(18-01-2016, 05:49 AM)nasim1234 نوشته: نمیشد استادتون رو عوض کنید؟
بعید میدونم زحمتش بیشتر از ۱ ترم میبود! نهایتا بعد چند تا کمیسیون استاد دیگه ای براتون تعیین میشد. استاد بد همه جا هست.
دوست عزیزم،
میدونین، بدبختی اینه که اساتید محترم معمولا باند دارن، یعنی یه استاد با سه تا استاد همفکرش تو یه راستا عمل میکنن، اگه یکی از ازون دوستانش رئیس یه بخشی باشن تو دانشگاه، فاتحه اون دانشجویی که میخواد استاد راهنماشو عوض کنه خونده است!
تک تک این عرایضم از روی تجربه هست.
یکی از هم آشنایان ما، ازدواج کرده بودن قبل ا زقبول شدن برای دکترا. بعد کارم میکردن، ولی چون استاد راهنماش گفت نمیخوام کار کنی، با هزار سختی کارشو ول کرد. بعدش استاد باهاش سر این قضیه دچار مشکل شد که شما ازدواج کرید و آدم نمیتونه با یه دست دو تا هندونه ورداره. این خانم نتونست استادو راضی کنه که استاد نمیتونم طلاق بگیرم!!! ناچارا انصراف داد. حالا فکر کنید، با انصرافش موافقت نکردن. چرا؟ چون استاد راهنماش با یکی از مسئولین بخش تحصیلات تکمیلی دوست بود، زنگ زده بود گفته بود تا میتونی این دخترو اذیت کن. اینا رو دارم از دیده هام عرض میکنما. فکر نکنین فیلمه! انقدر این دخترو اذیت کردن تا در نهایت اومد دم در اتاق استاد گریه کرد، گفت استاد اشتباه کردم ازدواج کردم. شما مایل باشین من طلاق میگیرم. استادم گفت نه من که همه رو دعوت به ازدواج میکنم فقط شما پرادعا بودی میخواستم شاختو بشکنم!
چند نفرو یادمه که قرص اعصاب میخوردن به خاطر استاد راهنماشون! یه نفر که چند سال قبل خودکشی کرد و احتمالا خبرش همه جا پیچید که خودشو با سیانور تو آزمایشگاه استادش کشت!
من خودم به چشم خودم انقدرررررررر ازین چیزا دیدم (درباره اینکه اساتید چقدر راحت با روح و روان بچه ها بازی میکنن و اصلا براشون مهم نیست که سر این دانشجو چه بلایی میاد) که حد نداره. شما محض اطمینان، میتونی برین فروم های مختلف و دردسر دانشجوها برا ی گرفتن ریکام، برای خیلی دغدغه های بیخود دیگه رو ببینین.
یکی از اساتید ما همیشه میگفتن من جزء سه تا استاد برتر دنیا و از نوابغ هستم و دارم اینجا خاک میخورم و شما دانشجوهای بی مغز و تنبل و بی پشتکار دارین وقت منو میگیرین، سی ساله استادیاره!!! هنوز یعنی ایشون دانشیارم نشدن! یه دونه مقاله آی اس آی ندارن! یه دونه ندارنا. یه دونه...
داستان میلاد جان منو ناراحت کرد.
هیچ وقت ازین کارا نکنید تو رو خدا! نفت چیه بنزین چیه! آتیش چیه! حیفه جوونیتونه! حتی شوخیشم آدمو ناراحت میکنه! این روزا تموم میشه. شما با ارامش درستو بخون. میدونم سخته.
من مطمئنم یکی از دلایل مهاجرت خیلی از دانشجوهای و من جمله یکی از دلایل مهاجرت خودم (یکی از دلایل) همین اساتید محترم هستن. من حاضرم ده سال اپلای کنم، ده سال، آخرشم اصلا پذیرش نگیرم ولی حاضر نیستم برم تو بهترین دانشگاههای ایران دکترا بخونم. واقعا نمی ارزه به دردسرش، به اعصاب خوردیش. حیفه عمر آدمه (البته اینا نظر شخصی منه).
اینو هم بگما، همه اساتید اینطوری نیستن. توشون استادای خوبم داریم. ولی این بندگان خدا خودشون افسرده شدن از بس با این استادا به تفاهم نرسیدن و در انزوا دارن فعالیت میکنن.
یه سری از اساتید عزیز ما اساتید ما خودشون با همم مشکل دارن، من ازشون انتظار ندارم که دانشجو رو تحمل کنن. یکی از اساتید دانشگاه دوستم، شش نفرو تو دوره ارشد انداخت و مشروط کرد. در نهایت متوجه شدن با استاد راهنماهای اینا مشکل داره!! اینا حرف نیستا. همه واقعیت داره.
حرف از اساتید زیاده. چه خوبشون، چه ناخوبشون. منتها دانشجوهای ما متاسفانه تو فکر لحظه ان! هیچوقت نیومدن (یا از رو سیاستشون، یا اینکه مهم نیست براشون سرنوشت بقیه یا حوصله ندارن) یه تصمیم درست بگیرن، یا درباره یه استادی با هم هم فکری کنن و به مقامات بالا منعکس کنن. متاسفانه از دانشجوهای ایران عزیز ما در بیشتر موارد بخاری در نمیاد!!!
ولی میگذره این روزا. تموم میشه. باید صبور بود و با پشتکار ادامه داد. همین!
موفق باشید
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
!Never Give Up