چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - نسخه قابل چاپ +- آکادمیا کافه (https://www.academiacafe.com/pf) +-- انجمن: گفتگوی خودمانی کاربران (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86) +--- انجمن: گفتگوی خودمانی (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C) +--- موضوع: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! (/Thread-%DA%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D9%BE%D9%84%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%9F) |
RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - ashkan065 - 13-08-2014 2 گروه ادم اقدام به مهاجرت ميكنن كسايي كه موقعبت اجتماعي و اقتصادي خيلي خوبي دارن اينجا همه چيز رو تجربه كردن ميرن اون وره اب تا تجربيات جديد به دست بيارند ديگه اينجا چيزي براشون جالب نيست دوم ادمايي كه اينجا نتونستن به موقعيت خوبي برسن و اميدي هم ندارن كه برسن ميرن اونجا تا بتونن موقيعت خوبي به دست بيارند و تجربيات جديد كسب كنن اكثر ادمايي كه قصد مهاجرت دارن رو ميشه در همين 2 گروه طبقه بندي كرد.نه همه ولي اكثريت (راستي دوستان در حاشيه اينو بگم كه فردا 13 اگوست /22مرداد روز جهاني چپ دستا معرفي شده ...تبريك) RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - Elmira98 - 17-08-2014 بعضي از نظرات رو ميخوندم بيشترش در مورد وضع نابسامان تحصيلي تو ايرانه! يعني دليلشون اينه. خوب حقم دارن واقعا همينه . اما دليل اپلاي گرفتن من براي يه كشور خارجي (احتمالا المان) يه هدفه شخصيه. حتي انتخاب كشور مقصدم هم با هدفه خاصيه والا خيليا بهم گفتن كشور مقصدت رو درست انتخاب نكردي! به اضافه اينكه من از نوجوني ساز رفتن كوك كردم گرچه خانوادم مخالفن! الان هم به شرطه ها و شوروطه ها اجازه رفتن دارم. اما در كل با تمام ارادت و عشقي كه به خاكم دارم باس بگم الان اگه تو ايران يكي بخواد به آرزوها و روياهاش برسه بايد بره بگيره بخوابه! [برش] amirhossein.gh:مجرب در زمینه آزمون GRE General و IELTS - هاجر خانی - 31-08-2014 راستش حود من هم تو دوران دبیرستان عضوانجمن ریاضیدانان کشوربودم تو جشنواره خوارزمی هم طرحی دادم به اسم ساخت کاغذ از پسماندهای کشاورزی پیش دانشگاهی بودم هم به من فرصت دادن طرحمو ظرف مدت خیلی کوتاهی بود باید به اجرا میرسوندم واقعا این طرح بدون تیم قوی و مجهز امکان پذیر نبود المپیاد ریاضی هم دعوت شدم اون سالها تو بدترین شرایط زندگیم بودم فقط صلاح دیدم مثل بجه ادم بشینم کنکور بخونم ( اولویت بندی تو کارها یکی از رازهای موفقیت اینو دینمون خیلی سفارش کرده ) البته بعدا عده ای طرحو اجرا کردن واسه خودشون الانم چندتا طرح صنعتی تپل تو رشته خودم تو ذهنم هست ولی تو ایران کار کردن واقعا سخته رشته ما که دکتراشم تو ایران نیست را دانشگاه صنعتی و خیلی جاها میخاد فارغ تحصیل این رشته به 70 نفر نمیرسه حاضر نیستن ادمو جذب کنن ماشالا وزارت خونه هم شب میخابه صبح پا میشه یه تصمیم میگیره پارسال مدارکمو واسه بورسیه خارج واسه بوعلی فرستادم استاد راهنمای کارشناسیم گفت مدارک بفرست نیاز داریم اما بعد پیگیر شدم زنگ زدم گفتن خانم اصلا مدارک شما را بررسی نکردیم مال یه اقایی را جذب کردیم امسال کنکور دکترا ندادم با کلی امید میخاستم واسه صنعتی اصفهان اقدام کنم زمانش که رسید دیدم وزارت خونه شرط ثبت نامو گذاشته مجاز شدن تو کنکور منم لج کردم گفتم چرا من داد بزنم اقا تواناییم زیاد میرم ثابت میکنم اونموقع اونا بیان التماس کنن برم واسشون درس بدم اینا را میگم چون میخام بدونید کسان دیگری هم هستن به جز من و شما که بعضی وقتها شرایط براشون محیا نیست ولی نکته مهم اینجاست نباید کم بیاری نباید رها کنی اگه کم نیاوردی جز چند درصد کمی هستی که دنیا را تغییر میدن اگه کم بیاری با ادم ادم هیچ فرقی نداری چون همه ادمها را خدا خیلی بهشون استعداد داده ولی میشین ببینن کی واسشون چکار میکنه میدونم ادم چند دفعه که شکست بخوره اعتماد به نفسش کم میشه من خودم از ادماییم که شروع کردن برام سخت واسه همین ارشد که میخاستم بدم یادمه اویلش داداشم هر روز صبح قبل سرکار رفتن میومد خونه ما به من سر میزد بلند شدم یا نه تو دکترا هم که پارسال دادم استاد مشاورم سر کلاس تشویق میکرد یه بار سر این موضوع باهاش بحث کردم ولی میگفت من ناچارم همه را تشویق کنم شاید عده ای نالایق هم این وسط بیان بالا اما ریزش افرادی مثل تو حیف و حضور افراد مثل شما خوب تو کلاسهای کارافرینی هم جلسه اخر استادش بهم گفت تو مثل چشمه میمونی اینقدر به سنگ ضربه میزنی تا بالاخره جاری میشی منتظر جاری شدنت هستم هیچکس نیست منو تشویق کنه جز چندین نفری که قبلا اینجور جملاتو گفتن من فقط حرفهای اونا را همش یادم میارم تا بفهمم ادم قوی هستم و این شکلی هر موقع کم میارم به خودم انرژی میدم البته من خیلی اهل مطالعه هستم به خصوص تو دین و این ارتباطم با خدا بیش از هر چیز شارژم میکنه حالا من این جمله چشمه را به شما هدیه میدم تا خوندتون را شروع کنید بخاهید بدست بیارید میارید هیچ کاری تو دنیا نشد نداره عزمتو قوی کن بخون نترس توکلت هم بخدا باشه تا شکستها نباشن ادم قوی نمیشه RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - نگین میرخسروی - 11-10-2014 سلام من اولین دلیلم اینه : حوصله ارشد خوندن و استرساشو ندارم . نمیگم شرایط مذهبی جامعه مجبورم کرده که برم نه اینم نیست . اما من دلم میخواد بهم ارزش بدن .. نمیدونم چند نفر از شما هم رشته من هستید و درک میکنید منو من معماری میخونم و اگه یکبار سر کلاسای این رشته بشینید میفهمید که چقدر با ارزشه و چقدر معمارا به گردن مردم حق دارن ( البته اگر با اصول طراحی کرده باشن) ... مساله ای که باعث فکر اپلای کردن و رفتن شد یکیش رشتم هست من با عشق به رشتم احترام میذارم اما مردم کشور من نه !!! من رو با نقشه کش یا عمله بنا اشتباه میگیرن این واقعا باعث عذاب من هست !! مدتی پیش کلاس میرفتم و تمام مدت سر این کلاس بحث از ادبیات و حقوق بود این مساله منوو داشت دیوونه میکرد نمیگم ادبیات بده من برای تمامی رشته ها احترام قائلم ولی من نسبت به رشتم تعصب دارم و واقعا قابل قبول نیست برام که با ارزشترین دنیا یعنی " هنر " در خاک من اهمیتی نداره !!! این یکی از عواملی شد که نتونستم تحمل کنم و اومدم بیرون از کلاس [img]images/smilies/sad.gif[/img] حوصله اینم ندارم که توضیح بدم هنر اینه اونه .... جایی که بتونم کار کنم و به اندازه تلاشم حقوق بگیرم ! ... ! بتونم دنیا رو بگردم وآسایش فراهم باشه !!! کسی بهم نگه این رشته رو نمیخوندی سر ساختمون پیش عمله بنا هم یاد میگرفتی ..... !!!! RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - نایینی - 12-11-2014 این جا شرایط خیلی بد شده همه کارا پارتی بازیه اگه بخوان کسی را ببرن بالا می برن اصلا به کارت کاری ندارن .تازه چیزی هم یاد نمی گیریم حقوقی هم نمی گیریم به نظر من برا ماها که پارتی نداریم همون بهتر که بریم چون ما استعداد داریم فقط زبون چرب و نرم و دوز و کلک بلد نیستیم. RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - automotive - 04-12-2014 فقط یک کلمه American Dreams RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - automotive - 04-12-2014 من یک مطلب دبگه هستش که باید بگم من هم تو صنعت بودم، هم توی دانشگاه(که مثلا افراد فرهیختا هستند و درس خونده) هیچ خبری نیست، هیچی. خوب کار کنی= زیرآب زنی همکاران = اخراج بد کار کنی = اعتراض مسئول بخش = عصبانیت رئیس = اخراج+یک نامه پر محتوا که هیج جایی دیگه استخدامت نکنند. و خیلی دلایل دیگه که همتون میدونید و تایپش دست های من رو خسته و چشمای شما رو هم خسته میکنه. RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - mahnaz103 - 04-12-2014 (04-12-2014, 06:07 PM)'automotive' نوشته: من یک مطلب دبگه هستش که باید بگم دقیقا همینطوره! چه بخش دولتی چه بخش خصوصی! متاسفانه واقعا!
و اینکه سرعت عمل داشتن در کار مساویه اینه که به جای تشکر و پاداش، دوباره کارهای بیشتر بریزن رو سر آدم ( چون پیش خودشون میگن این که سرعت عملش خوبه کارای بیشتری بدیم انجام بده!! البته بدون دستت درد نکنه و خسته نباشی و پاداش و این مزایا دیگه!!) نکته دوم : کسی که حرف شنوی داره تو کار بیشتر مورد ظلم واقع میشه( اینم عادت برخی از ما ایرانیاست که اصلا قدرشناس نیستیم و سریع از خوبی دیگران سواستفاده میکنیم بعضی جاها!!! شایدم ذات انسان این مدلیه! نمیدونم !) من به شخصه این مسائل رو تجربه کردم و زده شدم از کار تو ایران! از کار در خارج از کشور هم تجربه ای ندارم که بگم آره مثلا خارج از ایران یه چیز دیگه است و همه چی تو کار عالیه!! این رو باید یا تجربه کرد یا از دوستان صادقی که تجربه شو دارن جویا شد. اما تاجایی که من جویا شدم، اکثرا راضی بودن از کار در خارج نسبت به کار در ایران RE: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟! - Iman.S - 23-07-2015 فرهنگ ما رو به انحطاط است به نظر من . طرز تفکر ها عجیب غریبی بر زندگی اکثر مردم حاکم شده که اکثرشون بر پایه ی نظریه ی بخور تا خورده نشی بنا شده اند. برای نمونه کمی به وضع رانندگی در خیابانها دقت کنید، مثلا بعضی ها فکر میکنند عبور از چراغ و زرد و قرمز زرنگی ست و احساس باهوش بودن میکنند با اینکارشون، یا وقتی که ترافیک در یک مسیر خیابان از جریان افتاده، و برخی با انحراف به چپ، در سمت چپ خط وسط به مسیر خود ادامه میدهند و باز با خود فکر میکنند چقدر بقیه احمق هستند که ایستاده اند. اینها را برای مثال عرض کردم و این را هم میدانم که در مثال من در مورد رانندگی، خب مسلما همه اینطور نیستند اما اینکه این وضعیت و این فرهنگ زرنگ بازی در دیگر بخش های جامعه به همین شکل عمومیت دارد و رو به گسترش است. همیشه برخورد با این آدمها برایم سخت بوده است، و بدتر از آن وضعیت جامعه ست که طوری شده که اگر مثل آنها نباشی سخت بتوانی گلیمت را از آب بیرون بکشی.خیلی ها میگویند اینطور نیست، و مهم خود آدم است، که اگر بخواهد میتواند درست زندگی کند،بله، قبول دارم، میتواند اما چه توانستنی؟ که مدام شاهد باشد حقش از جانب این آدمها پایمال شود و مدام مجبور به تحمل باشد؟ بله، بزرگترین انگیزه ی من برای مهاجرت، فرار از این انحطاط فرهنگی ست، و گسترش نسلم در سرزمینی که لااقل وضعیتش با اینجا تفاوت داشته باشد. RE: بررسی شانس پذیرش در رشته مدیریت - tefo - 20-09-2015 گفتنش ربطی به موضوع تاپیک و مخصوصا فروم نداره ولی وقتی تو این مملکت تز میدی مقاله و تحقیق میکنی در موضوع "بررسی تاثیر نرخ ارز بر واردات و صادرات در صنعت" و "بررسی بهبود مدیریت کلان ارزی بر واردات و صادرات در شرایط بحران" ! تمام عوامل رو پیاده سازی میکنی میبری برای اتاق بازرگانی مسخره میکنن شعورت رو ولی دو ماه بعد همون رو در اختیار استادت میذاری و استادت (دکتر توکلی) اون رو بخونه و فقط عناوین سر فصل رو تغییر بده و به اسم خودش ثبت کنه و بشه یکی از مدرسین اتاق بازرگانی ایران افتخارش بشه واسه امثال اونا ... و تو هر روز التماس هر کسی رو بکنی که به عنوان یه کارمند قراردادی فقط قبولت کنن (اونم بدون بیمه) بازم بیکار بمونی و سرکوفت بخوری دیگه از جهنم برات بدتر میشه اینجا ببخشید غیر مرتبط بود ، صرفا به دردل بود |