خیلی خیلی ممنون از دوستای خوبم بابت حرفهاشون،
در کل اینو بگم که این شانس ما بووود و اینجوری شد و اینکه خیلی ها و خیلی ها بهم هر روز می گن صبور باش.
کاهش وزن 15 کیلویی بعلاوه ذهنی که دیگه حتی نمی تونه ده کلمه رو پشت سر هم حلاجی کنه شده حاصل ما از این دوره.
این داستان هم شاید بد نباشه گفته بشه چرا که همه فکر می کنند اساتید خارجی حتما خوووبند و خیلی کار می کنند و فقط بد ها ایرانند.
پسر دایی بنده الان در تورنتو مشغول درس خوندن می باشد برای مقطع دکتری. چند روز پیش که تعطیلات سال میلادی بود اومده بود، با هم کلی حرف زدیم که اوضاع چه طور اونجا. کلی شرایطم رو براش توضیح دادم. طفلی اونم مث من می نالید.
ایشون حتی یه دوووونه ایمیل هم نداده بود برای اپلای و این داستان ها. چه طور شد که رفت رو می گم. زمانی که ارشدش رو دفاع کرده بود، لحظه آخر که امضای فارغ التحصیلی رو از استادش گرفته بود، استادش بهش گفته بوده که می خوای بری تورنتو دکتری بخونی. اینم گفته بود آره. استادِ هم ایمیل ش رو داده بود به استاد خارجی اِ و اون یه اسکایپ کرده بود باهاش و گفته بود اپلای کن. فقط و فقط همین جا اپلای کرد و پذیرش گرفت(البته رزومه اش خیلی خوب بود. کارشناسی و ارشد شاگرد اول پلی تکنیک بود).
من زمانی که این اتفاق برام افتاد فقط و فقط دنبال شفاف شدن این موضوع بودم و کلی ازش در رابطه با فعال بودن اساتید پرسیدم و اخلاقشون. دیگه اونم داستان همین استادی که باهاش کار می کنه رو گفت وگفت کلا تو باغ نیس چند ساله. ولی اینم بگم که خیلی خیلی از یه سری استاد های دیگه تعریف کرد و گفت همه اینجوری نیستند و نسبت به ایران اصلا قابل غیاس نیس.
**یه جمله می گم و تمام می کنم. تجربه من می گه استاد راهنمات اگه اخلاق نداشت(زیاد مهم نیس کار می کنه یا نه )، خدام بود بذارش کنار، همین**
در کل اینو بگم که این شانس ما بووود و اینجوری شد و اینکه خیلی ها و خیلی ها بهم هر روز می گن صبور باش.
کاهش وزن 15 کیلویی بعلاوه ذهنی که دیگه حتی نمی تونه ده کلمه رو پشت سر هم حلاجی کنه شده حاصل ما از این دوره.
این داستان هم شاید بد نباشه گفته بشه چرا که همه فکر می کنند اساتید خارجی حتما خوووبند و خیلی کار می کنند و فقط بد ها ایرانند.
پسر دایی بنده الان در تورنتو مشغول درس خوندن می باشد برای مقطع دکتری. چند روز پیش که تعطیلات سال میلادی بود اومده بود، با هم کلی حرف زدیم که اوضاع چه طور اونجا. کلی شرایطم رو براش توضیح دادم. طفلی اونم مث من می نالید.
ایشون حتی یه دوووونه ایمیل هم نداده بود برای اپلای و این داستان ها. چه طور شد که رفت رو می گم. زمانی که ارشدش رو دفاع کرده بود، لحظه آخر که امضای فارغ التحصیلی رو از استادش گرفته بود، استادش بهش گفته بوده که می خوای بری تورنتو دکتری بخونی. اینم گفته بود آره. استادِ هم ایمیل ش رو داده بود به استاد خارجی اِ و اون یه اسکایپ کرده بود باهاش و گفته بود اپلای کن. فقط و فقط همین جا اپلای کرد و پذیرش گرفت(البته رزومه اش خیلی خوب بود. کارشناسی و ارشد شاگرد اول پلی تکنیک بود).
من زمانی که این اتفاق برام افتاد فقط و فقط دنبال شفاف شدن این موضوع بودم و کلی ازش در رابطه با فعال بودن اساتید پرسیدم و اخلاقشون. دیگه اونم داستان همین استادی که باهاش کار می کنه رو گفت وگفت کلا تو باغ نیس چند ساله. ولی اینم بگم که خیلی خیلی از یه سری استاد های دیگه تعریف کرد و گفت همه اینجوری نیستند و نسبت به ایران اصلا قابل غیاس نیس.
**یه جمله می گم و تمام می کنم. تجربه من می گه استاد راهنمات اگه اخلاق نداشت(زیاد مهم نیس کار می کنه یا نه )، خدام بود بذارش کنار، همین**
خدایا ...
به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا،خوبی بی نمود، گستاخی بی خامی، قناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند،
روزی کن "شریعتی"