطالعاتی زیاد اختصاص دهم و عقیده داشتم که تنها با مصرف داروهای خاص می شود اینچنین به مطالعه سنگین پرداخت.
پس از شکستهای پی در پی و افسردگی روحی که در من ایجاد شد، دیگر مجالی برای درس خواندن کنکوری نداشتم و از طرفی برای سربازی نرفتن، حتما باید به دانشگاه می رفتم لذا به پیشنهاد پدر و مادرم، به رشته مهندسی کامپیوتر- نرم افزار در دانشگاه آزاد بدون کنکور شهرمان رفتم، هرچند که رشته هایی مثل دامپزشکی آزاد در یک شهرستان و زیست شناسی سلولی – مولکولی در یک شهر دور را هم قبول شده بودم، اما تقریبا همه با وارد شدن من به این دو رشته اظهار مخالفت می کردند و من هم تنها ندامت افراد فارغ التحصیل این رشته ها را دیدم و شنیدم.
پس از گذشت چند ماه از تحصیل در این رشته (مهندسی کامپیوتر)، علیرغم مخالفت همه اطرافیان و نمرات خوبم در دانشگاه، به فکر کنکور مجدد برای سال 95 به هدف پزشکی افتادم (چون از کنکور سال 94 محروم شده بودم)، و حتی در آزمون آزمایشی و کلاس هم ثبت نام کردم و مدتی هم به خوبی مطالعه کردم؛ اما پس از مشاهده سوالات سال 94 و سبک غیر قابل پیش بینی و رقابت بسیار سنگین کنکور تجربی، به علاوه همان مسئله شخصیتی که پیشتر عرض کردم؛ از کنکور دادن منصرف شدم.
اما هم اکنون دچار شک و تردیدم، چرا که بسیاری از مهندسان و حتی افراد دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته های تاپی مثل مهندسی برق و عمران و یا دکترای پرستاری و دامپزشکی، در حال مطالعه برای کنکور مجدد و قبولی در پزشکی هستند. من با وجود علاقه ای که به رشته کامپیوتر و مهارتهایی که در زمینه کارهای فنی دارم (مثل کارهای روباتیکی که مدتها قبل انجام می دادم) و نمرات خوبم در دروس برنامه نویسی در طی این دو ترم اولیه دانشگاه، بیشتر به کارهای تحقیقاتی و مرتبط با علوم زیستی و دنیای زنده تمایل دارم و حتی هدفم از پزشکی قبول شدن هم این بود که به کارها و مطالعات تحقیقاتی در خارج از کشور بپردازم، نه بخاطر پول و ثروت رشته پزشکی. متاسفانه رقابت به حدی است که با وجود سوالات مزخرف و بی پایه و اساس، باید رتبه فرد زیر 1000 باشد و من هم به هیچ قیمتی حاضر نیستم مثل دوستانی که خود اعتراف به مصرف دوزهای بالا از داروهای ریتالین (30-40 میلی گرم در هر روز) و آتموکستین و بوپروپیون -که آسیب مغزی در مصرف آنها به اثبات رسیده است- می کنند، از این داروها مصرف کنم. هرچند مدتی برای درمان افسردگی، فلوکستین مصرف می کردم که بی فایده بود!
از طرفی محیط دانشگاه فعلی بیشتر به کارخانه صدور مدرک شباهت دارد و علاوه بر این، من از ریاضیات دل خوشی ندارم و نمی دانم آیا در کارشناسی ارشد وضع به چه صورت است؟
اگر بخواهم برای کنکور مطالعه کنم، باید زودتر دست به کار شوم و مطمئن باشم تا 24-25 تیر کم نیاورم.
رشته دامپزشکی دانشگاه آزاد را هم شنیده ام که می توانم با گواهی قبولی سال قبل بروم.
همانطور که می بینید؛ چند راهی بسیار سخت و گیج کننده ای پیش روی من است.
نمی دانم آیا می توانم از رشته کامپیوتر، به شرط فعالیت خوب و ممتاز در دوران لیسانس و ارائه مقالات و زبان خوبی که دارم، برای رشته های نوین علوم زیستی و پزشکی در آمریکا فاند یا کمک های دیگر بگیرم؟
و در آخر، دوست دارم نظر شما خوانندگان عزیز رو بپرسم در مورد اینکه به نظر شما بهترین راه برای من چیست؟! به نظر شما کنکور مجدد ارزشش را دارد؟
با تشکر فراوان و پوزش ازینکه متن طولانی بود.