آیا مردم آمریکا فرهنگ مشترکی به اشتراک می گذارند؟!
چه باورها ، ارزش ها و شیوه های فرهنگی مشترکی منجر به اشتراک فرهنگی مردم آمریکا می شود؟
اصطلاح multiculturalism یا چندگانگی فرهنگی حاکی از آن است که مردم ایالات متحده به فرهنگ های مختلفی تعلق دارند به جای آن که به یک فرهنگ آمریکایی اصیل وابسته باشند. اما آیا این واقعا درست است؟! یا شاید فرهنگی مشترک نیز در میان مردم این کشور جاری است! چگونه می توان فرهنگی مشترک میان این مردم تبیین کرد؟
برخی از عناصر کلیدی در اشتراک فرهنگی این کشور شامل موارد زیر است:
یکی از مهم ترین موارد مورد استفاده در شناخت این صنعت, به دست آوردن درک درست از شرایط اجتماعی فرهنگی واقعی آمریکا است. گاهی اوقات مردم این سوال برایشان پیش می آید که آیا حقیقتا فرهنگ آمریکایی فرهنگی است که خود آن ها به وجود آورده اند یا فرهنگی است که توسط صنعت مذکور به آن ها فروخته شده است.
بررسی عناصر فرهنگ آمریکایی (مشترک)
فردگرایی
آمریکایی ها به اولویت داشتن فردگرایی اعتقاد دارند. آمریکایی ها بر اساس رفتار و دستاورد های خود مورد قضاوت قرار می گیرند و دیگران را هم با این دیدگاه مورد قضاوت قرار می دهند. آنان به گروه های مذهبی, قومی, نژادی و ... که فرد به آن ها تعلق دارند اهمیت نمی دهند. آمریکایی ها به گروه ها و سازمان هایی مظنون هستند که با آزادی های فردی مقابله می کنند و بعضا در مقابل چنین جریان هایی موضع می گیرند. تفاوت های اصلی جامعه آمریکا با برخی از جوامع نیز از همین موضوع نشات می گیرد.
سرمایه داری
آمریکایی ها به نظام اقتصادی معتقد هستند که سرمایه داری فردی به جای سرمایه داری خانوادگی, قبیله ای, دولتی یا گروهی خاص با برخی ویژگی های مشترک حاکم باشد. افرادی که در یک جامعه سرمایه داری مقدار زیادی سرمایه دارند از احترام و قدرت خاصی در آن جامعه برخوردار هستند که در جایگاه بالاتری نسبت به افرادی هستند که به دلیل شکست در موفقیت شدن, فقیر باقی مانده اند. در چنین جامعه ای فرد مسئول موفقیت و شکست در فعالیت های اقتصاد خود است و قضاوت ها نیز بر اساس شایستگی صورت می گیرد.
علارغم دموکراتیک بودن این کشور, افراد سرمایه دار بر اغلب بخش های جامعه اعم از اقتصاد, حکومت و رسانا مسلط می شوند اما اغلب مردم آمریکا این نابرابری در قدرت را پذیرفته اند چراکه آن ها معتقد اند که قدرت این دسته از افراد مهارت, دانش و استعداد آن ها را نشان می دهد.
مدرنیسم
آمریکایی ها معتقدند که باید با گذر زمان روش ها و سنت های قدیمی را نو کرد. آنان بین گذر زمان و دستاوردها رابطه خطی و روبه پیشرفتی متصور می شوند. آن ها همیشه نوآوری را به سنت های قدیمی و آینده را به گذشته ترجیح می دهند. بیشتر مردم آمریکا از تاریخ چیز زیادی نمی دانند چراکه معتقدند گذشته اهمیت ندارد هرچند همچنان به مراسم و جشن های سنتی خود پایبندند. برخلاف عقیده بعضی از فرهنگ ها آمریکایی ها معتقدند که گذشته نمی تواند نمودی از حال یا آینده باشد. مردم امروز آمریکا برخلاف عقیده بومیان معتقدند زمان چرخش ندارد و همچنین در زندگی آن ها گذشته و یا سرنوشت قدرتی برای غلبه بر آن ها و حرکت روبه جلویشان ندارد.
مذهب گرایی
اکثر آمریکایی ها به خدا یا هستی اعلی که جهان را خلق کرده و بر آن نظارت و قضاوت می کند معتقد اند. کسانی که خداوند را انکار می کنند و بر موجودیت آن مشکوک هستند معمولا از برخی از حوانب جامعه ترد می شوند و این نوع دیدگاه ها اغلب در رسانه ها جایی ندارند مگر در برنامه هایی با رویکردی خاص. به طور کلی مردم آمریکا در مقایسه با مردم اروپای غربی مذهبی تر هستند. اما همچنان بسیاری از مردم با ابزار آزادی بیان به ابراز عقاید دینی خود در همه وجوه می پردازند. (به این نکته توجه داشته باشید که این عنصر ممکن است تفاوت های زیادی از ایالتی به ایالت دیگر داشته باشد اما نظریات بیان شده اشتراکی از عقاید مردم آمریکا است)
سکولاریسم
با وجود برخی از ریشه های عمیق مذهبی در آمریکا, همچنان مردم معتقدند که کلیسا و دولت باید جدا بمانند. این بدان معناست که شهروندان آمریکایی حقوق قانونی خود را برای شرکت در امور دولتی و اجرایی بدون در نظر داشتن وابستگی های مذهبی محفوظ می دانند. در جامعه آمریکا هنوز تفاوت هایی بین دینداری فرهنگی و سکولاریسم قانونی وجود دارد.
مصرف گرایی
خرید برای مردم این کشور نشانگر هویت, شخصیت, باورها و ارزش هاست. آن ها نسبت به کالاهایی که مارک های معروف دارند و نمایانگر آخرین دانش به کار رفته در کالاها هستند رغبت بیشتری نشان می دهند. این نوع فرهنگ آمریکایی در تبلیغات رسانه ای, عکس ها و پوسترهای مربوط به کالا ها به راحتی قابل مشاهده است. آن ها اعتقاد زیادی به مد و مدگرایی دارند. آن ها لباس هایی را انتخاب می کنند که وجودشان را در زمان حال یا آینده نشان دهد و به ندرت لباس هایی را انتخاب می کنند که نشانه ای از گذشته داشته باشد.
تک زبانی
زبان غالب ایالات متحده انگلیسی است و در تمام ادارات و مدارس و سازمان ها از این زبان به عنوان زبان رسمی خود استفاده می کنند.
ایالات متحده با تنوع فرهنگی روبرو است. از مردم انگلستان و اروپای غربی و برده های آفریقایی گرفته تا بومیان این کشور همگی فرهنگ های ویژهای به این کشور آورده اند. اما در حال حاضر با گذر زمان این کشور به نوعی فرهنگ اشتراکی رسیده است. هرچند ممکن است قومیت ها در این کشور در جوامع خودشان فرهنگی متفاوت بروز دهند اما همچنان در جامعه باز آمریکا از فرهنگ اشتراکی که حاصل سال ها زندگی در کنار انواع قومیت ها به دست آمده استفاده می کنند. می توان حتی این فرهنگ را اشتراکی نخوانیم و آن را به عنوان فرهنگی نو که حاصل تبادلات فرهنگ های مختلف است بدانیم.
منبع:
این مطلب چکیده مطالعات خودم از مقاله های منتشر شده توسط محققان مختلف و مقاله ای ارزشمند از پروفسور گرگوری جی می باشد.
چه باورها ، ارزش ها و شیوه های فرهنگی مشترکی منجر به اشتراک فرهنگی مردم آمریکا می شود؟
اصطلاح multiculturalism یا چندگانگی فرهنگی حاکی از آن است که مردم ایالات متحده به فرهنگ های مختلفی تعلق دارند به جای آن که به یک فرهنگ آمریکایی اصیل وابسته باشند. اما آیا این واقعا درست است؟! یا شاید فرهنگی مشترک نیز در میان مردم این کشور جاری است! چگونه می توان فرهنگی مشترک میان این مردم تبیین کرد؟
برخی از عناصر کلیدی در اشتراک فرهنگی این کشور شامل موارد زیر است:
- فردگرایی
- سرمایه داری
- مدرنیسم
- مذهب گرایی
- سکولاریسم
- مصرف گرایی
- تک زبانی
یکی از مهم ترین موارد مورد استفاده در شناخت این صنعت, به دست آوردن درک درست از شرایط اجتماعی فرهنگی واقعی آمریکا است. گاهی اوقات مردم این سوال برایشان پیش می آید که آیا حقیقتا فرهنگ آمریکایی فرهنگی است که خود آن ها به وجود آورده اند یا فرهنگی است که توسط صنعت مذکور به آن ها فروخته شده است.
بررسی عناصر فرهنگ آمریکایی (مشترک)
فردگرایی
آمریکایی ها به اولویت داشتن فردگرایی اعتقاد دارند. آمریکایی ها بر اساس رفتار و دستاورد های خود مورد قضاوت قرار می گیرند و دیگران را هم با این دیدگاه مورد قضاوت قرار می دهند. آنان به گروه های مذهبی, قومی, نژادی و ... که فرد به آن ها تعلق دارند اهمیت نمی دهند. آمریکایی ها به گروه ها و سازمان هایی مظنون هستند که با آزادی های فردی مقابله می کنند و بعضا در مقابل چنین جریان هایی موضع می گیرند. تفاوت های اصلی جامعه آمریکا با برخی از جوامع نیز از همین موضوع نشات می گیرد.
سرمایه داری
آمریکایی ها به نظام اقتصادی معتقد هستند که سرمایه داری فردی به جای سرمایه داری خانوادگی, قبیله ای, دولتی یا گروهی خاص با برخی ویژگی های مشترک حاکم باشد. افرادی که در یک جامعه سرمایه داری مقدار زیادی سرمایه دارند از احترام و قدرت خاصی در آن جامعه برخوردار هستند که در جایگاه بالاتری نسبت به افرادی هستند که به دلیل شکست در موفقیت شدن, فقیر باقی مانده اند. در چنین جامعه ای فرد مسئول موفقیت و شکست در فعالیت های اقتصاد خود است و قضاوت ها نیز بر اساس شایستگی صورت می گیرد.
علارغم دموکراتیک بودن این کشور, افراد سرمایه دار بر اغلب بخش های جامعه اعم از اقتصاد, حکومت و رسانا مسلط می شوند اما اغلب مردم آمریکا این نابرابری در قدرت را پذیرفته اند چراکه آن ها معتقد اند که قدرت این دسته از افراد مهارت, دانش و استعداد آن ها را نشان می دهد.
مدرنیسم
آمریکایی ها معتقدند که باید با گذر زمان روش ها و سنت های قدیمی را نو کرد. آنان بین گذر زمان و دستاوردها رابطه خطی و روبه پیشرفتی متصور می شوند. آن ها همیشه نوآوری را به سنت های قدیمی و آینده را به گذشته ترجیح می دهند. بیشتر مردم آمریکا از تاریخ چیز زیادی نمی دانند چراکه معتقدند گذشته اهمیت ندارد هرچند همچنان به مراسم و جشن های سنتی خود پایبندند. برخلاف عقیده بعضی از فرهنگ ها آمریکایی ها معتقدند که گذشته نمی تواند نمودی از حال یا آینده باشد. مردم امروز آمریکا برخلاف عقیده بومیان معتقدند زمان چرخش ندارد و همچنین در زندگی آن ها گذشته و یا سرنوشت قدرتی برای غلبه بر آن ها و حرکت روبه جلویشان ندارد.
مذهب گرایی
اکثر آمریکایی ها به خدا یا هستی اعلی که جهان را خلق کرده و بر آن نظارت و قضاوت می کند معتقد اند. کسانی که خداوند را انکار می کنند و بر موجودیت آن مشکوک هستند معمولا از برخی از حوانب جامعه ترد می شوند و این نوع دیدگاه ها اغلب در رسانه ها جایی ندارند مگر در برنامه هایی با رویکردی خاص. به طور کلی مردم آمریکا در مقایسه با مردم اروپای غربی مذهبی تر هستند. اما همچنان بسیاری از مردم با ابزار آزادی بیان به ابراز عقاید دینی خود در همه وجوه می پردازند. (به این نکته توجه داشته باشید که این عنصر ممکن است تفاوت های زیادی از ایالتی به ایالت دیگر داشته باشد اما نظریات بیان شده اشتراکی از عقاید مردم آمریکا است)
سکولاریسم
با وجود برخی از ریشه های عمیق مذهبی در آمریکا, همچنان مردم معتقدند که کلیسا و دولت باید جدا بمانند. این بدان معناست که شهروندان آمریکایی حقوق قانونی خود را برای شرکت در امور دولتی و اجرایی بدون در نظر داشتن وابستگی های مذهبی محفوظ می دانند. در جامعه آمریکا هنوز تفاوت هایی بین دینداری فرهنگی و سکولاریسم قانونی وجود دارد.
مصرف گرایی
خرید برای مردم این کشور نشانگر هویت, شخصیت, باورها و ارزش هاست. آن ها نسبت به کالاهایی که مارک های معروف دارند و نمایانگر آخرین دانش به کار رفته در کالاها هستند رغبت بیشتری نشان می دهند. این نوع فرهنگ آمریکایی در تبلیغات رسانه ای, عکس ها و پوسترهای مربوط به کالا ها به راحتی قابل مشاهده است. آن ها اعتقاد زیادی به مد و مدگرایی دارند. آن ها لباس هایی را انتخاب می کنند که وجودشان را در زمان حال یا آینده نشان دهد و به ندرت لباس هایی را انتخاب می کنند که نشانه ای از گذشته داشته باشد.
تک زبانی
زبان غالب ایالات متحده انگلیسی است و در تمام ادارات و مدارس و سازمان ها از این زبان به عنوان زبان رسمی خود استفاده می کنند.
ایالات متحده با تنوع فرهنگی روبرو است. از مردم انگلستان و اروپای غربی و برده های آفریقایی گرفته تا بومیان این کشور همگی فرهنگ های ویژهای به این کشور آورده اند. اما در حال حاضر با گذر زمان این کشور به نوعی فرهنگ اشتراکی رسیده است. هرچند ممکن است قومیت ها در این کشور در جوامع خودشان فرهنگی متفاوت بروز دهند اما همچنان در جامعه باز آمریکا از فرهنگ اشتراکی که حاصل سال ها زندگی در کنار انواع قومیت ها به دست آمده استفاده می کنند. می توان حتی این فرهنگ را اشتراکی نخوانیم و آن را به عنوان فرهنگی نو که حاصل تبادلات فرهنگ های مختلف است بدانیم.
منبع:
این مطلب چکیده مطالعات خودم از مقاله های منتشر شده توسط محققان مختلف و مقاله ای ارزشمند از پروفسور گرگوری جی می باشد.