تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - نسخه قابل چاپ +- آکادمیا کافه (https://www.academiacafe.com/pf) +-- انجمن: اطلاعات جانبی دریافت پذیرش (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4) +--- انجمن: تاثیر پذیرش و مهاجرت بر زندگی(سایر موارد) (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF) +--- موضوع: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن (/Thread-%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%AD%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A2%D9%86) |
RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - rozsm - 04-02-2016 سلام به همه ی دوستان.... ممنون میشم از دوستان که منو هم راهنمایی کنن، تو شرایط فکری و روحی بدی هستم... من تصمیم داشتم برای دکترا و اپلای گرفتن اقدام کنم، ودر حال خوندن زبان برای آزمون تافل هستم (یعنی مراحل اولیه ی اقدام برای پذیرش)، الان 29 سالمه و میدونم که حداقل تا 2 سال دیگه که 31 سالم می شه این پروسه طول می کشه، علاقه ی شدید به ادامه ی تحصیل و رفتن از ایرانو دارم و دوست دارم که اونجا یه ازدواج موفق و زندگی با کیفیت بالا داشته باشم و به آرزوهام برسم.... اما میدونم این راه سختی های زیادی داره و با توجه به شرایط سنیم آیا می تونم اونجا ازدواج کنم و موفق باشم یا نه رو نمی دونم.... از طرفی الان یه موقعیت مناسب برای ازدواج تو ایران را دارم که اگر ازدواج کنم باید همین جا بمونم و دکترا رو هم دیگه معلوم نیست که بتونم بخونم یا نه .... موندم سر دو راهی، ازدواج با یه فرد خوب و ادامه ی زندگی همین ایران ودور موندن از آرزوهای فعلیم یا ادامه ی مسیر اپلای و رفتن دنبال آ رزوهام با تمام ریسک ها و ابهاماتی که این مسیر برام داره! ممنون میشم که نطراتتون رو بگین و راهنماییم کنین.... RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - Torkan - 04-02-2016 (04-02-2016, 12:30 PM)rozsm نوشته: سلام به همه ی دوستان.... ممنون میشم از دوستان که منو هم راهنمایی کنن، تو شرایط فکری و روحی بدی هستم... من تصمیم داشتم برای دکترا و اپلای گرفتن اقدام کنم، ودر حال خوندن زبان برای آزمون تافل هستم (یعنی مراحل اولیه ی اقدام برای پذیرش)، الان 29 سالمه و میدونم که حداقل تا 2 سال دیگه که 31 سالم می شه این پروسه طول می کشه، علاقه ی شدید به ادامه ی تحصیل و رفتن از ایرانو دارم و دوست دارم که اونجا یه ازدواج موفق و زندگی با کیفیت بالا داشته باشم و به آرزوهام برسم.... اما میدونم این راه سختی های زیادی داره و با توجه به شرایط سنیم آیا می تونم اونجا ازدواج کنم و موفق باشم یا نه رو نمی دونم.... از طرفی الان یه موقعیت مناسب برای ازدواج تو ایران را دارم که اگر ازدواج کنم باید همین جا بمونم و دکترا رو هم دیگه معلوم نیست که بتونم بخونم یا نه .... موندم سر دو راهی، ازدواج با یه فرد خوب و ادامه ی زندگی همین ایران ودور موندن از آرزوهای فعلیم یا ادامه ی مسیر اپلای و رفتن دنبال آ رزوهام با تمام ریسک ها و ابهاماتی که این مسیر برام داره! درود دوست عزیزشما با توجه به اسمتون مونث هستید درسته؟! ببینید، همینکه شما چنین موقعیتی دارید به نظر من نه تنها بد نیست بلکه به نظر من عاقلانه دارید فکر میکنید به قضیه. خیلی عذر میخوام دوستان ممکنه من رو به سنت گرایی متهم کنند و میدونم بسیاری از دوستان علی الخصوص هم جنسهای شما قطعا میگن برو دنبال آرزوهات و ازدواج چیه و فلان! ولی من میخوام اینطوری به قضیه نگاه کنم. اگر سن شما پایین تر بود ممکن بود جواب دیگری بدم ولی الان طور دیگه ای باید پاسخ بدم. ببینید به قطع میگم کسی که هنوز دو دل هست و همین سوال رو میپرسه اینجا پس رفتنش رو واسه خودش قطعی نکرده. کسی که هنوز مردد هست واسه رفتن به نظر من بهتره کمی میزان ریسک رو پایین بیاره! اگر واقعا برای خودتون دلیل درست و حسابی دارین واسه رفتن (برنگشتن البته بیشتر منظورمه) اون وقت همه چیز رو تعطیل کنید و برین دنبال آرزوهاتون و یک کاغذ بچسبونید رو دیوار جلوی لپتاپ که من فقط به مهاجرت می اندیشم لطفا مزاحم نشوید ای افکار من! بذارید اول موردی رو بگم. رفتن یا ماندن نمیتونه مسبب یک ازدواج خوب باشه. خیر در اینور اب (برای شما اونور!) هم ازدواجهای بسیار خوبی انجام شده حتی نه تنها با هموطن بلکه غیرهموطن. یعنی اینطور فکر نکنید که شرایط ازواج مهیا نیست. ولی یه چیزی که هست اینه که شما باید 2 2 تا 4 تا کنید. شما الان در بهترین حالت 2 سال بعد میتونید خارج بشید. تازه در نظر بگیریم که همه مسایل مالی و فلان هم جور شد و ویزا و هزار چیز دیگه یعنی شما رفتنتون قطعی شد و مشکلی ندارید. تازه باید در 32 سالگی شروع کنید به دوباره ساختن. خودمون رو گول نزنیم مهاجرت یعنی دوباره شروع کردن یعنی گذشته هر چه بود گذشته و الان باید از نو ساخت! حداقل واسه طبقه های غیر مرفه که اینطوریه! سوال شما رو جواب دادن مستلزم شناخت شما و طرف مقابلتون و میزان آشنایی هست. هر کسی اینجا بیاد چیزی رو قطعی بگه خیانت کرده بهتون! چون این فقط شما و شما هستید که باید تصمیم بگیرید. اگر میشد ازدواج کنید و بیایید این ور که به نظر من ایده التر هم میتونست باشه ولی این که ازدواج باعث موندن شما در ایران میشه کمی مساله رو سخت تر میکنه. شما با افراد صاحب نظر کسانی که بهشون اعتماد دارید حتی پدر و مادر (با اینکه باز الان متهم به سنت گرایی میشم!) مشورت کنید. اگر واقعا از زندگی در ایران راضی نیستید خوب اون وقت باید به دنبال ارزوتون برید وگرنه اگر ذره ای شک دارید به نظر من راهی رو انتخاب کنید که زندگی راحتی رو بهتون اهدا بکنه( بازم دوستان من رو به راحت طلبی متهم نکنن دنیا هیچ وقت با من ساز نبوده!) پ.ن: یادتون نره زندگی یک معامله هست و عمر انسان محدود، باید بیشترین بهره رو برد از زندگی. بااحترام، ترکان RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - rozsm - 04-02-2016 (04-02-2016, 12:53 PM)Torkan نوشته: درود ممنونم از پاسختون... بله من خانم هستم ، در مورد اینکه میفرمایید برای رفتنم تصمیم قطعی نگرفتم باید بگم که خیر، جدا هدف خودم رفتن و موفق شدنه ... اما از اونجایی که آدم منطقی ای هستم نمی تونم واقعیت ها رو در نطر نگیرم، اینکه سن و سالم همین الان کم نیست و به قول شما 2-3 سال دیکه زمان لازم دارم و تازه رسیدم اونجا هم باید از نو شروع کنم و اینکه با این سن و سال موقعیت ازدواج اونجا پیدا می کنم یا نه... علاوه بر اینها شرایطم و ابهاماتی که از کشوری مثل امریکا (که قصد رفتن بهش رو دارم) و شر ایط زندگی و ازدواج ایرانی ها اونجا دارم باعث می شه نتونم درست تصمیم بگیرم، با خانواده و اطرافیان که مشورت کردم میگن این موقعیت ازدواجت که الان داری و می دونی خوبه و اکثر جنبه هاش برات واضح هست رو به خاطر یه سری چیز ها که ازشون اطلاع دقیق نداری و موفقیت توش برات ریسک بالایی داره، از دست نده.... اما اگه به توصیه ی اطرافیان ازدواج کنم، رفتن و دکتری خوندن و زندگی سطح بالا و موفق اونجا همیشه تا آخر عمرم تو دلم میمونه.... اما این فکر که اگه برم هم واسه موفقیتم و خوشبختی تو همه ی ابعاد تضمینی وجود نداره، باز ذهنم رو بهم میریزه.... واقعا سر دو راهی بدی موندم که مزایا و معایب و شکها و تردید های هر دو راه به یک میزانه فک می کنم.... بازم ممنونم از راهنماییتون.... RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - Torkan - 04-02-2016 (04-02-2016, 02:11 PM)rozsm نوشته: ممنونم از پاسختون... بله من خانم هستم ، در مورد اینکه میفرمایید برای رفتنم تصمیم قطعی نگرفتم باید بگم که خیر، جدا هدف خودم رفتن و موفق شدنه ... اما از اونجایی که آدم منطقی ای هستم نمی تونم واقعیت ها رو در نطر نگیرم، اینکه سن و سالم همین الان کم نیست و به قول شما 2-3 سال دیکه زمان لازم دارم و تازه رسیدم اونجا هم باید از نو شروع کنم و اینکه با این سن و سال موقعیت ازدواج اونجا پیدا می کنم یا نه... علاوه بر اینها شرایطم و ابهاماتی که از کشوری مثل امریکا (که قصد رفتن بهش رو دارم) و شر ایط زندگی و ازدواج ایرانی ها اونجا دارم باعث می شه نتونم درست تصمیم بگیرم، با خانواده و اطرافیان که مشورت کردم میگن این موقعیت ازدواجت که الان داری و می دونی خوبه و اکثر جنبه هاش برات واضح هست رو به خاطر یه سری چیز ها که ازشون اطلاع دقیق نداری و موفقیت توش برات ریسک بالایی داره، از دست نده.... اما اگه به توصیه ی اطرافیان ازدواج کنم، رفتن و دکتری خوندن و زندگی سطح بالا و موفق اونجا همیشه تا آخر عمرم تو دلم میمونه.... اما این فکر که اگه برم هم واسه موفقیتم و خوشبختی تو همه ی ابعاد تضمینی وجود نداره، باز ذهنم رو بهم میریزه.... واقعا سر دو راهی بدی موندم که مزایا و معایب و شکها و تردید های هر دو راه به یک میزانه فک می کنم.... درود میدونم، حق دارید. بذارید پس یه چیزی بگم: از کجا میدونید زندگی در اینجا ایالات متحده سطح بالا خواهد بود. راحت بگم شما کم کم کمش تا پایان دکتری زندگی سطح بالایی نخواهید داشت. فرض میگیرم سرمایه دار نباشید. زندگی با سطح بالا با حقوق برده ای که به دانشجو میدن (ما هم کیف میکنیم و میگیم فول فاندیم) محقق نمیشه! فکر نکنید اومدید تموم شد و رفت. ببخشید در مورد سن سوتفاهم نشه چون من رک حرف میزنم ولی اگر نگرانید که با اون سن ازدواج نمیتونید بکنید اینجا کاملا در اشتباهید!! خیلی از ادما تازه در 30 سالگی شروع میکنن به دکترا و بسیاری از پسرهای ایرانی حداقل خر خوناش! سرشون تو درسشونه و میگن تا استاد بشیم یا کار پیدا کنیم کاری به ازدواج نداریم! البته دختراهای ایرانی هم بعضی ها اینجا اونطورین. من خودم ندیدم کلا ولی دوستان در موردشون زیاد حرف میزنن! کلا خیلیهاشون ازدواج رو نوعی انحصار میدونن و اصلا به فکرش هم نیستن. در ضمن من نگفتم جدا نمیخواید برید، من گفتم شما تردید دارید در هدفتون وگرنه اگر مثل من خیلی از اونجا خوشتون میومد وقتتون رو تلف نمیکردید درش!!! نظر آخر من اینه، به فکر فردا نباشید زیاد. همین امروز رو بچسبید. الان میگید این خودش رفته داره اینطور میگه اما نه بعدا ها به حرف من خواهید رسید. اگر واقعا از اونجا زده اید بشینید اعصابتون رو با تافل و جی ار ای و ازاد کردن مدرک و دانشنامه و رکام گرفتن زورکی و ویزای مسخره آمریکا و ... و ... خورد کنید تازه اینور و مشکلاتش که هیچ. وگرنه به نظر من اگر زیاد هم از وضعیت اونجا ناراضی نیستید بهتره کمی بیشتر در اومدنتون تامل کنید. بااحترام، ترکان RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - rozsm - 04-02-2016 (04-02-2016, 02:26 PM)Torkan نوشته: درود ممنون از وفتی که میزارید.... می دونم که آمریکا اومدن به معنای موفقیت نیس و شروع سختی هاست اما امیدم اینه که بعد دکتری همه چی خوب پیش بره و بتونم در آینده زندگی خوبی داشته باشم... پس به نظرتون با سن 31-32 سال اینطوری نیست که سنم باعث بشه نتونم زندگی مشترک تشکیل بدم، با توجه به اینکه اونجا زندگی می کنید و از شرایط خبر دارین؟ و در نهایت خودتون به طور کل الان از زندگی اونجا و تصمیمی که گرفتید راضی هستین؟ با تشکر RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - akbar_saeedi - 04-02-2016 سلام در مورد پست بالا.. یه نکاتی تو ذهنم هست، خب چون مسائل انتزاعی و شخصی هستش..انتقالش سخته.به هر حال. از بالا رفتن سن باید وقتی ترسید که در جریان هدف زندگیمون نباشیم..وگرنه اگه مطابق خاسته هامون جلو میریم ک نباید از بالا رفتن سن نگران باشیم..چند سال پیش دقیقن مشابه این پست، من اینجا یا جای دیگه نگرانیامو گذاشتم ولی در طول زمان این نگرانی واقعن برام حل شدست..نمیگم جواب مشخصی برا سوالام پیدا کردما..ولی واقعن نگرانی دیگه ندارم..زندگی رسیدن به قله نیس..قله ای نیس..حرکت در مسیر قله هستش...این مسیر برا هر فرد مراحل مختلف با ترتیب و کم و کیف متفاوت خودشو داره.. مثلا یکی بهتره زودتر ازدواج کنه..یکی دیرتر و ..اگه ما واقعن داریم طبق ارزشهامون و اهدافمون جلو میریم انقد چیزای خوب بدست میاریم ک ارزش هزینه چند سال تاخیر در ازدواج رو داشته باشه..یه مورد دیگه.زندگی همش انتخابه..انتخاب اسون نیس..قدرت ریسک میخاد..باید بعضی چیزارو فدا کرد..چاره ای نیس...فقط نکته اینجاس بهتر رو فدای بهترین کنیم نه برعکس..به شخصه 4 5 ساله برا رفتن دارم تلاش میکنم..ولی بخاطر سربازی، زبان و پول و ..عقب افتاده..ولی بسیار راضیم..و اون نگرانی هایی ک در مورد گذر عمرداشتم الان ندارم.خب موفقیت ها در گذر عمر بدست میاد راجب رفتن..اون اوایل سخت بود این انتخاب برام..مثلا اینکه واقعن ممکنه سال به سال ادم خانوادشو نبینه..چقد بد..ناخداگاه انقد راجب رفتن و موندن فک کردم که واقعن مثل اب خوردن رفتن رو بر موندن ترجیح داده ام..یکی از ایده الترین پیشنهادای کاری ک میتونستم تصور کنم رو بهم دادن..ولی یه لحظه منو مردد نکرد..در لحظه اول گفتم نه..چون مغایر رفتنم بود..شاید درمان درد شما هم اینه که بیشتر در جریان موضوعات رفتن قرار بگیرید و بیشتر فکر کنید..اطلاعاتتون کامل تر بشه و بعد بهتر تصمیم گیری کنید..من به شخصه به نقطه ای از اطمینان رسیدم ک اگه 5 سال دیگه هم طول بکشه نیاز باشه تا ریال اخر هم هزینه کنم باز رفتن رو بر موندن ترجیح میدم..و فک میکنم تجربیات شیرین مثلن 10 میلیون بالاکشیدن پول من، رویت بهتر اوج مشکلات اجتماعی و فرهنگی تو پروسه چند سال کار در اینجا منو کمک کرد بدونم اینجا چه خبره و به این اطمینان برسم..ولی یه نکته واضحه ک کسی ضمانت نکرده من اونجا موفقترم...فقط مهم اینه الان این فکررو میکنم و براش تلاش میکنم و همین لذتبخشه..دیگه چیز لذتبخش دیگه ای، قله ای چیزی نیس..باید فقط مسیررو پیدا کرد، ریسک کرد و از تلاش و حتی نرسیدن لذت برد..همین. ببخشید بسیار طولانی شد. RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - Torkan - 04-02-2016 (04-02-2016, 02:57 PM)rozsm نوشته: ممنون از وفتی که میزارید.... می دونم که آمریکا اومدن به معنای موفقیت نیس و شروع سختی هاست اما امیدم اینه که بعد دکتری همه چی خوب پیش بره و بتونم در آینده زندگی خوبی داشته باشم... پس به نظرتون با سن 31-32 سال اینطوری نیست که سنم باعث بشه نتونم زندگی مشترک تشکیل بدم، با توجه به اینکه اونجا زندگی می کنید و از شرایط خبر دارین؟ و در نهایت خودتون به طور کل الان از زندگی اونجا و تصمیمی که گرفتید راضی هستین؟ خیر اگر مشکلتون سن هست، به هیچ وجه نگران نباشید. فقط بعدا نگید چرا دیر ازدواج کردم! به هیچ وجه. واقعا هم دیدم خیلی پسر و دخترا که به دلایل زیادی که اینجا نمیخوام بیارم و وقتش رو هم ندارم از سن 30 میان! پ.ن: در مورد خودم، من کلا از اول زندگی آدم ناراضی بودم و بهترین لحظاتم رو هم با همین نارضایتی گذروندم پس شما استثنااتی مثل من رو نادیده بگیرید. بااحترام، ترکان RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - Torkan - 04-02-2016 در مورد پست جناب اکبر عزیز فقط نکته ای رو میخوام بگم. متاسفانه اکثر افکار انسان ها بعد اومدن تغییر میکنه و اون چیزی که ممکنه الان برای شما خیلی مقدس باشه ممکنه اونجا خیلی عجیب و بد بیاد براتون و یا برعکس ممکنه چیزی که الان ازش نفرت دارید اونجا کاملا بهش اعتقاد پیدا کنید! صحبت از هدف کلیشه ای هست دوست عزیز، بهتر است به مسایل از دید خودمان و به طور عمیق نگاه کنیم. این که خودمون رو غرق در رویا و هدف بکنیم به نظر من البته صحیح نیست. بنده هم در پست بالا عرض کردم که اگر واقعا مصمم شده اید بیایید که این در واقع تایید صحبتهای شماست! بیشتر از این نمیتونم توضیح بدم، امیدوارم بیایید . به گفته های بنده حقیر خواهید رسید. فقط تلاشتون رو بکنید همین. بااحترام، ترکان RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - zahmat - 04-02-2016 ُسلام من بار ها از تجربه جناب ترکان استفاده کردم و مدیون ایشون هستم.شاید یکبار هم صحبت های من برای ایشون مفید باشد. شاید جالب باشه براتون من یکی از اعضای خانوادم که در حال حاضر دانشجوی دکترا در یکی از بهترین دانشگاه های دنیا هست دقیقا همین حرف های جناب ترکان رو می زنند. همچنین در اقوام ما کسی نیز وجود دارد که ایشان در کشور نروژ و در شرکت استت اویل کار با درامد بسیار خوب در سن 24 سالگی پیدا کرد. ایشون پس از 8 سال کار و گرفتن اقامت از اون کشور فقط فرار کرد و در طول این 8 سال دقیقا حرف های جناب ترکان و برادر من را می زد. ایشان پس از بازگشت مشغول به فعالیت در رده های مدیریتی و مشاوره ای برای شرکت نفت و دیگر شرکت ها شدند . درامد ایشون در طول دو سال بالای 3 میلیارد بود. چند روز پیش با ایشون که صحب می کردم ، گفت دارم جم وجور می کنم برگردم . بهش گفتم چی شد؟ تو که تازه از اونجا فرار کردی!! جوابشون خیلی جالب بود. گفت انقدر چیزا تو ایران دیدم که حتی جنازمم نمی خوام اینجا دفن بشه. نتیجه اینکه برا ما ایرانیا همیشه مرغ همسایه غازه .اگر تو ایران باشیم حسرت خارجو می خوریم .پیش خودمون می گیم من دارم اینجا حیف میشم. اگر تو خارج باشیم ،می گیم اومدیم خارج از زندگی موندیم. خلاصه ما کلا غر می زنیم. بنده چند ماهی در آلمان کار کردم و چند ماهی هم در امریکا زندگی کردم. نمی گم اونجا بهشته نه ولی اگر واقعا کسی بخواد از راه درست پیشرفت کنه اونجا این امکان رو به شما میده. جناب ترکان فرمودتد "از کجا میدونید زندگی در اینجا ایالات متحده سطح بالا خواهد بود. راحت بگم شما کم کم کمش تا پایان دکتری زندگی سطح بالایی نخواهید داشت. فرض میگیرم سرمایه دار نباشید. زندگی با سطح بالا با حقوق برده ای که به دانشجو میدن (ما هم کیف میکنیم و میگیم فول فاندیم) محقق نمیشه!" جناب ترکان شما با اون حقوق برده ای می تونی ماشینی رو سوار شی (از طریق لیزینگ یا فایننس یا...) که من باید با حقوق 10 سال کار ( اگر ماهی 1 تومان پس انداز کنم) تازه اگر قیمتش بالا نره بخرم. شما با اون حقوق بردگی می تونی اونجا ازدواج کنی و خونه اجاره کنی ولی من با حقوق متوسط رو به بالام باید برای ازدواج و یه خونه اجاره کردن دستم رو جلوی خانوادم بعد از 25 سال دراز کنم.من اگر اینجا در تعطیلات بخوام با زن و بچم برم همین شمال باید حقوق بک ماهمو خرج کنم برم یه جایی که حتی دلم نمباد توش دستشویی برم چه برسه کیف کنم. متاسفانه کسانی که مدت زیادی در خارج می مونن مثل ماهی که تو ابه، اگر از اب بیایید بیرون و دوباره چند ماه تو ایران زندگی کنید می فهمید اشتباه می کردید.البته من خودم دیدم که تو خارج باید دو تا سه برابر ایران کار کنید ، استرس بازهم دارید و هزارتا مشکل دیگه . ولی وقتی ادم برایند می گیره می بینه سودش بیشتر از ضررشه. چقدر حرف زدم!! RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن - Samaneh2016 - 05-02-2016 با سلام راستش من هم مدتی است در این سایت عضو هستم . البته در اپلای ابرود هم عضو بودم و مباحتی از این قبیل را می خواندم اما مجال ارسال پست نداشتم. ولی این بار بهتر دیدم من هم نظرم را بگم شاید راهگشا باشه. خطاب به دوستی که نگران ازدواج است و در دوراهی گیر کرده. دوست عزیز من هم یک دخترم. و بهتر می توانم نگرانی شما بابت سن و ازدواج را درک کنم. من هم هم سن و سال شما هستم. دقیقا زمانیکه به این نتیجه رسیدم که ایران جایی نیست که بخوام در آن زنده بمونم ، زندگی کردن پیشکش ، با وجود مخالفت ها و سنگ اندازی های "شدید" خانواده و فشار بی امان برای ازدواج و قبول شغلی که از نظر سایرین دهن پر کن و مناسب بود ، اما تصمیم گرفتم تسلیم نشم و فکر کنم و فکر کنم. تمام زوایا ، چیزهایی که بدست می آورم و چیزهایی که از دست می دهم را بسنجم. و یاد حرف دانشمند ریاضی ، خانم میرزاخانی افتادم که بعد از دریافت بالاترین جایزه ریاضی گفت مسیر زندگی و موفقیت متل میوه های یک درخت است ، گاهی باید میوه های کوچک را نادیده گرفت تا بتوان میوه های رسیده و بزرگتر را چید. و اون زمان بود که من با تمام نیرو در برابر فشارهای موجود ایستادم تا بالاخره به چیزی که می خواستم و بهم حس رضایت می داد رسیدم و اومدم المان و الاندر المان هستم بدلیل کیفیت و تاریخ پر افتخار این کشور در رشته من این کشور را انتخاب کردم. خلاصه بگم ، شما در سطحی از بلوغ فکری و استقلال هستی که بتونی سود و ضرر انتخابهای زندگی ات را تا حد زیادی بسنجی. بله هیچ تضمینی به موفقیت در آمریکا شاید نباشه اما هیچ تضمینی هم در خوشبختی در ایران نیست. حداقل فایده رفتن اینه که می دونی اندازه تلاشت می تونی میوه بچینی . چون سیستم این امکان را بهت می ده. امیدوارم بتونی هر چه زودتر به تصمیم قاطع برسی و ارامش پیدا کنی . چقدر نوشتم !! |