پژمان اول از همه بگم که واقعا از این اتفاق ناراحت شدم ولی مطمئنم این اتفاق افتاد چون قرار است جای بهتری پذیرش بگیری
کاملا می تونم درک بکنم که از دست این استاد چقدر عصبانی هستی ولی بهتر است کمی از بالا به کل قضیه نگاه بکنی.
از خودمون شروع می کنم.چرا ما ایرانی ها در پروسه اپلای خیلی وقت ها اخلاق رو زیر پا می گذاریم؟شاید دلیل اصلی اش مشکلاتی است که از بیرون و از سیستمی که در ان زندگی کردیم به ما تحمیل شده.مثلا بحث سربازی ،آزاد کردن مدرک، گرفتن پاسپورت،مشکلات ستاره دار بودن دانشجو،عدم توانایی اساتید در نوشتن یک ریکامندیشن درست و بروکراسی احمقانه ما را در شرایطی قرار می دهد که احساس می کنیم نسبت به یک دانشجوی خارجی دچار تبعیض شدیم.یعنی فکر می کنیم رقابت عادلانه نیست پس تصمیم می گیریم با یک سری روش ها شرایط را بهتر کنیم.خودمان می دانیم کارمان غلط است ولی با این فکر ها خودمان را توجیح می کنیم.من نمی توانم در این باره قضاوت کنم که این کار درست است یا غلط ولی به هر حال روش هایی که بکار می بریم خلاف اخلاقیات است.مطمئن هم هستم که اگر در محیطی درست بودیم هیچ وقت این کار رو نمی کردیم.در ایران مردم چراغ قرمز را وقتی کسی نیست رد می کنند همین افراد در کشور های اروپایی افرادی متمدن می شود.
حال برگردم سر بحث استاد شما.این استاد در کشوری زندگی می کند که علی رغم اروپایی بودن جزو کشور های بد نام در سیستم اداری است.در داخل کشور همیشه درگیری است و اتفاقا استانی که در آن زندگی می کند مرکز درگیری هاست.می دونم که بروکراسی اداری و خیلی از مشکلات سیستمی که در ایران تجربه کرده ایم نه با آن شدت ولی تا حدودی در اسپانیا هم وجود دارد.با این شرایط فکر کن که شاید مشکل از طرف استاد نبوده و دولت حرفش رو عوض کرده.آیا باز هم مقصر استاد بوده است؟به نظرم قبل هر چیز دلیل این موضوع را جویا شوید و بعد از آن به چشم یک تجربه و یک فکت که در همه کشور ها این اتفاق ممکن است بیفتد باهاش برخورد کن.امیدوارم در این مدت پروسه سایر دانشگاه ها را متوقف نکرده باشی و این اتفاق یک تجربه تلخ ولی بدون هزینه بوده باشد
با حرف هایی که قبلا زده بودیم حدس من این است که استاد قبلا یک دانشجوی دیگر انتخاب کرده بوده و اون در دقیقه نود کنسل کرده و ددلاین فاند گذشته.بعد سعی کرده با یک دانشجوی دیگر فاند را پس بگیرد ولی موفق نشده.
به هر حال زیاد خودت رو بابتش ناراحت نکن.اتفاقی است که افتاده و کش دادن داستان فقط باعث می شه دیرتر فراموشش کنی.ایشالا همین روز ها از دانشگاه های انگلستان خبر های خوبی می شنوی
کاملا می تونم درک بکنم که از دست این استاد چقدر عصبانی هستی ولی بهتر است کمی از بالا به کل قضیه نگاه بکنی.
از خودمون شروع می کنم.چرا ما ایرانی ها در پروسه اپلای خیلی وقت ها اخلاق رو زیر پا می گذاریم؟شاید دلیل اصلی اش مشکلاتی است که از بیرون و از سیستمی که در ان زندگی کردیم به ما تحمیل شده.مثلا بحث سربازی ،آزاد کردن مدرک، گرفتن پاسپورت،مشکلات ستاره دار بودن دانشجو،عدم توانایی اساتید در نوشتن یک ریکامندیشن درست و بروکراسی احمقانه ما را در شرایطی قرار می دهد که احساس می کنیم نسبت به یک دانشجوی خارجی دچار تبعیض شدیم.یعنی فکر می کنیم رقابت عادلانه نیست پس تصمیم می گیریم با یک سری روش ها شرایط را بهتر کنیم.خودمان می دانیم کارمان غلط است ولی با این فکر ها خودمان را توجیح می کنیم.من نمی توانم در این باره قضاوت کنم که این کار درست است یا غلط ولی به هر حال روش هایی که بکار می بریم خلاف اخلاقیات است.مطمئن هم هستم که اگر در محیطی درست بودیم هیچ وقت این کار رو نمی کردیم.در ایران مردم چراغ قرمز را وقتی کسی نیست رد می کنند همین افراد در کشور های اروپایی افرادی متمدن می شود.
حال برگردم سر بحث استاد شما.این استاد در کشوری زندگی می کند که علی رغم اروپایی بودن جزو کشور های بد نام در سیستم اداری است.در داخل کشور همیشه درگیری است و اتفاقا استانی که در آن زندگی می کند مرکز درگیری هاست.می دونم که بروکراسی اداری و خیلی از مشکلات سیستمی که در ایران تجربه کرده ایم نه با آن شدت ولی تا حدودی در اسپانیا هم وجود دارد.با این شرایط فکر کن که شاید مشکل از طرف استاد نبوده و دولت حرفش رو عوض کرده.آیا باز هم مقصر استاد بوده است؟به نظرم قبل هر چیز دلیل این موضوع را جویا شوید و بعد از آن به چشم یک تجربه و یک فکت که در همه کشور ها این اتفاق ممکن است بیفتد باهاش برخورد کن.امیدوارم در این مدت پروسه سایر دانشگاه ها را متوقف نکرده باشی و این اتفاق یک تجربه تلخ ولی بدون هزینه بوده باشد
با حرف هایی که قبلا زده بودیم حدس من این است که استاد قبلا یک دانشجوی دیگر انتخاب کرده بوده و اون در دقیقه نود کنسل کرده و ددلاین فاند گذشته.بعد سعی کرده با یک دانشجوی دیگر فاند را پس بگیرد ولی موفق نشده.
به هر حال زیاد خودت رو بابتش ناراحت نکن.اتفاقی است که افتاده و کش دادن داستان فقط باعث می شه دیرتر فراموشش کنی.ایشالا همین روز ها از دانشگاه های انگلستان خبر های خوبی می شنوی
کسی که دروغ بدخواهان را می پذیرد احمق است نه دشمن
کسی که از روی بدخواهی دروغ می گوید دشمن است نه احمق
و کسی که شهامت گفتن حرفش را رودررو ندارد دشمنی احمق است
جنگ، صلح است. آزادی، بردگی است. نادانی، توانايی است
کسی که از روی بدخواهی دروغ می گوید دشمن است نه احمق
و کسی که شهامت گفتن حرفش را رودررو ندارد دشمنی احمق است
جنگ، صلح است. آزادی، بردگی است. نادانی، توانايی است