سلام
1. زبان اصلی: کتاب روسی
2. نوع و ژانر کتاب: رمان کوتاه کلاسیک
3. نام اصلی کتاب (نام کتاب در زبان اصلی): Дьявол
4. نام فارسی کتاب: شیطان
5. نویسنده[های] کتاب: لف تالستوی
6. مترجم[های] کتاب: پرویز نظامی
7. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب: لازم نیست پیش از این شاهکارهای قبلی تالستوی مثل "جنگ و صلح"، "رستاخیز" و "آناکارنینا" رو خونده باشید، تا دریای "شیطان" شما رو در بطن حقیقتی که همون پرستش اخلاق در منش تالستوی هست، در خودش غرق نکنه... روایت مردی که با تمام وجود خواهان متفاوت زندگی کردن در دو برهه دوران تجرد و دوران تاهل خودش هست... در دوران تجرد، "بعضی" تجربه هایی رو به جان می خره، که نمی تونه بار تکرار مجدد اونها رو بر وجدان خودش در زندگی زناشویی به جان بخره... هرچه از چیزی که در ذهنش مایه انزجار و خیانت به همسرش هست رو دور می کنه، ولی تقدیر گام های او رو اونطور که مد نظر خودش هست سرعت نبخشیده... نهایتا خودش رو در وضعیتی محاصره شده می بینه.. جایی درست بین گرداب هوس... قلبش همچنان در پی فرار هست ولی ذهنش دنبال "راه حل"... تا جایی که تصمیم میگیره وقتی نمی تونه عامل هوس رو دور بزنه، خودش یا اون رو از سر راه برداره...
همین جاست این "یا"ی بزرگ باعث میشه که برخلاف همه آثار تالستوی برای اولین بار، نویسنده دو فرجام مختلف رو برای داستان در کنار هم بیاره...
این داستان نه فقط جنبه اخلاقی پایداری در عشق حقیقی و وفاداری رو ستایش می کنه، بلکه به خواننده نشون میده تلاش برای مقابله ذهن با هرعاملی که آدمی اون رو برای خودش مخرب و نادرست می دونه، هرگز به زانو زدن فرد منجر نخواهد شد... پایان داستان هرکس در اختیار ایمان و اراده خود اوست...
چه بسا افرادی که زانو زده زندگی کردند... ولی از کسانی که ایستاده مردند بیشتر در عمق سرزمین مردگانند...
8. امتیاز شما به کتاب از 1 تا 10 (10 یعنی عالی): 9
ارادت
متین
1. زبان اصلی: کتاب روسی
2. نوع و ژانر کتاب: رمان کوتاه کلاسیک
3. نام اصلی کتاب (نام کتاب در زبان اصلی): Дьявол
4. نام فارسی کتاب: شیطان
5. نویسنده[های] کتاب: لف تالستوی
6. مترجم[های] کتاب: پرویز نظامی
7. توضیحی مختصر درباره موضوع کتاب: لازم نیست پیش از این شاهکارهای قبلی تالستوی مثل "جنگ و صلح"، "رستاخیز" و "آناکارنینا" رو خونده باشید، تا دریای "شیطان" شما رو در بطن حقیقتی که همون پرستش اخلاق در منش تالستوی هست، در خودش غرق نکنه... روایت مردی که با تمام وجود خواهان متفاوت زندگی کردن در دو برهه دوران تجرد و دوران تاهل خودش هست... در دوران تجرد، "بعضی" تجربه هایی رو به جان می خره، که نمی تونه بار تکرار مجدد اونها رو بر وجدان خودش در زندگی زناشویی به جان بخره... هرچه از چیزی که در ذهنش مایه انزجار و خیانت به همسرش هست رو دور می کنه، ولی تقدیر گام های او رو اونطور که مد نظر خودش هست سرعت نبخشیده... نهایتا خودش رو در وضعیتی محاصره شده می بینه.. جایی درست بین گرداب هوس... قلبش همچنان در پی فرار هست ولی ذهنش دنبال "راه حل"... تا جایی که تصمیم میگیره وقتی نمی تونه عامل هوس رو دور بزنه، خودش یا اون رو از سر راه برداره...
همین جاست این "یا"ی بزرگ باعث میشه که برخلاف همه آثار تالستوی برای اولین بار، نویسنده دو فرجام مختلف رو برای داستان در کنار هم بیاره...
این داستان نه فقط جنبه اخلاقی پایداری در عشق حقیقی و وفاداری رو ستایش می کنه، بلکه به خواننده نشون میده تلاش برای مقابله ذهن با هرعاملی که آدمی اون رو برای خودش مخرب و نادرست می دونه، هرگز به زانو زدن فرد منجر نخواهد شد... پایان داستان هرکس در اختیار ایمان و اراده خود اوست...
چه بسا افرادی که زانو زده زندگی کردند... ولی از کسانی که ایستاده مردند بیشتر در عمق سرزمین مردگانند...
8. امتیاز شما به کتاب از 1 تا 10 (10 یعنی عالی): 9
ارادت
متین