آکادمیا کافه
تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - نسخه قابل چاپ

+- آکادمیا کافه (https://www.academiacafe.com/pf)
+-- انجمن: اطلاعات جانبی دریافت پذیرش (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4)
+--- انجمن: تاثیر پذیرش و مهاجرت بر زندگی(سایر موارد) (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF)
+--- موضوع: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن (/Thread-%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%AD%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A2%D9%86)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Torkan - 05-02-2016

(04-02-2016, 11:40 PM)zahmat نوشته: ُسلام 
من بار ها از تجربه جناب ترکان استفاده کردم و مدیون ایشون هستم.شاید یکبار هم صحبت های من برای ایشون مفید باشد.
شاید جالب باشه براتون من یکی از اعضای خانوادم که در حال حاضر دانشجوی دکترا در یکی از بهترین دانشگاه های دنیا هست دقیقا همین حرف های جناب ترکان رو می زنند. همچنین در اقوام ما کسی نیز وجود دارد که ایشان در کشور نروژ و در شرکت استت اویل کار با درامد بسیار خوب در سن 24 سالگی پیدا کرد. ایشون پس از 8 سال کار و گرفتن اقامت از اون کشور فقط فرار کرد و در طول این 8 سال دقیقا حرف های جناب ترکان و برادر من را می زد. ایشان پس از بازگشت مشغول به فعالیت در رده های مدیریتی و مشاوره ای برای شرکت نفت و دیگر شرکت ها شدند . درامد ایشون در طول دو سال بالای 3 میلیارد بود. چند روز پیش با ایشون که صحب می کردم ، گفت دارم جم وجور می کنم برگردم . بهش گفتم چی شد؟ تو که تازه از اونجا فرار کردی!! جوابشون خیلی جالب بود. گفت انقدر چیزا تو ایران دیدم که حتی جنازمم نمی خوام اینجا دفن بشه.
نتیجه اینکه برا ما ایرانیا همیشه مرغ همسایه غازه .اگر تو ایران باشیم حسرت خارجو می خوریم .پیش خودمون می گیم من دارم اینجا حیف میشم. اگر تو خارج باشیم ،می گیم اومدیم خارج از زندگی موندیم. خلاصه ما کلا غر می زنیم.
بنده چند ماهی در آلمان کار کردم و چند ماهی هم در امریکا زندگی کردم. نمی گم اونجا بهشته نه ولی اگر واقعا کسی بخواد از راه درست پیشرفت کنه اونجا این امکان رو به شما میده. جناب ترکان فرمودتد "از کجا میدونید زندگی در اینجا ایالات متحده سطح بالا خواهد بود. راحت بگم شما کم کم کمش تا پایان دکتری زندگی سطح بالایی نخواهید داشت. فرض میگیرم سرمایه دار نباشید. زندگی با سطح بالا با حقوق برده ای که به دانشجو میدن (ما هم کیف میکنیم و میگیم فول فاندیم) محقق نمیشه!"
جناب ترکان شما با اون حقوق برده ای می تونی ماشینی رو سوار شی (از طریق لیزینگ یا فایننس یا...) که من باید با حقوق 10 سال کار ( اگر ماهی 1 تومان پس انداز کنم) تازه اگر قیمتش بالا نره بخرم. شما با اون حقوق بردگی می تونی اونجا ازدواج کنی و خونه اجاره کنی ولی من با حقوق متوسط رو به بالام باید برای ازدواج و یه خونه اجاره کردن دستم رو جلوی خانوادم بعد از 25 سال دراز کنم.من اگر اینجا در تعطیلات بخوام با زن و بچم برم همین شمال باید حقوق بک ماهمو خرج کنم برم یه جایی که حتی دلم نمباد توش دستشویی برم چه برسه کیف کنم. 
متاسفانه کسانی که مدت زیادی در خارج می مونن مثل ماهی که تو ابه، اگر از اب بیایید بیرون و دوباره چند ماه تو ایران زندگی کنید می فهمید اشتباه می کردید.البته من خودم دیدم که تو خارج باید دو تا سه برابر ایران کار کنید ، استرس بازهم دارید و هزارتا مشکل دیگه . ولی وقتی ادم برایند می گیره می بینه سودش بیشتر از ضررشه.
چقدر حرف زدم!!

درود بر زحمت عزیز

زحمت کشیدید و نوشتید. بله صد در صد استفاده کردم. شرمنده نکنید.
نکته مهم رو شما اشاره کردید. در پیام خصوصی هم برای من کمی ظاهرا پستهام دردسر شد. بذارید روشن کنم یه چیزی رو. جسارتا به هیچ وجه قصد اهانت به ساحت مقدس فاندینگ ایالات متحده رو نداشتم. به هیچ وجه هم با ایران مقایسه نکردم.( دقت کنید من وقتی حرفی میزنم، مثلا میگم آمریکا بهشت نیست، منظورم این نیست ایران بهشته!) یعنی وقتی یه حرفی رو میزنم به هیچ وجه مقایسه نمیکنم. بنده فقط یه هشدار کوچولو دادم که واقعا باید به این فکر بود که کم کمش تا پایان دکترا و حتی تا پایان پست داک (اگر کار آکادمیک رو بحث کنم) زندگی آنچنانی رو باید از یاد برد. ولی اینکه با ایران مقایسه کنم خوب اون دیگه بحثش جداست. هر چند خود بر این عقیده ام که سرمایه دارها بهتره همون ایران بمونن و بعضا برای گشت و گذار بیان اینور. البته باز تعمیم نمیدم ولی منظورم این بود زندگی رو خراب نباید کرد!
در مورد پست این دوست عزیزمون باید یه نکته ای رو عرض کنم. افراد با هم متفاوت هستند و چیزی که برای شما جواب داده ممکنه برای خیلی ها جواب نداده یا برعکس. خیلی ساده!
دوست دختر خاله بنده آلمان رو برای خودش رویا کرده بود. واقعا هم زحمت کشید رفت، ولی برگشت! برای چه برگشت؟ تلاش نکرد؟!
خیر تلاش کرد خوبشم کرد ولی دید موقعیتی که هنوز میتونه داشته باشه در ایران در المان تا چندین و چند دهه نمیتونه داشته باشه!
ولی خوب برای شما دقیقا برعکس!
در ضمن وقتی فردی رو مثال میزنیم باید سعی کنیم استثناات رو از یاد نبریم: سرکار خانم مریم میرزاخانی نابغه ریاضی به نظر من برای مثال زدن نمیتونه مناسب باشه. باید همیشه عمومیت رو دید نه اشخاص خاص رو. برای اینکه بحث رو منحرف نکنم به نظر من شرایط حرف اول و اخر رو میزنه. تنها نکته ای که میمونه اینه که به نظر من گاهی ارزش داره بدون تلاش به بعضی مقاصد برسی (منظورم البته پا گذاشتن به راه کج نیست!)
اینها همه نظرات من هست امیدوارم همه بتونند نظر قطعی شون رو بگیرند و دقت کنند که دیگه در مورد گذشته و اون تصمیم دیگر و راههای دیگر فکر نکنند!

پ.ن: بازم تکرار میکنم وقتی من در مورد یک چیزی صحبت میکنم، به هیچ وجه قصد مقایسه ندارم.

بااحترام،
ترکان


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Samaneh2016 - 05-02-2016

(05-02-2016, 01:08 AM)Torkan نوشته: درود بر زحمت عزیز

زحمت کشیدید و نوشتید. بله صد در صد استفاده کردم. شرمنده نکنید.
نکته مهم رو شما اشاره کردید. در پیام خصوصی هم برای من کمی ظاهرا پستهام دردسر شد. بذارید روشن کنم یه چیزی رو. جسارتا به هیچ وجه قصد اهانت به ساحت مقدس فاندینگ ایالات متحده رو نداشتم. به هیچ وجه هم با ایران مقایسه نکردم.( دقت کنید من وقتی حرفی میزنم، مثلا میگم آمریکا بهشت نیست، منظورم این نیست ایران بهشته!) یعنی وقتی یه حرفی رو میزنم به هیچ وجه مقایسه نمیکنم. بنده فقط یه هشدار کوچولو دادم که واقعا باید به این فکر بود که کم کمش تا پایان دکترا و حتی تا پایان پست داک (اگر کار آکادمیک رو بحث کنم) زندگی آنچنانی رو باید از یاد برد. ولی اینکه با ایران مقایسه کنم خوب اون دیگه بحثش جداست. هر چند خود بر این عقیده ام که سرمایه دارها بهتره همون ایران بمونن و بعضا برای گشت و گذار بیان اینور. البته باز تعمیم نمیدم ولی منظورم این بود زندگی رو خراب نباید کرد!
در مورد پست این دوست عزیزمون باید یه نکته ای رو عرض کنم. افراد با هم متفاوت هستند و چیزی که برای شما جواب داده ممکنه برای خیلی ها جواب نداده یا برعکس. خیلی ساده!
دوست دختر خاله بنده آلمان رو برای خودش رویا کرده بود. واقعا هم زحمت کشید رفت، ولی برگشت! برای چه برگشت؟ تلاش نکرد؟!
خیر تلاش کرد خوبشم کرد ولی دید موقعیتی که هنوز میتونه داشته باشه در ایران در المان تا چندین و چند دهه نمیتونه داشته باشه!
ولی خوب برای شما دقیقا برعکس!
در ضمن وقتی فردی رو مثال میزنیم باید سعی کنیم استثناات رو از یاد نبریم: سرکار خانم مریم میرزاخانی نابغه ریاضی به نظر من برای مثال زدن نمیتونه مناسب باشه. باید همیشه عمومیت رو دید نه اشخاص خاص رو. برای اینکه بحث رو منحرف نکنم به نظر من شرایط حرف اول و اخر رو میزنه. تنها نکته ای که میمونه اینه که به نظر من گاهی ارزش داره بدون تلاش به بعضی مقاصد برسی (منظورم البته پا گذاشتن به راه کج نیست!)
اینها همه نظرات من هست امیدوارم همه بتونند نظر قطعی شون رو بگیرند و دقت کنند که دیگه در مورد گذشته و اون تصمیم دیگر و راههای دیگر فکر نکنند!

پ.ن: بازم تکرار میکنم وقتی من در مورد یک چیزی صحبت میکنم، به هیچ وجه قصد مقایسه ندارم.

بااحترام،
ترکان

 با سپاس از شما جناب ترکان 

اما توجه داشته باشید که من هم به دوستمون تاکید کردم که ضرر و منفعت ناشی از هر انتخاب را باید سنجید. کاری که خودم کردم را تعمیم ندادم ، نگفتم من این کارو کردم شما هم برو تو این مسیر. حرف من برای این بود که ایشون در مرحله انتخاب کردن هنوز مردد هستند. که کدام راه را انتخاب کنند، ماندن با ازدواج به قول خودشون فرد مناسب و حسرت خوردن تا همیشه عمر یا رفتن ولی مجرد و احتمال کم ایجاد یک موقعیت خوب ازدواج. که البته من در این قسمت معتقدم نه سن و نه خروج از کشور شانس تشکیل زندگی را کم نخواهد کرد. چه بسا تشکیل زندگی با دقت و درایت بیشتری صورت خواهد گرفت. یک سال زندگی با کیفیت از ده سال زندگی مشترک بی کیفیت بنظرم خیلی بهتر خواهد بود.

و اما در خصوص دوست دختر خاله ؛ ایراد کار ایشون همون اول معلوم بوده ، رویا و مدینه فاضله کردن کشور دیگر. خوب وقتی شما بیای از یک امر واقعی رویا سازی کنی ، معلومه که سطح توقع بالا می ره و به همان نسبت سرخوردگی هم بیشتر میشه. اما به این هم فکر کنید که چرا کسانیکه رویا بافی نمی کنند توانستند به خووبی از امکانات محیط جدید استفاده کنند و پیشرفت کنند. 

و اما خانم میرزا خانی، من حرف ایشون را و نه حتی خود ایشون را تعمیم ندادم. من حرف ایشون را به عنوان یک منبع الهام برای گرفتن تصمیم نهایی خودم متال زدم. و به این دوستمون هم نگفتم که کدام میوه کوچیک است و کدام بزرگ. متال حرف خانم میرزا خانی در واقع استعاره از چیزی خوب را به بهای چیزی بهتر دادن است که دوست دیگری هم اشاره کرده بودند هین نکته را. و نکته اصلی این است که این خود فرد است که تصمیم میگیره خوب چیست و بهتر کدام است. 

فقط امیدوارم ایشون تصمیمی که به ایشان " حس رضایت و آرامش " میدهد را انتخاب کنند و با یک " کاش " بزرگ به زندگی ادامه ندهند.


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Torkan - 05-02-2016

نظر یکی از دوستان که از دستم کمی ناراحت بود. البته دوست تقریبا قدیمی من هستن ایشون و نظراتشون صاحب سبک! خیلی ممنون ازشونSmile
لطفا هر نقدی هست وارد کنید به خصوص خانم ها بگن اگر نظر خاصی دارن در این مورد و در مورد تاپیک

سلام

جوابهای شما به سئوال های اولیه دوست سئوال پرسنده خیلی خوب و منطقی هست ولی مساله اینجاست  همونطور که خودتون میگید که قصد مقایسه ندارید، و یا مقایسه هاتون کلی و قطعی نیستن، جواب های دوستان دیگه هم که به عنوان نفرات سوم، چهارم و ... در بحث شرکت کردن همینطوری هست و من به شخصه فکر میکنم که نظرات خوبی بودن و اصلا قصد خط دادن به سئوال پرسنده بدون در نظر گرفتن اصل "متفاوت بودن شرایط" نداشتن و ندارن!
حتی دوستی که گفتن یک سال زندگی با کیفیت بهتر از ده سال زندگی بی کیفیت هست، منظورش صرفا این نیست ازدواج به معنی زندگی بی کیفیت هست!
راست میگه: همونطور که رفتن به معنی مطلق زندگی خوب و بی دغدغه نیست. موندن هم به معنی ازدواج خوب و موفقیت تضمینی نیست. درسته که این راه ریسک بالایی داره، ولی ازدواج راحت و بی دردسر در این مملکت (در نگاه اولیه البته) هم ریسکش نه تنها کمتر از اپلای و مهاجرت نیست، شاید بیشتر هم باشه! خیلی بیشتر!
در فرایند اپلای و مهاجرت حداقلش میدونی که با زندگی خودت به تنهایی داری قمار میکنی، ولی در ازدواج با زندگی دو ایل آدم و نسل آینده!!
من با نظرات دوستان که معتقدند که با حقوق ناچیز دانشگاهی خارج میتونن مستقل باشن، در حد خودشون عزت و احترام داشته باشن، و در حد تلاششون نتیجه ببینن کاملا موافقم... در حالی که اینجا .... غالبا افراد در جای خودشون نیستن، و بدتر اینکه همه اینها با سواستفاده از کلمه "دین و مذهب" اتفاق میافته.
میدونم میدونم، بی عدالتی همه جا هست، ولی حداقلش این است که...

ترکان عزیز، کاش جواب دوستای دیگه رو که در بحث شرکت میکنن یک طرف تحلیل نکنی! همونطور که اونا این کار رو نکردن [عکس: smile.gif]

البته این نظر من هست و فکر میکنم اگه اینطور بشه، دوستان دیگه هم نظراتی مفید ارائه خواهند کرد، بدون اینکه متاثر از این باشند که پست هاشون یک طرف و مطلق قلمداد شه.

مرسی [عکس: smile.gif]


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - zahmat - 05-02-2016

چقدر خوبه که بچه های اینجا جنبه هرگونه نظری رو دارن . ای کاش کل کشور ما هم همینجوری بود اونوقت من یکی با همه سختی ها همین جا می موندم.
واقعا لذت بردم. تشکر از جنبه و شعور بالای همتون.


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Faezeh_M - 05-02-2016

(04-02-2016, 12:30 PM)rozsm نوشته: سلام به همه ی دوستان.... ممنون میشم از دوستان که منو هم راهنمایی کنن، تو شرایط فکری و روحی بدی هستم... من تصمیم داشتم برای دکترا و اپلای گرفتن اقدام کنم، ودر حال خوندن زبان برای آزمون تافل هستم (یعنی مراحل اولیه ی اقدام برای پذیرش)، الان 29 سالمه و میدونم که حداقل تا 2 سال دیگه که 31 سالم می شه این پروسه طول می کشه، علاقه ی شدید به ادامه ی تحصیل و رفتن از ایرانو دارم و دوست دارم که اونجا یه ازدواج موفق و زندگی با کیفیت بالا داشته باشم و به آرزوهام برسم.... اما میدونم این راه سختی های زیادی داره و با توجه به شرایط سنیم آیا می تونم اونجا ازدواج کنم و موفق باشم یا نه رو نمی دونم.... از طرفی الان یه موقعیت مناسب برای ازدواج تو ایران را دارم که اگر ازدواج کنم باید همین جا بمونم و دکترا رو هم دیگه معلوم نیست که بتونم بخونم یا نه .... موندم سر دو راهی، ازدواج با یه فرد خوب و ادامه ی زندگی همین ایران ودور موندن از آرزوهای فعلیم یا ادامه ی مسیر اپلای و رفتن دنبال آ رزوهام با تمام ریسک ها و ابهاماتی که این مسیر برام داره!

ممنون میشم که نطراتتون رو بگین و راهنماییم کنین....

سلام

من کم تجربه تر از اونی هستم که بخوام راهنمایی کنم !اما میخوام بگم که در هرمرحله از زندگی انسان یه سری اولویت ها و نیاز هایی رو داره که اگه در زمان درستش پاسخ به اونها نده دست یافتن به اونها در آینده، براش چندان رضایت بخش نخواهد بود!
من فکر میکنم قبل از هر کاری من و سایر دوستانی که هنوز تازه قدم در این مسیر گذاشتیم اینه که باید بدونیم که از خودمون و زندگی آینده مون چی میخوایم! آیا اگه داخل ایران موندیم و به یه وضعیت مالی ایده آل رسیدیم و تنها برای سفر به خارج از کشور رفتیم رضایت رو داریم؟ آیا این مسئله  دانش و سواد علمی در آینده اذیت کننده نیست؟ اگه با رفتن فقط به احتمال خیییییییلی خییییییلی کم موقیت مناسب برای ازدواج پیش نیومد میتونیم تنهایی رو تحمل کنیم؟
یادمه وقتی مستند میراث آلبرتای یک رو دیدم خییییییلی نسبت به تصمیمم برای رفتن مصمم شدم، اما با دیدن قسمت دوم این مستند یه سری ابهامات و تردید هایی در ذهنم بوجود اومد، نمیخوام بگم تصمیمو عوض کرد، نه، میخوام بگم  دید بهتری به من داد اینکه بهتر تصمیم بگیرم،در یه قسمتیش ( دقیق یادم نیست ) اما مضمونش این بود که آیا تحمل داریم بچه هامون اونجا با یه فرهنگ دیگه بزرگ بشن و پدربزگ و مادربزرگشونو نبینن و...... نکته ای که من اصلا راجع بهش فکر نکرده بودم( هرچند که به نظرم نزدیکی قلبی افراد یک خانواده به دوری ونزدیکیشون نیست،این برمیگرده به نحوه ی تربیت هر چند که دوری هم نمیتونه بی تاثیر باشه).
خیلی از افرادی که رفتن در دوستان و اشنایانم اوایل میگن ما برمیگردیم ایران،اما همین که برای اولین بار برمیگردن ایران میگن ما دیگه اینجا نمیونیم!!!!و مصمم میشن برای ماندن در خارج از کشور.
هرچند اونجا مدینه ی فاضله نیست،هرچند هیچ جایی وطن آدم نمیشه و اونایی که رفتن هر کاری کنن اونجا غریبین و هرچند یه چیزیایی اینجا هست هرچند خیییییلی مهم و اساسی و به قلب آدم متصله اما ازشون میگذرین و ترجیح میدین که به اولویتهایی که برای خودشون در نظر گرفتن فکر کنن ......

خلاصه اینکه بهتره بیایم اول تکلیفمونو با خودمون روشن کنیم و ببینیم به اصطلاح چند چندیم بعد با در نظر گرفتن همه ی جوانب اونوقت میتونیم در مسیری که انتخاب کردیم انشاا...به موفقیت برسیم و ازش لذت ببریم.... Smile

موفق باشید


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - zahmat - 05-02-2016

(04-02-2016, 12:30 PM)rozsm نوشته: سلام به همه ی دوستان.... ممنون میشم از دوستان که منو هم راهنمایی کنن، تو شرایط فکری و روحی بدی هستم... من تصمیم داشتم برای دکترا و اپلای گرفتن اقدام کنم، ودر حال خوندن زبان برای آزمون تافل هستم (یعنی مراحل اولیه ی اقدام برای پذیرش)، الان 29 سالمه و میدونم که حداقل تا 2 سال دیگه که 31 سالم می شه این پروسه طول می کشه، علاقه ی شدید به ادامه ی تحصیل و رفتن از ایرانو دارم و دوست دارم که اونجا یه ازدواج موفق و زندگی با کیفیت بالا داشته باشم و به آرزوهام برسم.... اما میدونم این راه سختی های زیادی داره و با توجه به شرایط سنیم آیا می تونم اونجا ازدواج کنم و موفق باشم یا نه رو نمی دونم.... از طرفی الان یه موقعیت مناسب برای ازدواج تو ایران را دارم که اگر ازدواج کنم باید همین جا بمونم و دکترا رو هم دیگه معلوم نیست که بتونم بخونم یا نه .... موندم سر دو راهی، ازدواج با یه فرد خوب و ادامه ی زندگی همین ایران ودور موندن از آرزوهای فعلیم یا ادامه ی مسیر اپلای و رفتن دنبال آ رزوهام با تمام ریسک ها و ابهاماتی که این مسیر برام داره!

ممنون میشم که نطراتتون رو بگین و راهنماییم کنین....

من یه موضوعی به نظرم اومد شاید برای شما مفید باشه. ببینید ما جوونا یه جوری با ازدواج رفتار می کنیم انگار ازدواج مثل شغل خوب یا درامد، یه ارزو یا ارمانه در حالیکه یه نیازه که باید بهش در وقت مناسب پاسخ داده بشه. برای اینکه واضح تر بگم شما وقتی گرسنه اید باید غذا بخورید، وقتی تشنه اید باید اب بخورید. برای ما بد جا افتاده. فکر می کنیم ازدواج یه کالای فانتزیه. ببینید ازدواج یک نیاز جسمی و روحی که وقتی مانند گرسنگی به سراغ ادم اومد باید رفعش کنید. شما اگر دوبار غذا نخورید می میرید. حالا این قضیه متاسفانه برای خانم ها بدتره. منه پسر برام تو چهل سالگی هم شرایط ازدواج هست ولی ممکن شما دیگه نتونی کیس مناسب و لایق برای خودتون پیدا کنید.متاسفانه من پسر ، هرچی پولدار تر باشم برام انتخاب های بیشتری هست ولی برای خانم ها اینطور نیست.
از طرف دیگه بدلیل اینکه وظیفه اقایون تامین مخارج خانوادست ، پس بعد از ازدواج باید حتما این کارو بکنند ولی خانم ها چون در این مورد وظیفه ای ندارند می تونند به درس و پیشرفتشون ادامه بدند. فقط این مهمه که قبلش با همسر ایندتون چاهاتون رو وا بکنید تا به مشکلی نخورید. 
امید وارم مفید باشه براتون


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Torkan - 06-02-2016

(05-02-2016, 08:07 PM)zahmat نوشته: من یه موضوعی به نظرم اومد شاید برای شما مفید باشه. ببینید ما جوونا یه جوری با ازدواج رفتار می کنیم انگار ازدواج مثل شغل خوب یا درامد، یه ارزو یا ارمانه در حالیکه یه نیازه که باید بهش در وقت مناسب پاسخ داده بشه. برای اینکه واضح تر بگم شما وقتی گرسنه اید باید غذا بخورید، وقتی تشنه اید باید اب بخورید. برای ما بد جا افتاده. فکر می کنیم ازدواج یه کالای فانتزیه. ببینید ازدواج یک نیاز جسمی و روحی که وقتی مانند گرسنگی به سراغ ادم اومد باید رفعش کنید. شما اگر دوبار غذا نخورید می میرید. حالا این قضیه متاسفانه برای خانم ها بدتره. منه پسر برام تو چهل سالگی هم شرایط ازدواج هست ولی ممکن شما دیگه نتونی کیس مناسب و لایق برای خودتون پیدا کنید.متاسفانه من پسر ، هرچی پولدار تر باشم برام انتخاب های بیشتری هست ولی برای خانم ها اینطور نیست.
از طرف دیگه بدلیل اینکه وظیفه اقایون تامین مخارج خانوادست ، پس بعد از ازدواج باید حتما این کارو بکنند ولی خانم ها چون در این مورد وظیفه ای ندارند می تونند به درس و پیشرفتشون ادامه بدند. فقط این مهمه که قبلش با همسر ایندتون چاهاتون رو وا بکنید تا به مشکلی نخورید. 
امید وارم مفید باشه براتون

درود

دقیقا زدید به خال زحمت جان! نظر من هم به نظر شما نزدیکتره! اگر احساس نیاز به ازدواج نمیکنید به هیچ وجه فکرش رو هم نکنید! خیلی ساده. فقط یکبار این رو در نظر بگیرید که دیگه افسوس گذشته رو نخورید و فقط و فقط برید دنبال اون اولویتی که برا خودتون گذاشتید.
این فکر که ازدواج با فلانی خوشبختی میاره به نظر من اصلا قطعی نمیشه نظر داد به خصوص با توجه به اون چیزی که دوستان داخل نشین دارن تعریف میکنن!
من نظر خودم رو در نهایت میگم: اگر واقعا کسی رو دوست دارید و یا همدم واقعیتون بوده حتما ازدواج بکنید وگرنه صرف اینکه یه موقعیت خیلی خوبی واسه ازدواج پیش اومده به نظرم باز جای تامل داره.
درود بر تو ای زحمت عزیز!

بااحترام،
ترکان


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - rozsm - 07-02-2016

(06-02-2016, 01:17 AM)Torkan نوشته: درود

دقیقا زدید به خال زحمت جان! نظر من هم به نظر شما نزدیکتره! اگر احساس نیاز به ازدواج نمیکنید به هیچ وجه فکرش رو هم نکنید! خیلی ساده. فقط یکبار این رو در نظر بگیرید که دیگه افسوس گذشته رو نخورید و فقط و فقط برید دنبال اون اولویتی که برا خودتون گذاشتید.
این فکر که ازدواج با فلانی خوشبختی میاره به نظر من اصلا قطعی نمیشه نظر داد به خصوص با توجه به اون چیزی که دوستان داخل نشین دارن تعریف میکنن!
من نظر خودم رو در نهایت میگم: اگر واقعا کسی رو دوست دارید و یا همدم واقعیتون بوده حتما ازدواج بکنید وگرنه صرف اینکه یه موقعیت خیلی خوبی واسه ازدواج پیش اومده به نظرم باز جای تامل داره.
درود بر تو ای زحمت عزیز!

بااحترام،
ترکان

با سلام و سپاس از همه ی دوستانی که محبت کردن و نظراتشونو گفتن.... تا حدود زیادی نظرات دوستان مشترک بود و باعث شد که بتونم خودم با توجه به شرایطم و علایقم و نظرات یه جمع بندی کنم و به تصمیم نهایی برسم....  لازم هست بگم خدمتتون که از لحاظ آمادگی و احساس نیاز برای ازدواج، فکر می کنم هر شخصی (به خصوص خانمها)، در این سن به این آمادگی برسن، که بخش مهم این احساس آمادگی بیشتر به خاطر فشار جامعه و فرهنگ و ... این مسائل هست،  که باعث میشه خانمها به میزان  بیشتر تحت فشار باشن و مثل من سر همچین دوراهی هایی بیشتر گیر کنند و   ... اما خوب آدم از ایران که بره دیگه این فشارها و فرهنگ و ... هم نیست و بهتر میشه همه چی از این جهت ها.... ممنون از نظر یه سری دوستان که خیلی کمک کرد:
در هرمرحله از زندگی انسان، یه سری اولویت ها و نیاز هایی رو داره که اگه در زمان درستش پاسخ به اونها نده دست یافتن به اونها در آینده، براش چندان رضایت بخش نخواهد بود!
رفتن به معنی مطلق زندگی خوب و بی دغدغه نیست. موندن هم به معنی ازدواج خوب و موفقیت تضمینی نیست. درسته که این راه ریسک بالایی داره، ولی ازدواج راحت و بی دردسر در این مملکت (در نگاه اولیه البته) هم ریسکش نه تنها کمتر از اپلای و مهاجرت نیست، شاید بیشتر هم باشه! خیلی بیشتر!
در فرایند اپلای و مهاجرت حداقلش میدونی که با زندگی خودت به تنهایی داری قمار میکنی، ولی در ازدواج با زندگی دو ایل آدم و نسل آینده!!
یک سال زندگی با کیفیت از ده سال زندگی مشترک بی کیفیت بنظرم خیلی بهتر خواهد بود.
و خیلی دیگه از نظرات....
با تشکر از همه ی دوستان دلسوز و مهربان...
 


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Samaneh2016 - 07-02-2016

(07-02-2016, 12:22 AM)rozsm نوشته: با سلام و سپاس از همه ی دوستانی که محبت کردن و نظراتشونو گفتن.... تا حدود زیادی نظرات دوستان مشترک بود و باعث شد که بتونم خودم با توجه به شرایطم و علایقم و نظرات یه جمع بندی کنم و به تصمیم نهایی برسم....  لازم هست بگم خدمتتون که از لحاظ آمادگی و احساس نیاز برای ازدواج، فکر می کنم هر شخصی (به خصوص خانمها)، در این سن به این آمادگی برسن، که بخش مهم این احساس آمادگی بیشتر به خاطر فشار جامعه و فرهنگ و ... این مسائل هست،  که باعث میشه خانمها به میزان  بیشتر تحت فشار باشن و مثل من سر همچین دوراهی هایی بیشتر گیر کنند و   ... اما خوب آدم از ایران که بره دیگه این فشارها و فرهنگ و ... هم نیست و بهتر میشه همه چی از این جهت ها.... ممنون از نظر یه سری دوستان که خیلی کمک کرد:
در هرمرحله از زندگی انسان، یه سری اولویت ها و نیاز هایی رو داره که اگه در زمان درستش پاسخ به اونها نده دست یافتن به اونها در آینده، براش چندان رضایت بخش نخواهد بود!
رفتن به معنی مطلق زندگی خوب و بی دغدغه نیست. موندن هم به معنی ازدواج خوب و موفقیت تضمینی نیست. درسته که این راه ریسک بالایی داره، ولی ازدواج راحت و بی دردسر در این مملکت (در نگاه اولیه البته) هم ریسکش نه تنها کمتر از اپلای و مهاجرت نیست، شاید بیشتر هم باشه! خیلی بیشتر!
در فرایند اپلای و مهاجرت حداقلش میدونی که با زندگی خودت به تنهایی داری قمار میکنی، ولی در ازدواج با زندگی دو ایل آدم و نسل آینده!!
یک سال زندگی با کیفیت از ده سال زندگی مشترک بی کیفیت بنظرم خیلی بهتر خواهد بود.
و خیلی دیگه از نظرات....
با تشکر از همه ی دوستان دلسوز و مهربان...
 

دوست عزیز سلام 

من هم خوشحالم که نظرات ارسالی و حقیقتا دلسوزانه و صادقانه توانسته به شما در گرفتن تصمیم نهایی کمک کنه. اما من شخصا خوشحال تر می شوم اگر در طی روزها یا ماهای آینده از تصمیمی که گرفتید مطلع بشوم. 

و نکته آخر اینکه ، سعی کنید تصمیم نهایی تون را در شرایطی بدون در نظر گرفتن " فشار اجتماعی ، حرف مردم ، توقع خانواده ؛ و عرف " بگیرید. چون همه اینها یک نگاه سنتی به شما و اینده تون دارند. منظورم از سنت یعنی گرفتن تصمیمی بر خلاف آنچه که باید باشد. همچنین من همچنان معتقدم که درست است که به هر نیازی باید در زمان خودش پاسخ داد اما پاسخ دادن به نیاز های روحی خیلی حساس تر از پاسخ به نیازهای جسمی است. آیا اگر زمانی تشنگی به سراغتون بیاد ولی بدانید که آب سالم و قابل آشامیدن در دسترس ندارید ، حاضرید هر نوع آبی را فقط برای اینکه در همون لحظه به نیاز تشنگی پاسخ بدید بنوشید ؟ ابی که سلامت جسی شما را به خطر بیاندازد ؟ پس نمی توان برای رفع نیاز روح هم زمان تعیین کرد. بله ازدواج خوب است ، نوشیدن آب هم خوب است ، اما شریک زندگی بد هم به اندازه آب نا سالم می تواند خطرناک و نا خوشایند باشد. 

هر تصمیمی که می گیرید امیدوارم که تصمیمی با بالاترین کیفیت باشد نه فقط جهت رفع نیاز یاااا کم کردن و از بین بردن فشار... 

به سلامت روح و روانتان هم توجه کنید 

موفق باشید


RE: تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راه‌حل‌ها آن - Samaneh2016 - 07-02-2016

وقتی آب سالم در دسترس ندارید شاید بتوانید با مایعات دیگری رفع تشنگی کنید اما اگر با شریک زندگی تان تفاهم نداشته باشید می توانید در همان لحظه وی را با فرد دیگری جایگزین کنید تا نیاز به درک و تفاهم را برطرف کنید ؟ ضربه هایی که به جسم انسان وارد می شود از خود علایمی نشان می دهد و بعد مدتی ه بهبود میابد اما زخمی که بر روح و روان وارد شود نه اثری دارد نه جراحتی .. من فقط قصدم آگاه کردن شما نسبت به این آسیب هم هست نه اینکه بخواهم شما را از تشکیل زندگی مشترک برحذر کنم. این نکته برای خانم ها بسیار اهمیت دارد چون زمانیکه تصمیم به ازدواج می گیرند بیشتر از توجه به سلامت روحی و روانی خودشان بعد از هیجانات ازدواج به این فکر میکنند که توانسته اند با ازدواج کردن خانواده را از خود راضی نگه داشته ، طبق سنت های اجتماع رفتار کرده و نیاز جسمی فرد دیگری را ارضا کنند. البته منظور من در خصوص ازدواج هایی که به صورت سنتی در ایران صورت میگیرد و کل اعضا خاندان در این تصمیم اعمال نظر می کنند