در اغلب موارد اینطور که من دیدم وقتی شما به مصاحبه میرین افسر شروع می کنه سوال پرسیدن و یکی یکی مدارک خاصی رو میگه که بهش تحویل بدین و ممکنه خیلی از چیزهایی رو که شما در ذهن داشتین بگین یا مدارکی رو که می خواستین ارائه کنید در عمل نتونید ارائه کنید. به ویژه مدارکی مثل ملک و پیشنهاد شغلی و اینجور چیزها اصلا برای ایرانی ها به عنوان وابستگی اجتماعی تعریف نمیشه. افرادی که پرونده شما رو بررسی می کنند با فرهنگ مردم اون منطقه آشنایی دارند و این مسائل رو متوجه میشن.
در مورد آشنا در کل هر چه نزدیک تر باشه و احساس کنند که رابطه بین شما نزدیک تره (هم از نظر آشنایی خانوادگی هم از نظر جغرافیایی) تاثیر منفی اش بیشتره. این مورد به عکس برای مهاجرها یک نقطه قوت هست چون باید نشون بدن یک فردی وجود داره که در صورتی که به مشکل مالی چیزی خوردند از اونها حمایت کنه ولی برای غیر مهاجرتی ها برعکس عمل می کنه. البته هر ویزای غیر مهاجرتی هم به یک اندازه از این موضوع متاثر نیست. توریستی ها از همه بیشتر از این بند متاثر میشن و مثلا برای فردی که برای کنفرانسی چیزی به آمریکا میره بهتره که همسر و فرزندانش در ایران بمونند که شانس گرفتن ویزاش بیشتر بشه ولی برای دانشجویی ها در مقایسه با توریستی ها کمتر سخت گیری میشه.
به طور خلاصه شما باید به شکلی عمل نکنید که خیلی تابلو باشه و بهانه برای رد ویزا بده (مثل همون گرفتن پذیرش در همون شهر یا ایالتی که آشناهای نزدیکتون اونجاست) بقیه اش یک مقدار هم به شانس بستگی داره و فرمول خیلی مشخصی نداره که اگر اون رو رعایت کنید حتما ویزا بگیرین. یک نکته ای هم که به نظرم باید در اینجا در نظر گرفت اینه که معمولا تعداد متقاضیان ویزا بیشتر از تعداد ظرفیت های ویزایی هست که نهادهای تصمیم گیر به صورت سالانه در نظر می گیرند و از این نظر طبق اصل لانه کبوتر خیلی از متقاضیان خواهی نخواهی باید به شکلی درخواست هاشون رد بشه.
در مورد آشنا در کل هر چه نزدیک تر باشه و احساس کنند که رابطه بین شما نزدیک تره (هم از نظر آشنایی خانوادگی هم از نظر جغرافیایی) تاثیر منفی اش بیشتره. این مورد به عکس برای مهاجرها یک نقطه قوت هست چون باید نشون بدن یک فردی وجود داره که در صورتی که به مشکل مالی چیزی خوردند از اونها حمایت کنه ولی برای غیر مهاجرتی ها برعکس عمل می کنه. البته هر ویزای غیر مهاجرتی هم به یک اندازه از این موضوع متاثر نیست. توریستی ها از همه بیشتر از این بند متاثر میشن و مثلا برای فردی که برای کنفرانسی چیزی به آمریکا میره بهتره که همسر و فرزندانش در ایران بمونند که شانس گرفتن ویزاش بیشتر بشه ولی برای دانشجویی ها در مقایسه با توریستی ها کمتر سخت گیری میشه.
به طور خلاصه شما باید به شکلی عمل نکنید که خیلی تابلو باشه و بهانه برای رد ویزا بده (مثل همون گرفتن پذیرش در همون شهر یا ایالتی که آشناهای نزدیکتون اونجاست) بقیه اش یک مقدار هم به شانس بستگی داره و فرمول خیلی مشخصی نداره که اگر اون رو رعایت کنید حتما ویزا بگیرین. یک نکته ای هم که به نظرم باید در اینجا در نظر گرفت اینه که معمولا تعداد متقاضیان ویزا بیشتر از تعداد ظرفیت های ویزایی هست که نهادهای تصمیم گیر به صورت سالانه در نظر می گیرند و از این نظر طبق اصل لانه کبوتر خیلی از متقاضیان خواهی نخواهی باید به شکلی درخواست هاشون رد بشه.
(26-06-2014, 06:11 PM)'reza2020' نوشته:ممنون از توضیحاتی که دادید منظور شما از اینکه همه اقوام درجه یک آدم ایران باشند میتونه پدر ومادر هم باشه؟ خصوصا برای من که تک فرزند پسر بوده و اختلاف سنی زیادی با پدر و مادرم دارم وسنشان بالا میباشد. آیا بنظر شما این دلیل قانع کننده ای هستش برای اثبات بازگشت؟
سوال دیگه ای که دارم در مورده مدارک شغلی اینه که شرکت بنام خودمان و برای خودمون باشه بهتره یا اینکه از یک شرکتی که در آن کار میکنیم و مرتبط با رشته ای که در ایران خوندیم باشه نامه بگیریم بهتره؟
درمورده job offer میشه از همون شرکتی که در اون کار میکنیم و سابقه کار ازش داریم نامه job offer برای سفارت بگیریم با اینکه باید از یک شرکت دیگه بگیریم؟
با سپاسممنون از توضیحاتی که دادید منظور شما از پذیرش گرفتن در ایالتی که آشنایان مقیم آمریکای شما در آن ساکن هستند چه اقوامی است؟
درجه 1 که شامل پدر و مادر و همسر و فرزندان میشود؟
درجه 2 که شامل برادر و خواهر میشود؟
درجه 3 که شامل دایی,عمو,خاله,عمه میشود؟
درجه 4 که شامل پسر دایی,پسر خاله,پسر عمو,پسر عمه,دختر عمو,دختر خاله ,دختر دایی دختر عمه میشود؟
با سپاس
ای دگرگون کننده ی دل ها و چشم ها / ای گرداننده ی روزها و شب ها / ای تغییر دهنده ی روزگار و انسان ها / حال ما را به بهترین حال دگرگون فرما
.We are all visitors to this time, this place. We are just passing through. Our purpose here is to observe, to learn, to grow, to love... and then we return home
Aboriginal Proverb -