بعد از 105 روز در تاریخ 30 جولای کامپلیتد شدم!
=====================
مصاحبه: 16 اپریل
آپدیت واشنگتن: 16 اپریل (این آپدیت به حساب نمیاد البته!)
آپدیت آنکارا: 20 اپریل (تا قبل از این تاریخ نمیشناخت کیسم رو و از این تاریخ شناخت و رفتم رو Pending)
آپدیت آنکارا: 5 جون (درخواست کارت معافیت رفتن از حالت Pending یه Need more info)
آپدیت واشنگتن: 8 جون (احتمالا این برا همون کارت معافیت بوده)
آپدیت آنکارا: 8 جون (رفتن از حالت Need more info به Pending)
آپدیت واشنگتن: 2 جولای (خودم حدسم این بود که این کلیر باید باشه اما نبود! هنوزم حس میکنم بوده!! حالا ویزا رو بگیرم معلوم میشه)
و نهایتا ساعت 5و18دقیقه بعد از ظهر کامپلیتد در آنکارا: 30جولای
=====================
سیزده روز مونده به بلیطی پرواز امریکا که خریدم. 25 روز مونده به تاریخ I-20 کلیر شدم.
=====================
رشته شیمی (مهندسی نه!)
فول فاند (TA + یه فلوشیب که در سایت دانشگاه نوشته شده: Grinter Fellowship: this fellowship helps recruit truly exceptional graduate students)
University of Florida
سربازی معاف
سابقه کار: فقط تدریس در دبیرستان (7سال)
16تا مقاله ISI (البته حساس نبودن هیچکدوم) (h-index=5)
دو کتاب فارسی
داور سه ژورنال ISI
پژوهشگر برتر (دو سال)
دانشجو برتر (لیسانس)
=====================
آنکارا *** است و من هیچوقت این حماقت در زندگیم رو فراموش نمیکنم که رفتم آنکارا!
به نظر من آنکارا برای کیس های خاص و آخرین خط خوبه! کلا سفارت بی نظمی بوده و هست و داستان های عجیب و غریبی توش اتفاق میفته که بعدا خواهم گفت.
و یه حرف به اونایی که توی کلیرنس هستن:
ببینید دوستان یکی از دوستانم در حرفای خیلی خوبی میزد راجع به توهم!! و واقعا این توهم برای همه ماها در دوره کلیرنس پیش میاد! من حتی توهمات عمیق تری هم میزدم! مثلا: یه بار میخاستم تو گوگل سرچ کنم "انجمن شیمی ایران" یادم رفت Alt+Shift رو بزنم قبلش، شد: "hk[lk adld hdvhk" یا خدا گفتم نکنه الان بیان بررسی کن سرچ هیستوری من رو بعد بکن این بصورت رمزی داره یه چیزی رو سرچ میکنه!!! آدم خطرناکیه! پس ریجکت! یا یه مورد دیگه یکی از آشناها تو وایبر میگفت کی میری امریکا و اینا منم میگفتم هنوز معلوم نیست بعد اون شروع میکرد به شوخی ف*ش دادن به US آقا منو بگی!
یا مثلا یادم میومد یه ایمیلی امده برام چند سال پیش! یهو یادم میفتاد میرفتم پیداش میکردم دلیتش میکردم! بعد خیالم راحت میشد. چند دقیقه بعدش میگفتم نکنه اینا برن اول ایمیلایی که دلیت میکنیم رو بررسی میکنن!! کاش دلیش نکرده بودم لاقل میون اون همه ایمیل گم و گور بود!! الان که راحتتر پیداش میکنن!!
خواب های پریشان و کابوس ها بماند! .....دقیقا شش بار در طول 105روز کلیرنس کابوس های مرتبط و وحشتناکی دیدم که بیخیال گفتنشون میشم.
خلاصه بگم همه ما یه زمان حدود 4-5 ساله از زندگی مون رو تو این راه گذاشتیم. واقعا راه سخت و پر مشقت و پر استرسی هست. هر مرحله ش واقعا یه داستانه. این داستان با گرفتن ویزا به آخر نمیرسه و ادامه داره. اما همه شماهایی که پذیرش میگیرید حتما یه انسان لایقی هستید که دولت امریکا برای شما هزینه میکنه (هرچند یه وضعیت برد-برد ایجاد میکنه)
مخلصم
=====================
مصاحبه: 16 اپریل
آپدیت واشنگتن: 16 اپریل (این آپدیت به حساب نمیاد البته!)
آپدیت آنکارا: 20 اپریل (تا قبل از این تاریخ نمیشناخت کیسم رو و از این تاریخ شناخت و رفتم رو Pending)
آپدیت آنکارا: 5 جون (درخواست کارت معافیت رفتن از حالت Pending یه Need more info)
آپدیت واشنگتن: 8 جون (احتمالا این برا همون کارت معافیت بوده)
آپدیت آنکارا: 8 جون (رفتن از حالت Need more info به Pending)
آپدیت واشنگتن: 2 جولای (خودم حدسم این بود که این کلیر باید باشه اما نبود! هنوزم حس میکنم بوده!! حالا ویزا رو بگیرم معلوم میشه)
و نهایتا ساعت 5و18دقیقه بعد از ظهر کامپلیتد در آنکارا: 30جولای
=====================
سیزده روز مونده به بلیطی پرواز امریکا که خریدم. 25 روز مونده به تاریخ I-20 کلیر شدم.
=====================
رشته شیمی (مهندسی نه!)
فول فاند (TA + یه فلوشیب که در سایت دانشگاه نوشته شده: Grinter Fellowship: this fellowship helps recruit truly exceptional graduate students)
University of Florida
سربازی معاف
سابقه کار: فقط تدریس در دبیرستان (7سال)
16تا مقاله ISI (البته حساس نبودن هیچکدوم) (h-index=5)
دو کتاب فارسی
داور سه ژورنال ISI
پژوهشگر برتر (دو سال)
دانشجو برتر (لیسانس)
=====================
آنکارا *** است و من هیچوقت این حماقت در زندگیم رو فراموش نمیکنم که رفتم آنکارا!
به نظر من آنکارا برای کیس های خاص و آخرین خط خوبه! کلا سفارت بی نظمی بوده و هست و داستان های عجیب و غریبی توش اتفاق میفته که بعدا خواهم گفت.
و یه حرف به اونایی که توی کلیرنس هستن:
ببینید دوستان یکی از دوستانم در حرفای خیلی خوبی میزد راجع به توهم!! و واقعا این توهم برای همه ماها در دوره کلیرنس پیش میاد! من حتی توهمات عمیق تری هم میزدم! مثلا: یه بار میخاستم تو گوگل سرچ کنم "انجمن شیمی ایران" یادم رفت Alt+Shift رو بزنم قبلش، شد: "hk[lk adld hdvhk" یا خدا گفتم نکنه الان بیان بررسی کن سرچ هیستوری من رو بعد بکن این بصورت رمزی داره یه چیزی رو سرچ میکنه!!! آدم خطرناکیه! پس ریجکت! یا یه مورد دیگه یکی از آشناها تو وایبر میگفت کی میری امریکا و اینا منم میگفتم هنوز معلوم نیست بعد اون شروع میکرد به شوخی ف*ش دادن به US آقا منو بگی!
یا مثلا یادم میومد یه ایمیلی امده برام چند سال پیش! یهو یادم میفتاد میرفتم پیداش میکردم دلیتش میکردم! بعد خیالم راحت میشد. چند دقیقه بعدش میگفتم نکنه اینا برن اول ایمیلایی که دلیت میکنیم رو بررسی میکنن!! کاش دلیش نکرده بودم لاقل میون اون همه ایمیل گم و گور بود!! الان که راحتتر پیداش میکنن!!
خواب های پریشان و کابوس ها بماند! .....دقیقا شش بار در طول 105روز کلیرنس کابوس های مرتبط و وحشتناکی دیدم که بیخیال گفتنشون میشم.
خلاصه بگم همه ما یه زمان حدود 4-5 ساله از زندگی مون رو تو این راه گذاشتیم. واقعا راه سخت و پر مشقت و پر استرسی هست. هر مرحله ش واقعا یه داستانه. این داستان با گرفتن ویزا به آخر نمیرسه و ادامه داره. اما همه شماهایی که پذیرش میگیرید حتما یه انسان لایقی هستید که دولت امریکا برای شما هزینه میکنه (هرچند یه وضعیت برد-برد ایجاد میکنه)
مخلصم
میگویند داستان هر تولدی پایان شاد یک داستان غمانگیز است.
همواره اختری فرو میافتد تا ستارهای جدید بر دامن آسمان زندگی بدرخشد.
حکایت emeliano در آکادمیا کافه نیز از جنس همین تولدها است.
پهلوانی از افلاک انجمنی فرو افتاد تا امروز emeliano در اینجا درکنار شما باشد.
همواره اختری فرو میافتد تا ستارهای جدید بر دامن آسمان زندگی بدرخشد.
حکایت emeliano در آکادمیا کافه نیز از جنس همین تولدها است.
پهلوانی از افلاک انجمنی فرو افتاد تا امروز emeliano در اینجا درکنار شما باشد.