06-09-2011, 09:13 AM
(06-09-2011, 03:37 AM)spt نوشته: خیلی مرسی از این نظر های سودمند!!اطلاعات شما خيلي تخصصي شد!
بحث داره به جا های آموزنده میرسه!!
من یه چیزی رو خودم کشف کردم!! یکی از قانون هامه: """یه موضوعی هر چقدر ساده تر باشه پیچیده تر هست!!"""
دو تا مثال میزنم متوجه بشید:
1. توی فیزیک پیش دانشگاهی!! (رشته ریاضی البته) دو تا مبحث بسیار کلی بود: "مکانیک و فیزیک هسته ای" خوب مسلما مکانیک خیلی از فیزیک هسته ای ساده تره.. درسته؟ اما همیشه سوال های فیزیک هسته ای راحت تر بود!!! چرا؟ چون فیزیک هسته ای خیلی پیچیده بود و نمیشد خیلی داخلش شد مخصوصا برای اون مقطع! از طرفی طراح های سوال هم خیلی سرشون نمیشد و نمیتونستن خیلی سوال های سخت بدن!! حالا از اون طرف مکانیک چون از اول تا آخرش گفته میشد خیلی خیلی سوال هاش پیچیده تر و سنگین تر میشد از فیزیک هسته ای!!!
2. توی شاخه مدیریت دو تا مبحث "مدیریت زنجیره تامین و مدیریت خلاقیت و نوآوری" رو در نظر بگیرین
مدیریت زنجیره تامین یعنی یه سازمان چی میخاد و چی تولید میکنه و اینکه هر چی میخاد آماده باشه براش با قیمت مناسب و هر چی تولید میکنه از راه درست و با قیمت مناسب بره تو بازار...
مدیریت نو آوری یعنی اینکه یه مصرف کننده که راضی هم هست از محصولش در آینده قراره چی بخاد و بر اساس اون ما چطوری خلاقیت کنیم و چطوری خلاقیت خودمون رو بسازیم و توی بازار معروفش کنیم... (البته این تعاریف کاملا سطحی و کلی و مقداری ناقص هستن!!)
به نظرتون کدوم راحت تره؟ خب مدیریت تامین واقعا در نگاه اول خیلی ساده هست... و به خاطر سادگیش اینقدر پیشرفت کرده و پیچیده شده که الان مقاله دادن توش خیلی خیلی مشکله... روش های خیلی خفن و نرم افزار های خیلی وحشتناکی براش وجود داره که خیلی خیلی پیچیده هستن.....
در عوض مدیریت نوع آوری در ابتدا خیلی گسترده به نظر میاد و خیلی مطالب رو پوشش میده به خاطر همین آدم میمونه از کجا فقط نگاهش کنه!! اما یکم که بیشتر پیگیری میکنی میبینی فقط توی بخش مثلا پیشبینی تکنولوژیش خیلی کار ها انجام نشده و کاملا مطالب سطحیه... و واقعا میشه این دانش رو به آسونی به دست آورد....
فک کنم خیلی پیچیده کردم قانونم رو... اما واقعا این داره اتفاق میوفته.... اگه شما فیزیک مکانیک یا مدیریت زنجیره تامین بخای کار کنی برای ترت کلی طول میکشه بفهمی علم الان کجاست!! هر چی کار کنی میبینی قبلا بهش فکر شده....
اما وقتی میای روی مباحث جدید (که حتما و حتما خیلی خیلی پیچیده تر هستن که بشر تازه به فکرشون رسیده) کار میکنی مثلا نانو تکنولوژی یا مثلا مدیریت نو آوری میبینی که هر چیزی رو خاستی کار کنی برای همه ی استادا جالبه.....
حالا همه این ها رو گفتم که چی بگم؟
اگه ما به مقالات و ژورنال ها و کنفرانس ها نگاه کنیم ممکنه مسایلی که سال هاست روش تحقیق شده اغوامون کنه!!! نخندید چون حقیقت داره....
تازه این رو هم در نظر بگیرید که استادامون چقدر میتونن روی ما اثر داشته باشن....
واسه همین نیاز به پیشرفت خیلی سخته حساب کردن روش....
در مورد حذف کردن ایده ی خوبیه حتما امتحان میکنم اما بازم مقاله ها آدم رو گول میزنن.....
چیزی که من دوس دارم بدونم داخل مغز استاد های آمریکایی هست.... اون ها چی میخان؟!!!!
متاسفانه خیلی تنبل هستم که خودم شروع به پرسیدن کنم!!!
اگه به homepage هر استادي مراجعه كنيد interesting هرفرد مشاهده مي كنيد. ولي معمولا Interesting يك چيزي كلي مي نويسند وخيلي وارد جزييات نمي شوند در مقالات جزييات كارشون مشاهده ميشه.
دنبال اين نبايد بود كه در مغز اونها چي مي گذره بايد ببنيم توي مغز ما چي مي گذره(اعتماد بنفس خيلي مهمه)
خوش بگذره