15-02-2012, 11:19 PM
اینم یکی دیگه با ماکس پلانک مونیخ:
سر ساعت زنگ زدن . قبلش استاده با ایمیل بهم گفته بود که اول من باید درباره کارای قبلی خودم بین 5 تا 10 دقیقه صحبت کنم و خواسته بود یه خلاصه هم بفرستم براش که وقتی من صحبت میکنم اونا روی خلاصه نگاه کنن . مصاحبه کننده ها سه نفر بودن خود استاده و دو نفر دیگه که یکیشون یه خانوم بود یکیشون هم یه اقایی بود که کلا اصلا نه حرف ز د نه حرکت کرد فقط با لبخند زل زده بود به دوربین ) خیلی خوش برخورد بودن . اول من حرف زدم بعد یکی دو تا سوال درباره پایان نامم پرسیدن که ساده بود . بعد گفت شما دارید یه جورایی تغییر فیلد می دید مشکلی ندارید؟ که من گفتم نه و چون کار ما مولکولی هست در سطح مولکولی تفاوت چندانی نمیکنه. دیگه پرسید قبلا اروپا بودی یا نه . بعد مدت نسبتا طولانی خودش و خانومه درباره انستیتو توضیح دادن و امکاناتی که برای دانشجوها دارن و گفت اینجایی که ما الان داریم توش مصاحبه میکنیم هم یکی از محل های زندگی دانشجوها هست و بهم نشون دادن . دیگه خانومه گفت تیم ما خیلی مهربونن همه . بعد پرسیدن کی میتونی بیای که من گفتم من مشکلی ندارم به محض اینکه ویزا بهم بدن . دیگه گفتن سوالی اگه داری بپرس من یه سوال پرسیدم . گفن بعدا اگه چیزی باز به ذهنت رسید میتونی بهمون ایمیل بزنی. گفتن وقتی بیای اینجا زمان میبره تا اداپته بشی و یه سری تفاوت ها هست من گفتم مسلما تفاوت ها هست ولی من ادم منعطفی هستم و محیز های اکادمیک رو خیلی دوست دارم و میتونم خودم رو با شرایط وفق بدم . دیگه تشکر کرد منم تشکر کردم و گفتن به زودی نتیجه رو بهم خبر میدن. فرداشم دوباره بهم تلفن زدن و استاد اصلیه یکم صحبت کرد بیشتر درباره پروژه هاش .
اینمصاحبه حدود سه ماه پیش برای یه فلوشیپ بود بعدش بهم ایمیل زدن گفتن فلو شیپ رو به شخص دیگه ای دادن و استاده ازم خواست یه پروپوزال بنویسیم و برای بورس های DAAD اقدام کنیم که هنوز نتیجش معلوم نیست .
بقیه شونم تو همین مایه ها بودن. اگه کسی کمکی در این مورد خواست من خوشحال میشم. موفق باشید
سر ساعت زنگ زدن . قبلش استاده با ایمیل بهم گفته بود که اول من باید درباره کارای قبلی خودم بین 5 تا 10 دقیقه صحبت کنم و خواسته بود یه خلاصه هم بفرستم براش که وقتی من صحبت میکنم اونا روی خلاصه نگاه کنن . مصاحبه کننده ها سه نفر بودن خود استاده و دو نفر دیگه که یکیشون یه خانوم بود یکیشون هم یه اقایی بود که کلا اصلا نه حرف ز د نه حرکت کرد فقط با لبخند زل زده بود به دوربین ) خیلی خوش برخورد بودن . اول من حرف زدم بعد یکی دو تا سوال درباره پایان نامم پرسیدن که ساده بود . بعد گفت شما دارید یه جورایی تغییر فیلد می دید مشکلی ندارید؟ که من گفتم نه و چون کار ما مولکولی هست در سطح مولکولی تفاوت چندانی نمیکنه. دیگه پرسید قبلا اروپا بودی یا نه . بعد مدت نسبتا طولانی خودش و خانومه درباره انستیتو توضیح دادن و امکاناتی که برای دانشجوها دارن و گفت اینجایی که ما الان داریم توش مصاحبه میکنیم هم یکی از محل های زندگی دانشجوها هست و بهم نشون دادن . دیگه خانومه گفت تیم ما خیلی مهربونن همه . بعد پرسیدن کی میتونی بیای که من گفتم من مشکلی ندارم به محض اینکه ویزا بهم بدن . دیگه گفتن سوالی اگه داری بپرس من یه سوال پرسیدم . گفن بعدا اگه چیزی باز به ذهنت رسید میتونی بهمون ایمیل بزنی. گفتن وقتی بیای اینجا زمان میبره تا اداپته بشی و یه سری تفاوت ها هست من گفتم مسلما تفاوت ها هست ولی من ادم منعطفی هستم و محیز های اکادمیک رو خیلی دوست دارم و میتونم خودم رو با شرایط وفق بدم . دیگه تشکر کرد منم تشکر کردم و گفتن به زودی نتیجه رو بهم خبر میدن. فرداشم دوباره بهم تلفن زدن و استاد اصلیه یکم صحبت کرد بیشتر درباره پروژه هاش .
اینمصاحبه حدود سه ماه پیش برای یه فلوشیپ بود بعدش بهم ایمیل زدن گفتن فلو شیپ رو به شخص دیگه ای دادن و استاده ازم خواست یه پروپوزال بنویسیم و برای بورس های DAAD اقدام کنیم که هنوز نتیجش معلوم نیست .
بقیه شونم تو همین مایه ها بودن. اگه کسی کمکی در این مورد خواست من خوشحال میشم. موفق باشید