06-11-2015, 05:49 PM
سلام
من هم ارشد الکترونیک دارم با دو مقاله ISI در زمینه بین رشته ای نانو و مخابرات میدان اینقدر خوب کار کردم در این زمینه که واقعا رشته برق رو بخاطر علاقه دوست دارم اما وقتی فارغ التحصیل شدم خواستم اپلای کنم و اپلای هم کردم اول از المان شروع کردم چون زمینه نانو در یک انیستیتو رو داشت خوب کار میکرد جواب ایمیل اومد گفت سابقه تدریس و کار صنعتی بیار بصورت حق التدریس در دانشگاه سراسری مشغول شدم تو ذوقم خورد چون دانشجوها با رتبه 7 یا 8 هزار داشتم مهندسی برق میخوندن حتی ساده ترین انتگرال رو بلد نبودن حالا این بماند حقوق حق التدریس که ترمی بود یعنی بعد تمام شدن ترم میدادن اما هیات علمی خودشون ماهی 3 یا 4 تومن میگرفتم اونوقت مسخره ترین درس رو که خودشون وقت نمیزاشتن بخونن بعد برن سر کلاس رو واسه من میزاشتن... با خودم فکر کردم گفتم اپلای کنم واسه امریکا چون یکی از استادا اپلای کرد جوابشو داده بودن واسه یکی از دانشگاهها نیویورک اما به نظرم ارزش نئداره چون اونجا هم همش باید کار کنی مالیات سنگین بدی اما طی تحقیقاتی که از یک پزشک داشتم که 7 سال عمومی خونده بود و 4 سال تخصص پوست تو 4 تا درمانگاه کار میکرد و تو مطبش راحت زندگیش رو میلیارد می چرخید تازه وطنش هم رها نکرده بود میگفت ما وایسادیم داریم به وطن خدمت میکنیم ولی من از اونا واسه دو تا مقالم که تو بهترین ژورنال باشه پوستم کنده شد و در اخر بی پول اونا با پولاشون بهترین واحدهای اپارتمانی رو تو تهران داشتن سفر یه پاریس و فرانکفورت و دبی قضا نمیشه اما من اگه میخواستم اپلای کنم واسه ویزا مصاحبه تو ترکیه پول نداشتم بنابراین به این نتیجه رسیدم زیست خوندن از تجزیه تحلیل یک مقاله تو NATURE سختر نیست ژورنالی که کله گنده های نانو توش مقاله میدادن ایمپکتش 28 هست
بنابراین تغییر رویه دادم و مسیر زندگیم رو تا سنم کم بود تغییر دادم و گفتم تا 40 سالگی میتونم حتا یه دوره فلوشیپ هم ببینم چون ما زبانمون خوبه ..
من هم ارشد الکترونیک دارم با دو مقاله ISI در زمینه بین رشته ای نانو و مخابرات میدان اینقدر خوب کار کردم در این زمینه که واقعا رشته برق رو بخاطر علاقه دوست دارم اما وقتی فارغ التحصیل شدم خواستم اپلای کنم و اپلای هم کردم اول از المان شروع کردم چون زمینه نانو در یک انیستیتو رو داشت خوب کار میکرد جواب ایمیل اومد گفت سابقه تدریس و کار صنعتی بیار بصورت حق التدریس در دانشگاه سراسری مشغول شدم تو ذوقم خورد چون دانشجوها با رتبه 7 یا 8 هزار داشتم مهندسی برق میخوندن حتی ساده ترین انتگرال رو بلد نبودن حالا این بماند حقوق حق التدریس که ترمی بود یعنی بعد تمام شدن ترم میدادن اما هیات علمی خودشون ماهی 3 یا 4 تومن میگرفتم اونوقت مسخره ترین درس رو که خودشون وقت نمیزاشتن بخونن بعد برن سر کلاس رو واسه من میزاشتن... با خودم فکر کردم گفتم اپلای کنم واسه امریکا چون یکی از استادا اپلای کرد جوابشو داده بودن واسه یکی از دانشگاهها نیویورک اما به نظرم ارزش نئداره چون اونجا هم همش باید کار کنی مالیات سنگین بدی اما طی تحقیقاتی که از یک پزشک داشتم که 7 سال عمومی خونده بود و 4 سال تخصص پوست تو 4 تا درمانگاه کار میکرد و تو مطبش راحت زندگیش رو میلیارد می چرخید تازه وطنش هم رها نکرده بود میگفت ما وایسادیم داریم به وطن خدمت میکنیم ولی من از اونا واسه دو تا مقالم که تو بهترین ژورنال باشه پوستم کنده شد و در اخر بی پول اونا با پولاشون بهترین واحدهای اپارتمانی رو تو تهران داشتن سفر یه پاریس و فرانکفورت و دبی قضا نمیشه اما من اگه میخواستم اپلای کنم واسه ویزا مصاحبه تو ترکیه پول نداشتم بنابراین به این نتیجه رسیدم زیست خوندن از تجزیه تحلیل یک مقاله تو NATURE سختر نیست ژورنالی که کله گنده های نانو توش مقاله میدادن ایمپکتش 28 هست
بنابراین تغییر رویه دادم و مسیر زندگیم رو تا سنم کم بود تغییر دادم و گفتم تا 40 سالگی میتونم حتا یه دوره فلوشیپ هم ببینم چون ما زبانمون خوبه ..