24-07-2014, 01:36 PM
آنچه در روز مصاحبه در تاریخ 30 تیر 93 در سفارت آلمان گذشت:
بعد اینکه شب چند دور مدارک رو چک کردم دیدم یک کپی از مدرک زبانم کمه.دیروقت بود و دیگه کپی بسته بود.امیدوار یودم صبح تو اون پاساژ بیمه که پایین سفارته ساعت 7 یک کپی باز باشه.صبحش بالاخره کپی رو همونجا گرفتم و خیالم راحت شد.از بازرسی کیف و بدن گذشتم.حواستون باشه سکه پول خرد تو جیبتون نباشه.چقدر سر اینکه جیبامو خالی کنم اذیت شدم.بعد در قسمت کنترل مدارک یک آقای جوون مودب بود پرسید چه ویزایی میخواین گفتم دانشجویی رو یک کاغذ نوشت باجه 1 وقتی از در ساختمونی که باجه ها توشه وارد شدم همون جلو در یک بوفه هست که فتوکپی هم داره اما از بیرون گرونتره.خلاصه رفتم پشت در باجه 1 و 4 یا 5 نفر تو نوبت جلو من بودن.خیلی استرس داشتم اما با بچه های دیگه انقدر حرف زدیم و خندیدیم که همه یادمون رفت کجاییم.هرچی وقت میگذشت رله تر میشدیم.این اولین باری بود که میدیدم انتظار میتونه مفید باشه.وقت من ساعت 7.30 بود اما حدودا 9.30 نوبتم شد.یکی از بچه ها یادش رفته بود اصل مدارک رو بیاره.حالش بد بود.بهش گفتیم تو خونسرد باش شاید اصلا نخواد نشون بدی..یکی دیگه از پذیرشش کپی نگرفته یود که مجبور شد بره پایین بگیره و همه رو معطل کرد.خواهش میکنم منظم باشین بجه ها. یکی دیگه هم که یکبار قبلا ریجکت شده بود که کلا استرس نداشت.پشت در شما هم صدای اون کارمند رو که مصاحبه میگیره میشنوین اینجوری سوالا روشن میشه و میتونین خودتونو واسه سوالا آماده کنید.از همه ما که سوالات یکسانی پرسید.چرا میخواین برین آلمان؟ چندتا خواهر و برادرین؟اینجان یا آلمانن؟
خلاصه نوبتم شد و رفتم داخل هنوز یک کم استرس داشتم اما سعی کردم به خودم مسلط باشم چون دوستم که رفته بود مصاحبه سفارت آمریکا بهم گفته بود احتمالا همه چی با دوربین ضبط میشه و اگه زیاد استرس داشته باشی سفارت رو به شک میندازی.مواظب رفتارتون باشین.ناخنتونو نکنین.لبتونو نکنین.هی این پا و اون پا نکین.با پا به زمین ضربه نزنین.خلاصه از این دست رفتارها.اون کارمنده یک دختر جوون 27/28 ساله بود.خیلی ریلکس و اروم بود و آرامش اون به منم ارامش داد.یک کم کند کار میکرد اما با دقت.همه مدارک رو دونه دونه با حوصله چک کرد.اطلاعات منو تو کامپیوتر وارد کرد.مثل مشخصات پاسپورت.معدلهام.تاریخ پذیرش و از اینجور چیزها.معدل ها و تاریخهای مدرکتونو حفظ باشین.شاید حوصلش نیاد نگاه کنه و از خودتون بپرسه.کلا اون روز سفارت جو خوبی داشت.بعد اخرسر صفحه اخر پاسمو مهر زد و گفت 6 هفته دیگه سایت رو چک کنم و اگه جواب ویزا مثبت اومد شماره پرونده ام اعلام میشه.بعد پاسمو بیارم که مهرهای نهایی رو بزنن.بعد رفتم صندوق 60 یورو دادم و یک کاغذ آ4 داد که قبض صندوق بود و یک کاغذ کوچیک که شماره پرونده توش بود که مثلا تو سایت بعدا اعلام میشه.60 یورو همراهتون باشه.در غیر اینصورت ممکنه صندوق پول درسته قبول نکنه و دوباره مجبور شید یرین بیرون از سفارت و خرد کنین.خلاصه این که خیلی روز خوبی بود و اصلا فکر نمیکردم اینطوری باشه و از اینکه واسه سری دوم واسه پذیرش اقدام کرده بودمو ناامید نشده بودم راضی و خوشحال بودم.در ضمن از بچه ها شنیدم وقت اضطراری جمع شده. و از همه یک سری کپی مدارک رو گرفتن نه دو سری کپی.با اینحال 2 سری ببرین شاید لازم شه.من 2 تا عکس هم دادم که یکیشو همونجا گم کرد و یکی دیگه خواست خوب شد داشتم. عکس هم اضافه ببرین نه فقط 2 تا.
بعد اینکه شب چند دور مدارک رو چک کردم دیدم یک کپی از مدرک زبانم کمه.دیروقت بود و دیگه کپی بسته بود.امیدوار یودم صبح تو اون پاساژ بیمه که پایین سفارته ساعت 7 یک کپی باز باشه.صبحش بالاخره کپی رو همونجا گرفتم و خیالم راحت شد.از بازرسی کیف و بدن گذشتم.حواستون باشه سکه پول خرد تو جیبتون نباشه.چقدر سر اینکه جیبامو خالی کنم اذیت شدم.بعد در قسمت کنترل مدارک یک آقای جوون مودب بود پرسید چه ویزایی میخواین گفتم دانشجویی رو یک کاغذ نوشت باجه 1 وقتی از در ساختمونی که باجه ها توشه وارد شدم همون جلو در یک بوفه هست که فتوکپی هم داره اما از بیرون گرونتره.خلاصه رفتم پشت در باجه 1 و 4 یا 5 نفر تو نوبت جلو من بودن.خیلی استرس داشتم اما با بچه های دیگه انقدر حرف زدیم و خندیدیم که همه یادمون رفت کجاییم.هرچی وقت میگذشت رله تر میشدیم.این اولین باری بود که میدیدم انتظار میتونه مفید باشه.وقت من ساعت 7.30 بود اما حدودا 9.30 نوبتم شد.یکی از بچه ها یادش رفته بود اصل مدارک رو بیاره.حالش بد بود.بهش گفتیم تو خونسرد باش شاید اصلا نخواد نشون بدی..یکی دیگه از پذیرشش کپی نگرفته یود که مجبور شد بره پایین بگیره و همه رو معطل کرد.خواهش میکنم منظم باشین بجه ها. یکی دیگه هم که یکبار قبلا ریجکت شده بود که کلا استرس نداشت.پشت در شما هم صدای اون کارمند رو که مصاحبه میگیره میشنوین اینجوری سوالا روشن میشه و میتونین خودتونو واسه سوالا آماده کنید.از همه ما که سوالات یکسانی پرسید.چرا میخواین برین آلمان؟ چندتا خواهر و برادرین؟اینجان یا آلمانن؟
خلاصه نوبتم شد و رفتم داخل هنوز یک کم استرس داشتم اما سعی کردم به خودم مسلط باشم چون دوستم که رفته بود مصاحبه سفارت آمریکا بهم گفته بود احتمالا همه چی با دوربین ضبط میشه و اگه زیاد استرس داشته باشی سفارت رو به شک میندازی.مواظب رفتارتون باشین.ناخنتونو نکنین.لبتونو نکنین.هی این پا و اون پا نکین.با پا به زمین ضربه نزنین.خلاصه از این دست رفتارها.اون کارمنده یک دختر جوون 27/28 ساله بود.خیلی ریلکس و اروم بود و آرامش اون به منم ارامش داد.یک کم کند کار میکرد اما با دقت.همه مدارک رو دونه دونه با حوصله چک کرد.اطلاعات منو تو کامپیوتر وارد کرد.مثل مشخصات پاسپورت.معدلهام.تاریخ پذیرش و از اینجور چیزها.معدل ها و تاریخهای مدرکتونو حفظ باشین.شاید حوصلش نیاد نگاه کنه و از خودتون بپرسه.کلا اون روز سفارت جو خوبی داشت.بعد اخرسر صفحه اخر پاسمو مهر زد و گفت 6 هفته دیگه سایت رو چک کنم و اگه جواب ویزا مثبت اومد شماره پرونده ام اعلام میشه.بعد پاسمو بیارم که مهرهای نهایی رو بزنن.بعد رفتم صندوق 60 یورو دادم و یک کاغذ آ4 داد که قبض صندوق بود و یک کاغذ کوچیک که شماره پرونده توش بود که مثلا تو سایت بعدا اعلام میشه.60 یورو همراهتون باشه.در غیر اینصورت ممکنه صندوق پول درسته قبول نکنه و دوباره مجبور شید یرین بیرون از سفارت و خرد کنین.خلاصه این که خیلی روز خوبی بود و اصلا فکر نمیکردم اینطوری باشه و از اینکه واسه سری دوم واسه پذیرش اقدام کرده بودمو ناامید نشده بودم راضی و خوشحال بودم.در ضمن از بچه ها شنیدم وقت اضطراری جمع شده. و از همه یک سری کپی مدارک رو گرفتن نه دو سری کپی.با اینحال 2 سری ببرین شاید لازم شه.من 2 تا عکس هم دادم که یکیشو همونجا گم کرد و یکی دیگه خواست خوب شد داشتم. عکس هم اضافه ببرین نه فقط 2 تا.
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت