مصاحبه تلفني با استادان

[Behnoush]

دوستان عزیز


من یه تعداد از نکات و سوالات رایج در مصاحبه با اساتید رو یادداشت کرده بودم که اینجا می نویسم . این سوالات بر اساس تجربیات مصاحبه های خودم و بقیه دوستان هستند.


· درباره سابقه تحقیقی و تحصیلی خودت توضیح بده .درباره پایان نامه ت بگو.
· به چه دلیل به پروژه و تحقیقات ما علاقه مندی؟
· چرا مقاله نداری؟
· چطوری این گروه ( یا دپارتمان یا پوزیشن ) رو پیدا کردی ؟ و چرا فکر کردی برات مناسبه و اپلای کردی؟
· چه تکنیک ها یا نرم افزار هایی رو قبلا کار کردی و آشنا هستی؟
· نظرت درباره کارگروهی چیه؟ مشکلی با کار گروهی نداری؟
· اگه توی گروهی که کار میکنی مشکلی برات پیش بیاد چکار میکنی؟ چطوری برطرفش میکنی؟
· چند دلیل خوب بگو که ما شمارو انتخاب کنیم.
· کی می تونی کارتو شروع کنی؟
· برای ویزا مشکلی نداری؟ فکر می کنی بتونی ویزا بگیری؟
· قبلا به این کشور یا کشورهای دیگه سفر کردی؟
· با زندگی در این محیط جدید که از نظر زبان و فرهنگ با سرزمین مادریت متفاوته مشکلی نداری؟
· هدفت بعد از اتمام تحصیلات چیه؟
· سرگرمیت چیه؟ در اوقات فراغتت چکار میکنی؟
· چه ویژگی هایی در دانشگاه ما می بینید که توجه شما رو جلب کرده؟
· چرا ایران دکترا نمیخونی؟
· کتاب چی می خونی؟ آخرین کتابی که خوندی چی بوده؟
· از کشورت، شهرت یا خونواده ت بگو
· سابقه تدریس داری؟

· چه ارتباطی بین کار قبلیه خودت و کار ما میبینی که فکر میکنی کاندید مناسبی برای ما هستی؟
· اگر در طول دوره تحقیقات دلسرد و نا امید بشی چه کار میکنی؟
· به نظرت بزرگترین چالش زندگی و تحصیل در کشورهای دیگه چیه؟

· اسمت چطور تلفظ میشه
· نقاط ضعف و قوت شخصیتت چیه؟


نکات:
با شرایط کنونی، بین اسکایپ، تلفن همراه و تلفن ثابت مطمئن ترین گزینه تلفن ثابت هست و اگه انتخاب به عهده شما بود تلفن گزینه خوبی هست.
در بیشتر موارد از شما میخوان که روز و ساعت مصاحبه رو مشخص کنید. روز و ساعات کاری رو انتخاب کنید .میتونید یک ساعت مشخص رو بگید و یا برای ساعت یک بازه زمانی رو مشخص کنید تا استاد اون ساعتی که براش مناسب تره رو در نظر بگیرید. اختلاف ساعت رو در نظر بگیرید و در متن ایمیلی که در این مورد میفرستید ساعت رو هم به وقت اون کشور هم وقت محلی خودتون بنویسید.
قبل از مصاحبه حتما خلاصه تحقیقات و مقالات استاد رو مطالعه کنید.
شمرده ، رسا ، با اعتماد به نفس و خونسرد صحبت کنید.
بد نیست اگر تا فاصله 24 ساعت بعد از مصاحبه یک ایمیل کوتاه تشکر برای استاد بفرستید .
اگر متوجه سوال نشدید ازشون بخواید تکرار کنند.
حتما شما هم چند سوال خوب آماده کنید و زمانی که بهتون میگن اگه سوالی دارید بگید ، ازشون بپرسید. چند سوال خوب از تحقیقات استاد میتونه نشون دهنده این باشه که شما کارشون رو مطالعه کردید و واقعا علاقه مندید.
همونجور که از سوالات پیداست ، خیلی از سوالات جنبه عمومی و غیر علمی داره و خیلی وقت ها هدف استاد از این سوالات ارزیابی مهارت انگلیسی صحبت کردن شما یا آشنایی بیشتر با شخصیت شماست.
اگرچه مصاحبه به معنای پذیرش نیست اما به این معناست که شما از بین تعداد زیادی متقاضی انتخاب شدید و شرایط لازم رو بیشتر از بقیه داشتید . مصاحبه فرصت خیلی خوبیه که خودتون رو ثابت کنید و شانس پذیرشتون رو بیشتر کنید پس جدی بگیرید و از مصاحبه استقبال کنید.
به مقالات و رزومه خودتون کاملا مسلط باشید به گونه ای که هیچ نقطه ابهامی وجود نداشته باشد.
در عین حالی که اعتماد به نفس و افتخار از کار و مقالاتتون صحبت می کنید ، مغرور و از خودراضی جلوه نکنید و به صورت مستقیم از خودتون تعریف و تمجید نکنید.
مدت صاحبه از ده دقیقه تا یک ساعت متغیر هست. اگر می دونید نیاز پیدا خواهید کرد، یک لیوان آب کنار دستتون بذارید.
لبخند بزنید حتی اگر مصاحبه تلفنی انجام می شود. لبخند در صدای شما منعکس خواهد شد

چند نکته در مورد مصاحبه با اسکایپ:

به دوربین ( وبکم ) نگاه کنید نه به مانیتور چون اگه به مانیتور خودتون نگاه کنید تصویری که اونطرف از شما میبینن انگار سرتونو انداختین پایین .لبخند بزنید . هرازگاهی سرتون رو در تایید حرف های طرف تکون بدید . لباس ساده مرتب بپوشید و از لباس های با رنگ های تند و زیورآلات براق دوری کنید چون در تصویری که از شما دیده میشه برای چشم آزار دهنده است. فضای پشت سرتون بهتره خلوت و خالی باشه. صاف و با اعتماد به نفس بشینید . از مکانی استفاده کنید که صدا و رفت و آمد وجود
نداشته باشه. قبل از مصاحبه اصلی کیفیت صدا و تصویر اسکایپ رو امتحان کنید و در صورت امکان یه تست آزمایشی با یکی از دوستانتون انجام بدید.


موفق باشید

[Mahmoudb]

سلام خدمت دوستان
اول از همه جا داره از تک تک دوستانی که طی ادوار گذشته تجربیاتشونو اینجا نوشتن تشکر کنم. چون دقیقا همین سوالات و مشابهشونو از من پرسیدن.
از اول شروع میکنم. متاسفانه همه ی کارامو انداختم دقیقه 90، و چون هدفون نداشتم رفتم به یکی از بچه های دانشگاه گفتم برام بیاره.. چند ساعت قبل مصاحبه هدفون رو گرفتم و به لپ تاپم وصل کردم که قبل مصاحبه تست کنم. با چند تا از بچه ها که میخواستم تو اسکایپ چت کنم متوجه شدم که صدای اونا میاد ولی مال من نمیره..این نکته رو 2 ساعت قبل مصاحبه فهمیدم. هرچی با setting اسپیکر لپتاپ، و setting اسکایپ ور رفتم درست نشد که نشد. چون از قبلش برای همچین حالتی اماده نشده بودم یکم دچار استرس شدم یه ساعت قبل زمان مصاحبه به استاد اولی ایمیل زدم (ایمیل دومی رو هم cc کردم) که وضعیت اینترنت خرابه تلفنتو بفرست زنگ بزنم. حالا از شانس بدم کارت تلفن هم نداشتم مجبور بودم به صورت معمولی تماس بگیرم که خوشبختانه استاد دوم (cc کرده بودم) ایمیل زد که شمارتو بفرست خودمون تماس میگیریم. منم فرستادم.
با حدود 10 دقیقه تاخیر یکی تماس گرفت من فلانیم از دانشگاه فلان محمود هست؟ گفتم اره خودمم. خوشحالم که میخوام باتون صحبت کنم و..
بعد پرسید پوزیشنی که اپلای کردی و قبلا در موردش صحبت کردیم این بود ولی ما جدیدا یه پروژه ی دیگه گرفتیم. موضوعش اینه ازش چیزی میدونی؟ گفتم اره من با انواع مخازن کار کردم. از فلان نوعش بگیر اشنایی دارم تا...بعد پرسید از این قسمتش چیزی میدونی؟ منم یه سری مباحث بود تو درسا خونده بودیم رو براش توضیح دادم خیلی خوشحال شد که اشنایی دارم. حدود 5 دقیقه ای گذشت و متوجه شدم که استرسم کامل از بین رفته.(تو مصاحبه قبلیم هم که با یه دانشگاه دیگه بود متوجه شدم که 2-3 دقیقه بعد مصاحبه استرسم به صورت ناخوداگاه از بین میره پس کسایی که احتمالا اینو میخونید بدونید استرستون تو 5 دقیقه اول محو میشه) بعدش پرسید از تز ارشدت بگو..
گفتم بررسی ایکس و وای و زد در فلان نوع میادین با استفاده از روشهای ریاضی مثل الگوریتم ایکس
بعد گیر داد به این الگوریتم..20 مین از این الگوریتم پرسید. ابجکتیو فانکشنت چی بود؟ داده های اولیت چین؟ چیو میخوای به دست بیاری؟ کدشو با چی نوشتی؟ ایا از شبیه ساز هم استفاده کردی؟ بعضی سوالاش واقعا سخت بود..یکی از سوالات سختشو که بلد نبودم به پیچیده ترین روش ممکن جواب دادم که عمرا فهمیده باشه چی گفتم. بعدش پرسید پروژه ی ما احتمالا از نوامبر شروع بشه کی تموم میکنی؟
گفتم تو بگو فردا..فردا دفاع میکنم اصلا مهم نیست! گفت تا سپتامبر میتونی؟ گفتم اره چرا که نه..بعد استاد اونوری بش گفت میتونی ژانویه هم بیای..اگه سپتامبر هم نتونستی تا نوامبر تموم میشه؟ گفتم پ ن پ وقتی سپتامبر تموم میشه نوامبر نمیشه؟! بعد استاد دوم گوشی رو گرفت سلام احوال پرسی 10 مین از پروژش گفت که اصلا نفهمیدم چی گفت از بس لهجه داشت...گفت دوست دارم با اسکایپ باهم صحبت کنیم..پروفسور فلانی هم میاد..دو شنبه خوبه؟
گفتم نه جمعه خوبه..گفت همین جمعه؟ گفتم اره..بعد ساعتشو گفت مشکلی نداری؟ گفتم نه فقط من معمولا همه ی جلساتمو یاد داشت میکنم میشه ایمیلش کنید یادم نره؟ گفت باشه..خدافظی کردن و 10 مین بعدشم ایمیلش اومد..
مدت زمانش حدود 35 دقیقه بود.

[Mahmoudb]

بالاخره اسکایپ رو ست آپ کردم و خوشبختانه مصاحبه ی سوم (اولی با یه دانشگاه دیگه، دومی با همین استاد که تو چند پست قبل شرح حالش رو نوشتم) با اسکایپ انجام شد. برخلاف مصاحبه ی قبل که تلفنی با همین استاد به مدت 35 دقیق همراه با سوالات علمی متعدد برگزار شد این یکی مدت زمانش کم (20 دقیقه) بود و بیشتر استاد داشت از پروگرام و پروژشون توضیح میداد. دوتا سوال هم پرسید. اولش پرسید این Proposal ی که دادی یکی از مقالاتت بود؟ براش توضیح دادم بله، ولی ایده ش میتونه برای کارهای شما اجرا بشه. توضیح اینکه این پروگرام پروپوزال میخواستن و من به خاطر کمبود وقت یکی از working paper هامو که ایدش میتونست تو پروژشون استفاده بشه رو به جای پروپوزال فرستادم (واقعا نمیدونم این کار تاثیر مثبت داره یا منفی!) ولی ازم تشکر کرد که باش honest بودم. بعد پرسید پروژمون اکتبر شروع بشه میتونی بیای؟ گفتم بله مشکلی ندارم.(توضیح:با یه دانشگاه دیگه که مصاحبه داشتم این سوالو ازم پرسید که دوماه دیگه میای گفتم نه! 3-4 ماه دیگه. که نتیجه این بود یه هفته بعد ایمیل ریجکتش اومد!). بعد شروع کرد در مورد پروژشون توضیح داد و گفت 3 نفر short لیست شدید که در بدبینانه ترین حالت 1 نفر و در خوش بینانه ترین حالت 2 نفر پذیرش میشن. منم گفتم پس شانس پذیرشم در حالت مینیمم 33% هست؟ کلی خندید و اخرش پرسید شما سوالی نداری؟ من گفتم که پوزیشن اولی که اپلای کردم با این پروژه که گفتین فرق میکنه. ایا از نظر مراحل قانونی دانشگاه ایرادی به وجود میاد؟ گفت اینجا یه خورده بی نظمه از این نظر مشکلی نیست منم گفتم ایران از اونجا هم بی نظم تره زد زیر خنده. مصاحبه تموم شد و هفته ی بعد قراره یه سری فرم هارو در مورد پروژه ی جدیدشون برام ایمیل کنه. این هفته یه مصاحبه ی دیگه هم با یه دانشگاه از یه قاره ی دیگه دارم که نتیجشو مینویسم!

[Mahmoudb]

سلام مجدد
تجربه ی مصاحبه ی چهارمم رو هم برای دوستان مینویسم ممکنه برای ایندگان مفید باشه.
این مصاحبه هم به صورت تلفنی برگزار شد. دقیقا راس ساعت تلفن زنگ خورد و گوشی رو برداشتم صدایی نمیومد. قطع کردم، 5 دقیقه بعد مجدد زنگ زد. یه خانمی با انگلیسی به صورت کاملا روان سلام کرد و گفت میتونم با محمود صحبت کنم؟ گفتم خودم هستم بعد گفت از طرف پروفسور ...تماس میگیرم میخوان باتون مصاحبه کنن امادگیشو دارید وصل کنم به دفترش؟ گفتم بله وصل کرد. سلام و احوال پرسی کرد و پرسید اونجا ساعت چنده؟ گفتم به وقت تهران ساعت...هست. بعد گفت اول میخوام در مورد کارمون بات صحبت کنم بعد گوشی رو میدم به دکتر...که در مورد بکگراندت سوال بپرسه. گفتم اوکی. بعد شروع کرد به صحبت در مورد کارشون: حتما میدونی که ما تو مرکز تحقیقات ... داریم رو این پروژه کار میکنیم و حدود 10 دقیقه بدون توقف در مورد مرکزشون و پروژشون صحبت کرد. صحبتاش که تموم شد گفت الان گوشی رو میدم به دکتر... استاد دوم هم سلام احوال پرسی کرد و اولش یه کم در مورد پروژه توضیح داد بعد گفت حتما تا الان در مورد پروژه ی ما اشنایی پیدا کردی. بعد منم گفتم بله و حدود 5 دقیقه در مورد پروژشون و کارای ازمایشگاهی و شبیه سازی که در اون زمینه انجام میشه رو توضیح دادم. اینو اضافه کنم که قبلش حسابی مقالات و حتی یه پایان نامه دکترا تو اون فیلد رو خونده بودم و approach های مختلف کارشون رو قشنگ دسته بندی کرده بودم. بعد توضیحات سوال پرسیدم تو کدوم approach میخواید کار کنید؟ که خوشبختانه خوششون اومد و گفت که پروژه ی ما یه پروژه ی بزرگه که کل مسائلی که گفتی رو در بر میگیره ولی پروژه ی شما میشه فلان قسمت کار و در مورد اون صحبت کرد. بعد دوباره گوشی رو داد دست استاد اول و سوال پرسید چرا میخوای دکترا بخونی؟ چرا فک میکنی این پروژه ی ما براتون مناسبه؟ فک میکنی بعد چند سال بعد از دکترات چه کاره میشی؟ بعد از پایان تحصیلاتت برمیگردی ایران یا میخوای بمونی؟ بعد پرسید ایا تا الان پروژه جدی که مثلا فاند براش در نظر گرفته شده، توش contribution داشتی؟همه سوالات رو جواب دادم گوشی رو مجدد داد به استاد دوم. گفت ما میخوایم هرچه زودتر ارشدت رو تموم کنی و بیای. میتونی؟ جواب دادم. بعد گفت حداکثر تا ماه ..میای؟ جواب دادم. بعد گفت تو این زمینه ایا درسهایی رو گذروندی؟ گفتم بله اخرین درس مرتبط رو هم ترم پیش گذروندم. بعد گفت این پروژه با همکاری دو دانشگاه ...و... انجام میشه میتونی از امکانات اون دانشگاهها هم برای انجام تزت استفاده کنی. بعد گفت سوالی از ما داری؟ منم دوتا سوال علمی از پروژشون پرسیدم که کامل جواب دادن. یه سوال هم در مورد اینکه ایا شهریه دانشگاه حذف میشه یا نه و مقدار فاندشون پرسیدم که اونم جواب دادن. بعدش گفتن هفته ی اینده جواب نهایی رو میگیم. اخر سر هم خداحافظی کردن. فک کنم حدود 40-45 دقیقه طول کشید. بعدش یه ایمیل برای تشکر براشون فرستادم که 1 ساعت بعد جواب داد که خیلی مصاحبتون عالی بوده. پیشنهاد میکنم زودتر ارشدت رو تموم کنی که برسی (نمیدونم معنی خوبی میده یا نه؟!)
و اما نکاتی که قطعا به دردم خورد:
1- قبلش حدود چند روز در مورد پروژشون تحقیق کردم. حتی چند مقاله خفن که از خود مرکزشون تو الزویر چاپ شده بود (بین سالهای 2010-2012) رو خوندم و کاملا زوایای مختلف کار (چه ازمایشگاهی، چه نیومریکال) رو دسته بندی کرده بودم. این قضیه باعث شد که وسط سوالاشون ابتکار عمل رو در دست بگیرم و خودمو نشون بدم. این کار رو برای مصاحبه ها توصیه میکنم.
2- خیلی رو سوالاتی که من باید میپرسیدم قبلش فک کردم و سوالات خیلی خوبی رو برای پرسیدن داشتم. این کار باعث میشه که نشون بدین که در مورد پروژه تحقیق کردید و الکی اپلای نکردید.
3- سوالات جنرال در مورد اهداف تحصیلی رو توی همه ی مصاحبه هایی که بچه ها قبلا گذاشتن و همینطور مصاحبه های خودم دیدم. و این برای بچه هایی که مصاحبه دارن فرصت خوبیه که بهترین جوابای ممکن رو براش اماده کنن
4- مصاحبه های قبلی اولش استرس داشتم بعد استرس رفع شد. برای این یکی اون استرس اولش رو هم نداشتم. دلیلش شاید این بود که حسابی خودمو اماده کرده بودم. امادگی قبل مصاحبه باعث افزایش اعتماد به نفس میشه.
5- همونطور که بهنوش قبلا توضیح داده بود، سعی کنید یه لبخند رو لباتون باشه. درسته از پشت تلفن لبخند رو نمیبینه ولی حسش تو صداتون منتقل میشه
6- حتما بعد از مصاحبه ایمیل بزنید و از وقتی که براتون گذاشتن تشکر کنید. جدای از نتیجه احتمالی مصاحبه، واقعا استادهای دانشگاههای غربی، ادمای وقت شناس و مودبی هستن و یه ایمیل تشکر حداقل کاریه که میتونید انجام بدین.
موفق باشید.

[Shahrouz]

درود

مصاحبه من با یک استاد در آمریکا بود که پیشتر بعد از ایمیل من، ابراز علاقه نسبت به کار من کرده بود. فیلد تخصصی من، سیستمهای رهایش داروی هوشمند (دو زمینه به مغز یا روده) بر پایه بایوپلیمرها و ژلهای بایوپلیمری هست که مقالات من تطابق بسیار زیادی با کار استاد داشتند. به همین خاطر استاد روز دوشنبه به من ایمیل داد و چهارشنبه قرار مصاحبه گذاشت، پیش از مصاحبه، ریز نمرات من رو دیده بودند و با وجود نمرات پایین کارشناسی به دلیل رزومه من و معدل ارشدم اصلا بحثی در مورد نمرات صورت نگرف.
روز و ساعت مصاحبه رو ایشون تعیین کردند. امروز (2 شهریور) پنج شنبه. ساعت 5:30 به وقت تهران و حدود 9 به وقت اونجا.

1- ممکنه که تماسها به شکل مناسبی برقرار نشه و به همین خاطر شما حتما دو شماره (موبایل و تلفن ثابت) به استاد بدید. به ایشون تاکید کنید که ترجیحا به تلفن ثابت تماس بگیرند. البته استاد به هیچ کدوم نتونست تماس بگیره و من با موبایل تماس گرفتم که درجه حرارت صورتمو بعد از یک ساعت مصاحبه به بالای 200 درجه در معیار فارنهایت D: رسوند.

2- ممکنه تماسها در زمان دقیق خودش صورت نگیره. اصلا نگران نباشید و هول نکنید. وقت بیشتری برای مطالعه مقالات خودتون و مقالات استاد خواهید داشت.

3- حتما هینت داشته باشید. یعنی خلاصه مقالات و مهمترین یافته های مقالات خودتون و کانتریبیوشنهای خودتون رو یادداشت یا تایپ داشته باشید.

4- کار دیگه ای که من انجام دادم، این بود که مقالات استاد رو باز کردم و برخی از قسمتهای مهم اون رو های لایت کردم. روی لب تاپ مقالات رو باز شده داشتم و موقعی که می خواستم راجع به کار استاد صحبت کنم شیطنت ورزیده، های لایتها رو اشاره کردم! D:

5- خونسردی رو هرگز از دست ندید.

6- هرگز اغراق آمیز صحبت نکنید. سلف کانفیدنسی خودتون رو از دست ندین. شما به کار استاد علاقه مند هستید چون که به زمینه کاری شما نزدیک هست و شما بعد از برگشت به ایران ( آره جون خودشون!!D می خواید در این زمینه کار کنید و تجربیاتتون رو استفاده کنید. غلو و تعریف بی جا و.... تنها برای برخی از اساتید ایرانی مقیم ایران که چیزی جز این برای عرضه ندارند جواب می ده. شما کارتون برجسته هست و در عین حال تطابق خوبی با کار استاد داره.

با تشکر از محمود

حتما بعد از مصاحبه ایمیل بزنید و از وقتی که براتون گذاشتن تشکر کنید.
جدای از نتیجه احتمالی مصاحبه، واقعا استادهای دانشگاههای غربی، ادمای وقت
شناس و مودبی هستن و یه ایمیل تشکر حداقل کاریه که میتونید انجام بدین.

بعد از چند مصاحبه ایمان پیدا کردم تصوراتی که ما از اخلاقیات در کشورمون داریم چند لول پایین تر از واقعیات جهانی اون هست. پس حتما قدرشناس وقتشون باشید.



7- پویا باشید. چیز دیگری به ذهنم رسید اضافه می کنم.

[Shahrouz]

بسیار مهم هست که دلیل علاقه مندی به کار استاد، دلیل علاقه مندی به دانشگاه و دلیل ادامه تحصیل در خارج از کشور و در نهایت تصمیمتون پس از اتمام دکترا رو به صورت شفاف حداقل برای خودتون داشته باشید. هر 4 مورد سوال خواهند شد.

[mohammadreza88]

بسیار مهم هست که دلیل علاقه مندی به کار استاد، دلیل علاقه مندی به دانشگاه و دلیل ادامه تحصیل در خارج از کشور و در نهایت تصمیمتون پس از اتمام دکترا رو به صورت شفاف حداقل برای خودتون داشته باشید. هر 4 مورد سوال خواهند شد.

در مورد تصمیم برای بعد از اتمام دکترا، باید مثل مصاحبه برای ویزا متقاعدشون کنیم که میخوایم برگردیم به ایران یا نیازی نیست؟

[Babak]

در مورد تصمیم برای بعد از اتمام دکترا، باید مثل مصاحبه برای ویزا متقاعدشون کنیم که میخوایم برگردیم به ایران یا نیازی نیست؟

برگشت به ایران در مصاحبه با استادها هیچ اهمیتی نداره و به نظر من در این مورد اگر صحبت نکنید بهتره و فقط به برنامه‌های حرفه‌ای خودتون در آینده اشاره کنید. در امریکا (و احتمالا در خیلی از کشورهای دیگه) بیشتر استادها علاقه دارند که دانشجوهای دکتراشون بعد از اتمام درس در همون کشور استاد دانشگاه بشن. به همین خاطر مطرح کردن این که به ایران برمی‌گردید شاید اثر منفی بذاره. به خاطر همین در این مورد نیازی نیست که شما چیزی بگید و به طور کلی در مصاحبه‌ها تا وقتی ازتون سوالی نشده بهتره که اطلاعات اضافی ندید.

[hamid_sh]

امروز یه مصاحبه دیگه داشتم با استادی تو آمریکا، از طریق Oovoo. البته بماند که باز هم قطعی چند باره اینترنت و Oovoo چقدر اذیت کرد و اعصابم رو خورد کرد. این اتفاقات خیلی خیلی انگیزه ام رو برای ترک این محیط با این شرایط بیشتر می کنه!! نمی دونم استادش کجایی بود، اما قیافه شرق آسیایی داشت. ولی لهجه اش خوب بود. در کل حدود 30 دقیقه طول کشید.

بخش اعظمی از سوالها تکرار سوالات همه مصاحبه های تلفنی دیگه بود، مثل اینکه: هدفت از خوندن دکترا چیه، بعد از دکترا می خوای چی کار کنی...

بعد استاد ازم پرسید که آیا پروژه مشخصی برای دکترات در زمینه خاصی مد نظر داری؟ گفتم نه، خیلی زمینه ها علاقه دارم کار کنم و موضوع خاصی مد نظرم نیست.

بعد رفت سراغ مقاله هام و با توجه به اینکه قبلاً ازم مقاله ها رو خواسته بود، معلوم بود با دقت خونده. اول پرسید نقشت تو این مقاله ها چقدر بوده؟ دقیقاً چه کارایی رو تو انجام دادی؟ در مورد مقاله ASME وارد جزئیات شد و گفت خودت متنش رو نوشتی؟ گفتم آره. بعد چند تا سوال از تو مقاله ازم پرسید. که همه رو خوب جواب دادم.

بعد در مورد پروژه های لیسانس و فوقم کمی سوال کرد و اینکه تو بعضی درسا رو چه موضوعاتی کار کردیم. بعد هم در مورد بکگراندم تو برنامه نویسی و اینها پرسید و گفت که بیشتر کارای ما کد نویسی هست. متاسفانه منم تو این زمینه خیلی تجربه زیادی ندارم و پروژه هام اکثراً نرم افزاری بوده. به هر حال راستش رو بهش گفتم.

بعد در مورد پروژه هاش توضیح داد چند دقیقه ای و گفت سوالی اگه داری بپرس. منم 4-5 تا سوال که در آورده بودم رو پرسیدم. البته مقالاتش رو یه نگاهی انداخته بودم. مثلاً اینکه چقدر نیاز به تسلط در زمینه هایی غیر از مکانیک تو این پروژه هست (پروژه اش بیو مکانیک هست)، آیا بیشتر کار عددی است یا آزمایشگاهی هم هست، و اینکه معادلات رو بیشتر از طریق چه نرم افزار یا زبان برنامه نویسی حل می کنند. از این چیزا... در کل بر اساس تجربه به این نتیجه رسیدم که سوال در آوردن و پرسیدن در مورد پروژه های استاد خیلی اثر خوبی روی طرف می ذاره. حداقل اینطوری به نظر میاد. استاد فکر می کنه با دقت مقالاتش رو خوندی و به موضوع علاقه مند هستی.

آخر سر استاد گفت که اگر اینجا فاند رو بگیری آیا میای یا انتخاب های دیگه رو می ری؟ من هم گفتم میام قطعاً... بعد من چند تا سوال ازش پرسیدم در مورد شرایط فاند و انتظاراتی که از دانشجوی دکترا داره، کارهایی که در صورت پذیرفته شدن قبل از اومدن انجام بدم خوبه و از این چیزا...

این دفعه تقریباً کامل متوجه صحبت های استاد می شدم. یکی دو جا که صدا خوب نمی اومد ازش خواستم تکرار کنه. قراره تا دو سه هفته دیگه نتیجه رو اعلام کنه. اینکه تجربه پروژه های کد نویسی زیاد نداشتم فکر می کنم عامل منفی باشه، اما از بقیه جهات فکر می کنم نظر استاد خوب بود.

پژمان جان بازم سلام
از کدنویسی منظورت در چه حدی بود؟
اگر در حد کد نویسی های محاسبات عددی ارشد باشه کافی براشون یا بیشتر میخان؟
یه توضیح بده لطفا

[Pejman]

پژمان جان بازم سلام
از کدنویسی منظورت در چه حدی بود؟
اگر در حد کد نویسی های محاسبات عددی ارشد باشه کافی براشون یا بیشتر میخان؟
یه توضیح بده لطفا

استاد به استاد و کار با کار فرق می کنه. یه استادی از شما می خواد نرم افزار خوب بلد باشید، یکی دیگه کارش فقط کد نویسی و یا تئوری محض هست. این مصاحبه ای که من داشتم استاد به چیز بیشتری در کد نویسی نیاز داشت، وگرنه در اون حد رو اکثر فوق لیسانس های مکانیک بلدند. در واقع کسی رو می خواست که خبره این کار باشه و در این زمینه تجربیات زیادی داشته باشه.