16-05-2012, 01:48 AM
من زبانم خوب بود. وقتی کنفرانس میرفتم هم خیلی خوب جلسرو هندل میکردم. اما وقتی اومدم آمریکا ۱-۲ ماه اول ۱ کم گیج بودم! دلیلشم این بود که اینا مس من حرف نمیزدند!ها ها ها. نه من مس اینا حرف نمیزدم. اینها زیاد کتابی صحبت نمی کنند. خیلی برام جالب بود همون روز اول تو فرودگاه فهمیدم که با اینکه این همه زبان خوندم و چیز میز به انگلیسی نوشتم هنوز فک میکنم و بعدش حرف میزنم. آخری ترم اولم که یواش یواش حس کردم دیگه فک نمیکنم و حرف میزنم و کلمات اتوماتیک از دهانم بیرون پرت میشند.
این موضوع رو گفتم که بدونید یاد گرفتن زبان به نمره تافل و کلاس نیست.
خود من اینجا که رسیدم ۱ کی از ایرانیا خیلی اصرار کرد که باهاش خونه بگیرم. منم پامو کردم تو ۱ کفش که نمیخوام! نتیجه ش این شد که ۱۹ روز تو چمن و آزمیشگاه و مسجد کلیسا خوابیدم اما آخر سر ۱ همخونه امریکایی باحال گیر آوردم. الان همون ایرانیه که میخواد زنگ بزنه ماشین کرایه کنه یا با بانک حرف بزنه میاد پیش من و من از طرفش بهاشون حرف میزنم. تفاوت لهجه من، دامنه لغات و نوعی که حرف میزنم زمین تا آسمون فرق داره با اونا. بعدشم فرهنگ اینارو یاد گرفتم. چیزی که اکیپ ایرانیهای اینجا زیاد توش مهارت ندارند!
هرچند اسم منو گذاشتند وطن فروش یا مغرور یا . . .
این موضوع رو گفتم که بدونید یاد گرفتن زبان به نمره تافل و کلاس نیست.
خود من اینجا که رسیدم ۱ کی از ایرانیا خیلی اصرار کرد که باهاش خونه بگیرم. منم پامو کردم تو ۱ کفش که نمیخوام! نتیجه ش این شد که ۱۹ روز تو چمن و آزمیشگاه و مسجد کلیسا خوابیدم اما آخر سر ۱ همخونه امریکایی باحال گیر آوردم. الان همون ایرانیه که میخواد زنگ بزنه ماشین کرایه کنه یا با بانک حرف بزنه میاد پیش من و من از طرفش بهاشون حرف میزنم. تفاوت لهجه من، دامنه لغات و نوعی که حرف میزنم زمین تا آسمون فرق داره با اونا. بعدشم فرهنگ اینارو یاد گرفتم. چیزی که اکیپ ایرانیهای اینجا زیاد توش مهارت ندارند!

