فکر میکنین ما شب خوابیدیم صبح پاشدیم گفتیم میریم المان بی خیال خانواده؟ نه جونم.خود من بعد لیسانس سه سال دنبال کار بودم که فقط سال اول رو تونستم تو شرکتهای متفرفه تازه با اشنا بازی کار کنم که نه اون کار نه حقوقش در شان سواد من بود نه همکارام. دو سال بعد هم از بیکاری افسردگی گرفتم.بعد رفتم فوق خوندمو مهارتهای کاریمو بالا بردم. معلومه که الان توقع من از زندگی بالا رفته.یعنی دوباره با فوق برم اون کارا رو بکنم که دیپلمه ها میکنن؟با اون حقوق؟من که نمیخواستم اینطوری شه ولی مجبورم.
درک میکنم بعضی بچه ها سنشون هنوز کمه و وابسته هستن ولی به چیزای خوبشم فکر کنین.اینکه از یک دانشگاه خارجی مدرک میگیرین.زندگیتون عوض میشه.با آدمها و فرهنگ دیگه آشنا میشین.یاد میگیرین مستقل باشین و از همه مهمتر شاید بتونین به خانواده هم کمک کنین.
درک میکنم بعضی بچه ها سنشون هنوز کمه و وابسته هستن ولی به چیزای خوبشم فکر کنین.اینکه از یک دانشگاه خارجی مدرک میگیرین.زندگیتون عوض میشه.با آدمها و فرهنگ دیگه آشنا میشین.یاد میگیرین مستقل باشین و از همه مهمتر شاید بتونین به خانواده هم کمک کنین.