درود
تاریخ مصاحبه 21 ژوئن 2011
ساعت 5:30 توی صف جلوی کابین سفید حاضر بودم، حدود 35-30 نفر ایرانی قبل من اومده بودن!(2 سری صف هست...یکی برای ایرانیا، یکی غیر ایرانیا)؛ تا اینکه یکی از ایرانیان عزیز به چندنفری که تازه اومده بودن گفتن باید اسممونو روی یک کاغذ سفید بنویسیم...از ما انکار و ایشون اصرار!...آخر سر منم رفتم اسممو نوشتم و همین موضوع باعث شد حدود 10-15 نفری عقب بیفتم!! (آخر حرکت من در آوردی بود این حرکت که گفتن باید اسم بنویسیم)
نکته ی قابل توجه حضور کثیر متقاضیان ویزای توریستی بود(اکثرا دونفره)...شاید من 7-8 نفر دانشجو دیدم در کل!
علتش بخاطر این آزانسی های محترمه...یک لیدر تور اومده بود داشت برای افرادی که آورده بود اونجا برای مصاحبه میگفت که قبلا 40-50 تا وقت میگرفته آژانسشون..حالا 7-8 تا بیشتر نمیشه گرفت متاسفانه(با قیافه ی کاملا حق به جانب!)...خواستم یه عرض ارادتی بکنم بهش؛ گفتم شاید گفتمان اول صبح جالب نباشه!!
از دو نفر که باهم اومده بودن از طریق آزانس پرسیدم، گفتن دوبی از همه ارزونتره... 2 نفرشون رو 170 تومن گرفته بوده آزانس
ساعت 7:10 در کابین سفید باز شد و بعد مدتی رفتم تو. بهشون گفتم که با ایمیل وقت گرفتم (چون پیشفرض اینه وقت معمولی گرفتین و اون لیست رو چک میکنن)...تو این مرحله پاسپورت، پرداخت Sevis، فیش پرداخت پول ویزا و کپی I-20 چک شد
بعد از مدتی صبر رفتم تو ساختمون سفارت (درحقیقت کنسولگری)، 3-4 بار چک امنیتی شدم و بعد به سالن مصاحبه وارد شدم
باجه های 8-9-10 مدارک رو با پاسپورت رو بررسی میکردن؛ شماره اولیه رو هم میدادن
بعد باجه 1 انگشت نگاری میکنه، پاسپورتا رو میگیره و شماره میده (پاسپورت رو نگه میدارن، بعد انجام مصاحبه تحویل میدن)
کار انگشت نگاریم ساعت 9:10 تموم شد و باید فقط منتظر اعلام شماره برای انجام مصاحبه میشدم
باجه های 4-5-7 مصاحبه برای ایرانیان بود...باجه های 2-3 برای غیر ایرانیان
باجه 7 (امریکایی) اکثرا برای توریستی ها بود...باجه 5 (امریکایی) برای توریستی و دانشجویی...باجه 4 (فکر کنم ژاپنی) اکثرا دانشجویی
ساعت 10:45 شماره من روی تابلوی الکترونیکی نمایان شد...با باجه 4..جناب قد بلند امریکایی!
شرح مصاحبه :
من : سلام
آفیسر: سلام. حال شما چطوره
من : ممنون...حال شما چطوره
آ: خوب.ممنون....چجوری این دانشگاه رو پیدا کردی؟
م: به فلان رشته علاقه داشتم، research interest ام به اینجا میخورد...با استاداش تماس گرفتم گفتن اپلای کن و (دیگه نگذاشت حرف بزنم)
آ: خب، چه دانشگاههای دیگه ای اپلای کردی
م: Amherst و Nebraska Lincoln...ولی جفتشو ریجکت شدم!
آ: انتخابهای بهتری بودن از این یکی
م: بله، درسته
آ: من خونوادم تو نبراسکا زندگی میکنن جای خوبیه...البته دنور هم شهر خوبیه که میخوای بری...فوتبالشون خوبه!
م: فوتبال؟ منظورتون کدوم فوتباله؟!!
آ: فوتبال اصلی...فوتبال امریکایی... من خوشم میاد ازش
م: من خوشم نمیاد!!.. من از soccer خوشم میاد
آ: نه، من خوشم نمیاد از soccer!...خب کی فارغ التحصیل شدی
م: حدود 1 سال پیش
آ: چی کار میکردی از اون موقع
م: برای امتحانات زبان (GRE و IELTS) خودمو آماده میکردم، کنارشم کار میکردم
آ: چی کار
م : تو این شرکت این کارا رو میکردم
آ: CV رو داری ببینم؟
م: نه...ولی job offer از همین شرکت دارم اگه میخواین چک کنین
آ: آره بده ببینم..........خب توضیح بیشتر بده که چیکار میکردی اونجا
م: (توضیح شاید یکم تخصصی)
آ: دانشگاهت کجا بوده؟
م: فلان
آ: کجا هست؟
م: اینقدر با تهران فاصله داره
آ: تهران زندگی میکنی؟
م: بله
آ: خب فاند که نداری
م: bank statement رو بدم؟
آ: بله (من BS رو برای دوسال برده بودم..یکی حساب خودم یکی برای پدرم...ولی به نظرم اصلا نگاه نکرد درست!)
آ: Transcript رو هم بده....(به نظ میرسید پیش فرضش اینه باید ببینه مدرک رو..الکی یک ورقی زد و بهم پس داد!)
بعد شروع به نوشتن یه چیزی کرد...بعد یکی دو دقیقه گفت تقاضای شما approved شد...CV و Research plan رو میل کن به این آدرس
منم ارش پرسیدم که ریسرچ پلن باید official باشه یا نه...اونم گفت میتونه باشه یا نباشه...هرچی توضیح بیشتر توش باشه بهتره که چی کارا میخوای بکنی
تشکر کردم و خداحافظی
چند نکته فقط: دوبی هواش افتضاحه...جهنم رو شرجی کنید به دوبی میرسید!!...به نظرم آقایون اصلا فکر کت شلوار کروات رو نکنید...کسی اونطوری نمیاد!!...من خودم پیرهن نسبتا اسپرت بودم
مثل من گول نخورید اگه کسی گفت اسم بنویس رو کاغذ و از این کارها (از این حرکات خودجوش!!)
روز مصاحبه من تا اونجا که بودم به جز یک دانشجو فکر کنم به بقیه ok دادن
البته روز قبلش اوضاع شاید بدتر بوده...یکی از دانشجوها دکترا فول فاند مکانیک از virginia tech بود، بدون فامیل تو امریکا، بخاطر نظر شخصی مصاحبه کننده reject شده بود (خودش میگفت شاید بخاطر اینکه زیاد حرف میزدم و توضیح میدادم)
اینم نظر شخصیم:
خیلی احتیاج به اشتیاق زیاد نیست... به نظرم بعضی دوستان میخوان overconfidence داشته باشن؛ مثلا من شخصا ترجیح دادم از hello sir استفاده کنم تا hi, how you doing
قیافه و تیپ به نظرم اصلا مهم نیست (مگه اینکه خیلی مورد عجیبی باشه که تو همین تهرانم همه آدمو نگاه کنن!!)...گفتم که پیرهنم اسپرت بود؛ موهام هم نسبتا به هم ریخته !!!
رفتن ساعت 5-5:30 بهتر از ساعت 7 صبحه...انتظارتون تو سالن خیلی بیشتر میشه...قبلشم که گرما فوران میکنه!
تاریخ مصاحبه 21 ژوئن 2011
ساعت 5:30 توی صف جلوی کابین سفید حاضر بودم، حدود 35-30 نفر ایرانی قبل من اومده بودن!(2 سری صف هست...یکی برای ایرانیا، یکی غیر ایرانیا)؛ تا اینکه یکی از ایرانیان عزیز به چندنفری که تازه اومده بودن گفتن باید اسممونو روی یک کاغذ سفید بنویسیم...از ما انکار و ایشون اصرار!...آخر سر منم رفتم اسممو نوشتم و همین موضوع باعث شد حدود 10-15 نفری عقب بیفتم!! (آخر حرکت من در آوردی بود این حرکت که گفتن باید اسم بنویسیم)
نکته ی قابل توجه حضور کثیر متقاضیان ویزای توریستی بود(اکثرا دونفره)...شاید من 7-8 نفر دانشجو دیدم در کل!
علتش بخاطر این آزانسی های محترمه...یک لیدر تور اومده بود داشت برای افرادی که آورده بود اونجا برای مصاحبه میگفت که قبلا 40-50 تا وقت میگرفته آژانسشون..حالا 7-8 تا بیشتر نمیشه گرفت متاسفانه(با قیافه ی کاملا حق به جانب!)...خواستم یه عرض ارادتی بکنم بهش؛ گفتم شاید گفتمان اول صبح جالب نباشه!!
از دو نفر که باهم اومده بودن از طریق آزانس پرسیدم، گفتن دوبی از همه ارزونتره... 2 نفرشون رو 170 تومن گرفته بوده آزانس
ساعت 7:10 در کابین سفید باز شد و بعد مدتی رفتم تو. بهشون گفتم که با ایمیل وقت گرفتم (چون پیشفرض اینه وقت معمولی گرفتین و اون لیست رو چک میکنن)...تو این مرحله پاسپورت، پرداخت Sevis، فیش پرداخت پول ویزا و کپی I-20 چک شد
بعد از مدتی صبر رفتم تو ساختمون سفارت (درحقیقت کنسولگری)، 3-4 بار چک امنیتی شدم و بعد به سالن مصاحبه وارد شدم
باجه های 8-9-10 مدارک رو با پاسپورت رو بررسی میکردن؛ شماره اولیه رو هم میدادن
بعد باجه 1 انگشت نگاری میکنه، پاسپورتا رو میگیره و شماره میده (پاسپورت رو نگه میدارن، بعد انجام مصاحبه تحویل میدن)
کار انگشت نگاریم ساعت 9:10 تموم شد و باید فقط منتظر اعلام شماره برای انجام مصاحبه میشدم
باجه های 4-5-7 مصاحبه برای ایرانیان بود...باجه های 2-3 برای غیر ایرانیان
باجه 7 (امریکایی) اکثرا برای توریستی ها بود...باجه 5 (امریکایی) برای توریستی و دانشجویی...باجه 4 (فکر کنم ژاپنی) اکثرا دانشجویی
ساعت 10:45 شماره من روی تابلوی الکترونیکی نمایان شد...با باجه 4..جناب قد بلند امریکایی!
شرح مصاحبه :
من : سلام
آفیسر: سلام. حال شما چطوره
من : ممنون...حال شما چطوره
آ: خوب.ممنون....چجوری این دانشگاه رو پیدا کردی؟
م: به فلان رشته علاقه داشتم، research interest ام به اینجا میخورد...با استاداش تماس گرفتم گفتن اپلای کن و (دیگه نگذاشت حرف بزنم)
آ: خب، چه دانشگاههای دیگه ای اپلای کردی
م: Amherst و Nebraska Lincoln...ولی جفتشو ریجکت شدم!
آ: انتخابهای بهتری بودن از این یکی
م: بله، درسته
آ: من خونوادم تو نبراسکا زندگی میکنن جای خوبیه...البته دنور هم شهر خوبیه که میخوای بری...فوتبالشون خوبه!
م: فوتبال؟ منظورتون کدوم فوتباله؟!!
آ: فوتبال اصلی...فوتبال امریکایی... من خوشم میاد ازش
م: من خوشم نمیاد!!.. من از soccer خوشم میاد
آ: نه، من خوشم نمیاد از soccer!...خب کی فارغ التحصیل شدی
م: حدود 1 سال پیش
آ: چی کار میکردی از اون موقع
م: برای امتحانات زبان (GRE و IELTS) خودمو آماده میکردم، کنارشم کار میکردم
آ: چی کار
م : تو این شرکت این کارا رو میکردم
آ: CV رو داری ببینم؟
م: نه...ولی job offer از همین شرکت دارم اگه میخواین چک کنین
آ: آره بده ببینم..........خب توضیح بیشتر بده که چیکار میکردی اونجا
م: (توضیح شاید یکم تخصصی)
آ: دانشگاهت کجا بوده؟
م: فلان
آ: کجا هست؟
م: اینقدر با تهران فاصله داره
آ: تهران زندگی میکنی؟
م: بله
آ: خب فاند که نداری
م: bank statement رو بدم؟
آ: بله (من BS رو برای دوسال برده بودم..یکی حساب خودم یکی برای پدرم...ولی به نظرم اصلا نگاه نکرد درست!)
آ: Transcript رو هم بده....(به نظ میرسید پیش فرضش اینه باید ببینه مدرک رو..الکی یک ورقی زد و بهم پس داد!)
بعد شروع به نوشتن یه چیزی کرد...بعد یکی دو دقیقه گفت تقاضای شما approved شد...CV و Research plan رو میل کن به این آدرس
منم ارش پرسیدم که ریسرچ پلن باید official باشه یا نه...اونم گفت میتونه باشه یا نباشه...هرچی توضیح بیشتر توش باشه بهتره که چی کارا میخوای بکنی
تشکر کردم و خداحافظی
چند نکته فقط: دوبی هواش افتضاحه...جهنم رو شرجی کنید به دوبی میرسید!!...به نظرم آقایون اصلا فکر کت شلوار کروات رو نکنید...کسی اونطوری نمیاد!!...من خودم پیرهن نسبتا اسپرت بودم
مثل من گول نخورید اگه کسی گفت اسم بنویس رو کاغذ و از این کارها (از این حرکات خودجوش!!)
روز مصاحبه من تا اونجا که بودم به جز یک دانشجو فکر کنم به بقیه ok دادن
البته روز قبلش اوضاع شاید بدتر بوده...یکی از دانشجوها دکترا فول فاند مکانیک از virginia tech بود، بدون فامیل تو امریکا، بخاطر نظر شخصی مصاحبه کننده reject شده بود (خودش میگفت شاید بخاطر اینکه زیاد حرف میزدم و توضیح میدادم)
اینم نظر شخصیم:
خیلی احتیاج به اشتیاق زیاد نیست... به نظرم بعضی دوستان میخوان overconfidence داشته باشن؛ مثلا من شخصا ترجیح دادم از hello sir استفاده کنم تا hi, how you doing
قیافه و تیپ به نظرم اصلا مهم نیست (مگه اینکه خیلی مورد عجیبی باشه که تو همین تهرانم همه آدمو نگاه کنن!!)...گفتم که پیرهنم اسپرت بود؛ موهام هم نسبتا به هم ریخته !!!
رفتن ساعت 5-5:30 بهتر از ساعت 7 صبحه...انتظارتون تو سالن خیلی بیشتر میشه...قبلشم که گرما فوران میکنه!
You can't beat your enemy anymore through wars; instead you create an entire generation of people seeking revenge