هر سخن کز دل براید لاجرم بر دل نشیند.
پست هایی که دوستان در این مورد گذاشته بودند رو خوندم و در همه اونها و همین طور اون چیزی که در ذهن من میگذره یه وجه اشتراک دیدم که من رو یاد شعری انداخت که مدتها ورد زبانم بود:
من و تو لحظه به لحظه
کنار پنجره مان
بدین سیاهی ملموس
خوی گر شده ایم
کسی چه می داند بیرون چه می رود در باد
تمام روزنه ها بسته ست
من و تو هیچ ندانستیم
درین غبار
که شب در کجاست روز کجا
و رنگ اصلی خورشید و
آب و گل ها چیست
درخت ها را پیوند می زنند
چنانک
به روی شاخه ی بادام سیب می بینی
به
روی بوته ی بابونه
لاله های کبود
چه مهربانی هایی
اگر به آب ببخشی
حباب خواهد شد
من و تو هیچ ندانستیم
که آن درخت تنومند روشنایی را
کجا به خاک سپردند
یا کجا بردند ؟
بلور شسته ی هر واژه آنچنان آلود
که از رسالت گل
خار و خس
رواج گرفت
به امید اومدن روزی که همه ما بتونیم در جا و موقعیت مناسب خودمون قرار بگیریم و به دور از مسائل مسموم کننده محیطهای علمی و کاری بتونیم هر خدمتی که از هوش و استعداد ما بر میاد برای خودمون و همنوعان انجام بدیم. تا وقی به پایان راه رسیدیم و برگشتیم به گذشته نگاه کردیم بتونیم به خودمون و کارهامون افتخار کنیم و به قول پاستور با اطمینان خاطر فریاد بزنیم که : من هر آنچه در توان داشته ام انجام داده ام.
پست هایی که دوستان در این مورد گذاشته بودند رو خوندم و در همه اونها و همین طور اون چیزی که در ذهن من میگذره یه وجه اشتراک دیدم که من رو یاد شعری انداخت که مدتها ورد زبانم بود:
من و تو لحظه به لحظه
کنار پنجره مان
بدین سیاهی ملموس
خوی گر شده ایم
کسی چه می داند بیرون چه می رود در باد
تمام روزنه ها بسته ست
من و تو هیچ ندانستیم
درین غبار
که شب در کجاست روز کجا
و رنگ اصلی خورشید و
آب و گل ها چیست
درخت ها را پیوند می زنند
چنانک
به روی شاخه ی بادام سیب می بینی
به
روی بوته ی بابونه
لاله های کبود
چه مهربانی هایی
اگر به آب ببخشی
حباب خواهد شد
من و تو هیچ ندانستیم
که آن درخت تنومند روشنایی را
کجا به خاک سپردند
یا کجا بردند ؟
بلور شسته ی هر واژه آنچنان آلود
که از رسالت گل
خار و خس
رواج گرفت
به امید اومدن روزی که همه ما بتونیم در جا و موقعیت مناسب خودمون قرار بگیریم و به دور از مسائل مسموم کننده محیطهای علمی و کاری بتونیم هر خدمتی که از هوش و استعداد ما بر میاد برای خودمون و همنوعان انجام بدیم. تا وقی به پایان راه رسیدیم و برگشتیم به گذشته نگاه کردیم بتونیم به خودمون و کارهامون افتخار کنیم و به قول پاستور با اطمینان خاطر فریاد بزنیم که : من هر آنچه در توان داشته ام انجام داده ام.