09-08-2012, 04:57 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 09-08-2012, 04:58 PM توسط ahmadpashaei.)
(09-08-2012, 01:41 PM)salazar716 نوشته: درود.کلا لغت خوندن کار طاقت فرسایی هست و باید به حوصله و به مرور خونده بشن و ازشون استفاده کرد وگرنه فراموش میشن.اما در مورد معانی زیادی که در دیکشنری هست باید بگم که شما مثلا در یک متنی لغتی رو دیده و در دیکشنری پیدا می کنید،خوب یکی از معانی برای همون موقعیت هست ولی بعضی از معانی دیگه هم هستن که واقعا پرکاربردن و باید اونارم یادداشت بکنید مثل observant خوب به معنی (حالا فارسیش رو میگم): در جمله we were observant of the conflict به معنی ناظر هست و در detectives are trained to be observant. به معنی مراقب هست.خوب باید هردو رو یاد داشت کنید چون خیلی مهمن! ببینید کلا باید معانی مهم افعال و اسمها و ... رو که معمولا یک تا چهار تا بیشتر نیستن ببینید چجوری collocate میشن و از هرکدوم حتما یک مثال بزنید تو فلش کارتتون.
سوالی دارم در زمینه ی لغت خوندن...
نیاز هست که تمام معانیه یک لغت رو بلد باشیم؟
برای مثال لغت relate رو در نظر بگیرین...خب همه میدونن که معنیش چیه دیگه خیلی تابلوئه ولی وقتی میری تو دیکشنری میبینی این معنی ها رو هم داره:
to tell someone about events that have happened to you or to someone else
to feel that you understand someone's problem, situation etc
یا مثلا qualify:
to have the right to have or do something, or to give someone this right
to pass an examination or finish a course of study that you need in order to do something
to have all the necessary qualities to be considered to be a particular thing
if something qualifies you to do something, you have the necessary skills, knowledge, ability etc to do it
to reach the necessary standard to enter or continue in a competition or sports event
to add to something that has already been said, in order to limit its effect or meaning
من تا الان تمام معانی رو سعی کردم بخونم که وقت زیاد میگیره، فکر کردم شاید کار اشتباهیه...
باز یک مثال دیگه:
entail sth میشه مستلزم بودن و be entailed in sth میشه شمامل بودن! خوب هردو در متن ها زیاد استفاده میشن و غیره.
موفق باشید.