18-09-2012, 11:27 PM
(18-09-2012, 08:43 PM)Karim نوشته: شهروز جانخب بحث ضامن یک چیز دیگه هست که البته در دانشگاه ما چیزی نگرفتند مثلان من دکترای امیرکبیر رو هم آوردم که به دلیل همین تعهد اصلا سمتش نرفتم. ولی دردسرهای این موضوع که استاد از خارج رفتن بفهمه کمتر از دردسرهای اینکه بعدها شاید برگردی و شاید کارت به اون استاد و اون دانشگاه گیر باشه نیست.
،موقع ثبت نام در دانشگاهای دولتی((تا اونجا که یادمه) از دانشجویان ضامن با تعهد محضری میگیرند واگه کسی بدهی هاشو به دانشگاه پرداخت نکنه یا مشکلی پیش بیاره یقه ضامن رو میگیرند!!
ضمنا همه پل های پشت سر رو نباید خراب کرد، برخی ممکنه بخوان بعد از تحصیل در خارج به هر دلیلی برگردند ایران وحتی در همین دانشگاهی که دکتری رو رها کردند هییت علمی بشوند(شاید این دوستمون خودش اهوازی باشه وبخواد بعد از خارج برگرده توی شهر خودش استاد بشه من نمی دونم اینو) و کلا آدم بدون اطلاع برود خارج زیاد صورت خوشی نداره .بنظرم اگه آدم روال قانونی رو طی کنه و بحتی روی ماه اساتید رو ببوسه( کار سختیه لووووووو ل) و با هاشون خداحافظی کنه خیلی بهتره تا اینکه بی خبر بخواد بذاره بره. تا پشت سرشم همیشه ازت تعریف کنند یه دانشجوی خوبی داشتیم رفت خارج تا اینکه بگن فلانی یهو غیبش زد و ما شنیدیم رفته خارج لووووووووووول
هرچند خودم از این دو دره بازی ها زیاد انجام دادم ولی خب به این نتیجه رسیدم همه سعیم رو واسه حل کردن منطقی قضایا انجام بدم.
تو را دوست می دارم
در آن دور دست بعید که رسالت اندامها پایان می پذیرد...
--
در فراسوهای عشق، تو را دوست می دارم،در فراسوهای پرده و رنگ..
در فراسوهای پیکرمان به من و عده دیداری بده (شاملو)
در آن دور دست بعید که رسالت اندامها پایان می پذیرد...
--
در فراسوهای عشق، تو را دوست می دارم،در فراسوهای پرده و رنگ..
در فراسوهای پیکرمان به من و عده دیداری بده (شاملو)