08-03-2013, 08:03 PM
شهروز جان خیلی ممنونم از وقتی که می ذاری. اتفاقاً من هم خوشحال می شم چنین بحث هایی در بگیره. من چند نکته رو عرض می کنم:
1- اونطور که تو پست های بالایی شما دیده می شه، شما اغلب برای مقایسه از رنکینگ تایمز استفاده کردی که همونطور که قبلاً هم اشاره کرده بودی، ظاهراً QS و تایمز قبلاً تحت یک عنوان رنکینگ رو اعلام می کردند، و احتمالاً به این دلیل هست که هنوز هم شباهت زیادی در رنکینگ شون وجود داره. یعنی همه این دانشگاه های اسم نا آشنایی که اسم بردم، همگی تو تایمز هم اومدند. بهتر بود مرجع دیگه ای غیر از تایمز برای مقایسه آورده می شد.
2- شهروز جان در مواردی کاملاً حق با شماست و من برداشتم اشتباه بوده، مثل دانشگاه شیکاگو. که البته اصولاً معیار دانشگاه های آمریکا رو نباید National University Ranking قرار داد. ولی خب تو خود Graduate Ranking ها ها هم دانشگاه شیکاگو وضعیتش خیلی بهتر از چیزی بود که فکر می کردم.
3- در مواردی مثل دانشگاه های اماراتی، اندونزی، یا عربستانی، و یا اون دانشگاه های غریب استرالیایی، غیر از تایمز مرجع معتبری برای نشون دادن اعتبار این دانشگاه ها، غیر از تایمز، معرفی نکردی.
4- فنلاند سر جمع چند تا دانشگاه داره که جزو 5 دانشگاه برتر بودنش نشانه برتری خاصی باشه؟
5- من یه نظری روی متودولوژی این رنکینگ می دم، شاید اینطوری بهتر بشه به نتیجه رسید. فاکتورهایی که بررسی شده اینها هستند:
Research
Indicators considered here include domestic assessments of research quality, productivity (i.e. number of papers published), citations (i.e. how recognized and referred to those papers are by other academics) and awards (e.g. Nobel Prizes or Fields Medals).
در این قسمت اشاره به تعداد مقالات چاپ شده کرده، که به نظر من معیار درستی نیست. تعداد مقالات به ازای هر استاد منطقی تره.
Teaching
A key role of a university is the nurture of tomorrow's finest minds, inspiring the next generation of potential research academics. Typical indicators here are domestic teaching quality assessments, collation of student feedback, national student surveys and student faculty ratios.
معیار دقیق و قابل اعتمادی نیست به نظر من. هر سه مورد بولد شده مواردی کاملاً سلیقه ای و مبتنی بر نظرات افراد هست و نمی شه به عنوان یک فاکتور دقیق و قابل اطمینان به کار برده بشه.
Employability
Graduate employability encompasses more than academic strength, focusing on ‘work-readiness’ - the ability to
work effectively in a multi-cultural team, to deliver presentations, to manage people and projects. Common indicators in this area are surveys of employers, graduate employment rates and average graduate salaries.
مجدداً مورد بولد شده نمی تونه معیار دقیق و قابل اطمینانی باشه.
Facilities
University infrastructure is an indicator which enables students to know what to expect from their university experience. Indicators such as sporting and medical facilities, number of students societies are considered within this criterion.
امکانات مسلماً یکی از مهمترین فاکتورهاست. ولی مواردی مثل امکانات ورزشی و پزشکی و انجمن های دانشجویی به نظر من اصلاً معیار درستی برای سنجش سطح امکانات یک دانشگاه نیستند! امکانات خوابگاهی، آزمایشگاهی، کلاسی و غیره خیلی مهمتر هستند.
Internationalization
Here, effective indicators could be the proportion of international students and staff, the numbers of exchange students arriving and departing, the number and strength of international partnerships with other universities or the number of graduates pursuing further study at overseas universities.
میزان قوی بودن پارتنر ها چطور تعیین می شه؟ و فاکتور دومی که بولد کردم به نظر من اصلاً فاکتور مهمی نیست!! یعنی اگر کسی از آمریکا فارغ التحصیل شد، بعد برای ادامه تحصیل بره خارج آمریکا، بهتره؟! عجیبه!
Innovation
Innovation, the output of the universities activities and findings to economy, society and culture, has become increasingly relevant for universities.
معیار گنگ و خیلی کلی به نظر می رسه. بیشتر شبیه کلی گویی هست تا یه معیار دقیق و قابل اطمینان.
Engagement
An effective indicator showing the university's contribution to its local community.
کلی گویی است و از نظر من بی ربط به خوب یا بد بودن یک دانشگاه.
Access
This area looks at the accessibility of the university to students. It looks at areas such as scholarships and bursaries, disability access and gender balance.
واقعاً موردی که بولد کردم برای یک دانشگاه مهمه؟!
1- اونطور که تو پست های بالایی شما دیده می شه، شما اغلب برای مقایسه از رنکینگ تایمز استفاده کردی که همونطور که قبلاً هم اشاره کرده بودی، ظاهراً QS و تایمز قبلاً تحت یک عنوان رنکینگ رو اعلام می کردند، و احتمالاً به این دلیل هست که هنوز هم شباهت زیادی در رنکینگ شون وجود داره. یعنی همه این دانشگاه های اسم نا آشنایی که اسم بردم، همگی تو تایمز هم اومدند. بهتر بود مرجع دیگه ای غیر از تایمز برای مقایسه آورده می شد.
2- شهروز جان در مواردی کاملاً حق با شماست و من برداشتم اشتباه بوده، مثل دانشگاه شیکاگو. که البته اصولاً معیار دانشگاه های آمریکا رو نباید National University Ranking قرار داد. ولی خب تو خود Graduate Ranking ها ها هم دانشگاه شیکاگو وضعیتش خیلی بهتر از چیزی بود که فکر می کردم.
3- در مواردی مثل دانشگاه های اماراتی، اندونزی، یا عربستانی، و یا اون دانشگاه های غریب استرالیایی، غیر از تایمز مرجع معتبری برای نشون دادن اعتبار این دانشگاه ها، غیر از تایمز، معرفی نکردی.
4- فنلاند سر جمع چند تا دانشگاه داره که جزو 5 دانشگاه برتر بودنش نشانه برتری خاصی باشه؟
5- من یه نظری روی متودولوژی این رنکینگ می دم، شاید اینطوری بهتر بشه به نتیجه رسید. فاکتورهایی که بررسی شده اینها هستند:
Research
Indicators considered here include domestic assessments of research quality, productivity (i.e. number of papers published), citations (i.e. how recognized and referred to those papers are by other academics) and awards (e.g. Nobel Prizes or Fields Medals).
در این قسمت اشاره به تعداد مقالات چاپ شده کرده، که به نظر من معیار درستی نیست. تعداد مقالات به ازای هر استاد منطقی تره.
Teaching
A key role of a university is the nurture of tomorrow's finest minds, inspiring the next generation of potential research academics. Typical indicators here are domestic teaching quality assessments, collation of student feedback, national student surveys and student faculty ratios.
معیار دقیق و قابل اعتمادی نیست به نظر من. هر سه مورد بولد شده مواردی کاملاً سلیقه ای و مبتنی بر نظرات افراد هست و نمی شه به عنوان یک فاکتور دقیق و قابل اطمینان به کار برده بشه.
Employability
Graduate employability encompasses more than academic strength, focusing on ‘work-readiness’ - the ability to
work effectively in a multi-cultural team, to deliver presentations, to manage people and projects. Common indicators in this area are surveys of employers, graduate employment rates and average graduate salaries.
مجدداً مورد بولد شده نمی تونه معیار دقیق و قابل اطمینانی باشه.
Facilities
University infrastructure is an indicator which enables students to know what to expect from their university experience. Indicators such as sporting and medical facilities, number of students societies are considered within this criterion.
امکانات مسلماً یکی از مهمترین فاکتورهاست. ولی مواردی مثل امکانات ورزشی و پزشکی و انجمن های دانشجویی به نظر من اصلاً معیار درستی برای سنجش سطح امکانات یک دانشگاه نیستند! امکانات خوابگاهی، آزمایشگاهی، کلاسی و غیره خیلی مهمتر هستند.
Internationalization
Here, effective indicators could be the proportion of international students and staff, the numbers of exchange students arriving and departing, the number and strength of international partnerships with other universities or the number of graduates pursuing further study at overseas universities.
میزان قوی بودن پارتنر ها چطور تعیین می شه؟ و فاکتور دومی که بولد کردم به نظر من اصلاً فاکتور مهمی نیست!! یعنی اگر کسی از آمریکا فارغ التحصیل شد، بعد برای ادامه تحصیل بره خارج آمریکا، بهتره؟! عجیبه!
Innovation
Innovation, the output of the universities activities and findings to economy, society and culture, has become increasingly relevant for universities.
معیار گنگ و خیلی کلی به نظر می رسه. بیشتر شبیه کلی گویی هست تا یه معیار دقیق و قابل اطمینان.
Engagement
An effective indicator showing the university's contribution to its local community.
کلی گویی است و از نظر من بی ربط به خوب یا بد بودن یک دانشگاه.
Access
This area looks at the accessibility of the university to students. It looks at areas such as scholarships and bursaries, disability access and gender balance.
واقعاً موردی که بولد کردم برای یک دانشگاه مهمه؟!