تابعیت در واقع رابطه ی یک فرد با یک حکومت می باشد و به اصطلاح حقوقی به معنای عضویت یک فرد در جمعیت تشکیل دهنده یک دولت گفته می شود و یا به عبارتی دیگر تابعیت نشان دهنده رابطه ی سیاسی، حقوقی و معنوی یک شخص با کشوری معین است.
انواع تابعیت
تابعیت ذاتی به تابعیتی گفته می شود که فرد به محض به دنیا آمدن به صورت خودکار آن را کسب میکند. در کشورهای مختلف دنیا تابعیت ذاتی به یکی از این دو روش زیر به شهروندان تعلق میگیرد: سیستم خون و سیستم خاک.
فردی که والدین او تابعیت کشور A را دارند، او نیز تابعیت کشور A را خواهد گرفت. تقریباً تمام کشورهای دنیا تابعیت خونی را به رسمیت می شناسند، هر چند اخیراً در بعضی از کشورهای مهاجر پذیر، محدودیت هایی را قائل شده اند.
فقط کسی که درون خاک کشور A متولد شده باشد، تابعیت کشور A را خواهد گرفت. مثلا در ایران تابعیت به طور عمده بر سیستم خون متکی است، یعنی کسی که از پدر ایرانی (در داخل ایران یا بیرون از ایران) متولد شود ایرانی است اگرچه مادرش غیرایرانی باشد. در آمریکا و کانادا تابعیت به طور عمده بر سیستم خاک مبتنی است. ( سیستم خون شرایط و قوانین خاص خود را دارد)
نکته: طبق قوانین جدید تابعیت کانادا(در زمان نگارش این پست)، در صورتیکه فردی خارج از کانادا متولد شده باشد و هیچکدام از والدین کانادایی اش، متولد کانادا نباشند، تابعیت کانادایی را به صورت اتوماتیک کسب نمی کند مگر آنکه حداقل یکی از والدینش قبل از کسب تابعیت کانادایی، مهاجر کانادا بوده باشد. پس بدین ترتیب مهاجرین که تبعیت کانادایی اخذ نموده اند، لازم نیست نگران تابعیت فرزندشان در صورت به دنیا آمدن وی در خارج از خاک کانادا باشند.
نکته مهم: اگرچه یک کشور فقط بر اساس یکی از این دو سیستم، حق تابعیت اعطا میکند اما در برخی شرایط، امکان ارائه تابعیت بر اساس سیستم دیگر نیر امکان پذیر است. مثلا تابعیت کشور سوئد بر اساس قانون خون است اما در صورتی تابعیت خاکی اعطا می شود که کودکی هیچ تابعیت دیگری نداشته باشد و از پدر و مادری بی هویت به دنیا آمده باشد.
در تصویر زیر، کشورهایی که با رنگ آبی پررنگ مشخص شده اند، بر اساس سیستم خاک تابعیت اعطا میکنند. آبی کمرنگ نشانه امکان اعطای تابعیت خاک در شرایط خاص است.
به تابعیتی گفته می شود که فرد در هنگام تولد آنرا کسب نکرده و بعداً به خاطر پدید آمدن برخی شرایط آن را اخذ نموده است که خود به چند دسته تقسیم می شود:
تابعیت تحصیلی: به تابعیتی گفته می شود که در نتیجه ی اراده و درخواست فرد متقاضی صادر می شود. مثلا یک ایرانی در آلمان درخواست تابعیت آلمان میکند و در نهایت به او اعطا میشود.
تابعیت تبعی: به تابعیتی گفته می شود که شخص نه به اراده خود بلکه به اراده و خواست فرد دیگری دارا می شود. مانند فرزند خوانده ای که بنابر درخواست والدین جدیدش تابعیت پدرخوانده و یا مادرخوانده ی خود را کسب می کند.
تابعیت تحققی: به تابعیتی گفته می شود که شخص در نتیجه ازدواج کسب می کند.
تابعیت اجباری: به تابعیتی گفته می شود که فرد بر اثر اشغال و فتح کشورش توسط کشوری دیگری و یا تقسیم شدن کشوری به کشورهای کوچکتر دیگر به اجبار کسب می کند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و دگر کشورهای بلوک شرق از قبیل چکسلواکی و یا یوگوسلاوی سابق را می توان از این نوع تابعیت نام برد.
تابعیت افتخاری: به تابعیتی گفته می شود که دولت ها به صورت استثنائی به بعضی از اشخاص بسیار مهم به پاس تقدیر از خدماتی که ارائه داده اند و یا فعالیتی که داشته اند اهدا می کند.
تابعیت تجاری: به تابعیتی گفته می شود که بعضی از دولت ها به منظور جلب سرمایه برای توسعه اقتصادی کشورشان در مقابل پرداخت مبلغ قابل توجه ای تابعیت آن کشور را اهدا می کنند.
تابعیت مذهبی: به تابعیتی گفته میشود که فرد به دلیل تعلق داشتن به مذهبی خاصی، بلافاصله پس از ورودش به کشوری، تابعیت آن کشور را کسب می کند که می توان از آن کسب تابعیت اسرائیلی پس از پا گذاشتن هر مهاجر یهودی به خاک اسرائیل نام برد.
مثال 1 یک مرد ایرانی مقیم در نروژ با یک خانم نروژی ازدواج میکند و صاحب فرزند میشود. این فرزند از نظر ایران، ایرانی است و برای ورود به ایران نمیتواند از پاسپورت نروژی اش استفاده کند و ویزای ایران بگیرد. این فرزند باید شناسنامه ایرانی و سپس پاسپورت ایرانی بگیرد و آنگاه میتواند به ایران سفر کند.
نکته: این فرزند در صورتی که پسر باشد و 18 سال تمام داشته باشد، مباحث خدمت سربازی در خصوصش مطرح خواهد بود.
نکته: این فرد میتواند در شرایط خاص بعنوان همراه وارد کشور شود(بدون گذرنامه ایرانی)
مثال 2 یک ایرانی در فرانسه حضور دارد و موفق به دریافت citizenship (حق شهروندی) فرانسه شده است و علاوه بر پاسپورت ایرانی اش، دارای پاسپورت فرانسوی نیز هست. این فرد برای ورود به ایران باید با پاسپورت ایرانی اش وارد شود و نمیتواند از پاسپورت فرانسوی اش استفاده کند و ویزای ایران بگیرد و به ایران سفر کند.
مثال 3 یک خانم باردار ایرانی که همسرش نیز ایرانی است به کانادا سفر میکنند و فرزند ایشان در کانادا بدنیا می آید. از نظر قوانین کانادا این نوزاد کانادایی است و میتواند پاسپورت کانادایی بگیرد. البته از نظر قوانین ایران، این نوزاد ایرانی است و برای ورود به ایران باید شناسنامه و گذرنامه داشته باشد.
مثال 4 یک مرد افغانی که همسرش ایرانی است در ایران صاحب فرزند میشود. این نوزاد از نظر ایران، ایرانی محسوب نمیشود و نمیتوان برایش شناسنامه ایرانی گرفت.
نکته بسیار مهم: یک خانم غیرایرانی در صورت ازدواج با یک مرد ایرانی، به صورت خودکار ایرانی محسوب میشود ( البته از نظر قوانین ایران). دولت ایران موظف است در صورت درخواست این خانم، به ایشان شناسنامه و پاسپورت ایرانی بدهد.
این خانم در صورتی که به ایران نقل مکان کند، مشمول همان قانون معروف خواهد شد که خروج ایشان از کشور منوط به اجازه کتبی شوهر است (نکته: در صورتی که در گذرنامه ایشان محل اقامت کشوری غیر از ایران باشد یا با گذرنامه غیر ایرانی اش بعنوان همراه وارد شده باشد، شرایط متفاوت خواهد بود)
مثال 5 یک خانم فرانسوی با یک آقای ایرانی در فرانسه ازدواج میکنند. این خانم میتوانند از ایران درخواست کنند که شناسنامه و پاسپورت ایرانی به ایشان داده شود اما لزومی به انجام این کار نیست و میتوانند با همان پاسپورت فرانسوی به ایران سفر کنند.
نتبجه مهم تا زمانی که ترک تابعیت نکرده اید، ایرانی محسوب میشوید و برای تردد به ایران باید پاسپورت ایرانی داشته باشید.
گاهی میپرسند، مثلا ما در آلمان ساکن هستیم و پاسپورت آلمانی هم گرفته ایم و مثلا پاسپورت ایرانی مان گم شده یا … آیا میتوانیم با پاسپورت آلمانی، ویزای ایران بگیریم و وارد ایران شویم؟؟ =⇒ پاسخ: خیر! شما تا زمانی که ایرانی هستید باید برای ورود به کشور ایران، پاسپورت ایرانی بگیرید.
اشخاص ذيل تبعه ايران محسوب مي شوند:
1 - كليه ساكنين ايران به استثناي اشخاصي كه تبعيت خارجي آنها مسلم باشد .تبعيت خارجي كساني مسلم است كه مدارك تابعيت آنها مورد اعتراض دولت ايران نباشد .
2 - كساني كه پدرآنها ايراني است اعم از اينكه در ايران يا درخارجه متولد شده باشند .
3 - كساني كه درايران متولدشده وپدرومادرآنان غيرمعلوم باشند.
4 - كساني كه درايران ازپدرومادرخارجي كه يكي ازآنهادرايران متولدشده بوجودآمده اند.
5 - كساني كه درايران ازپدري كه تبعه خارجه است بوجودآمده وبلافاصله پس ازرسيدن به سن هجده سال تمام لااقل يكسال ديگردرايران اقامت كرده باشند والاقبول شدن آنهابه تابعيت ايران برطبق مقرراتي خواهدبودكه مطابق قانون براي تحصيل تابعيت ايران مقرراست .
6 - هرزن تبعه خارجي كه شوهرايراني اختياركند.
7 - هرتبعه خارجي كه تابعيت ايران راتحصيل كرده باشد. تبصره - اطفال متولدازنمايندگان سياسي وقنسولي خارجه مشمول فقره 4و5 نخواهندبود.
الف - هرگاه اشخاصي مذكوردربند4ماده 976پس ازرسيدن به سن بلوغ بخواهندتابعيت پدرخودراقبول كنندبايدظرف يك سال درخواست كتبي به ضميمه تصديق دولت متبوع پدرشان دايربه اينكه آنهاراتبعه خود خواهدشناخت به وزارت امورخارجه تسليم نمايند.
ب - هرگاه اشخاص مذكوردربند5 ماده 976پس ازرسيدن به سن 18سال تمام بخواهندبه تابعيت پدرخودباقي بمانندبايدظرف يكسال درخواست كتبي به ضميمه تصديق دولت متبوع پدرشان دايربه اين كه آنهاراتبعه به وزارت امورخارجه تسليم نمايند.
نسبت به اطفالي كه درايران ازاتباع دولي متولدشده اندكه درمملكت متبوع آنهااطفال متولدازاتباع ايراني رابه موجب مقررات تبعه خودمحسوب داشته ورجوع آنهارابه تبعيت ايران منوط به اجازه مي كنند معامله متقابله خواهدشد.
اشخاصي كه داراي شرايط ذيل باشندمي توانندتابعيت ايران راتحصيل كنند
1 - به سن هجده سال تمام رسيده باشند.
2 - پنجسال اعم ازمتوالي يامتناوب درايران ساكن بوده باشند.
3 - فراري ازخدمت نظامي نباشند.
4 - درهيچ مملكتي به جنحه مهم ياجنايت غيرسياسي محكوم نشده باشند.
درموردفقره دوم اين ماده مدت اقامت درخارجه براي خدمت دولت ايران درحكم اقامت درخاك ايران است .
اتباع ايران نمي توانندتبعيت خودراترك كنندمگربه شرايط ذيل
1 - به سن 25سال تمام رسيده باشند.
2 - هيئت وزراءخروج ازتابعيت آنان رااجازه دهد.
3 - قبلا تعهد نمايند كه درظرف يكسال ازتاريخ ترك تابعيت حقوق خود رابراموال غيرمنقول كه درايران دارامي باشندوياممكن است بالوراثه دارا شوندولوقوانين ايران اجازه تملك آن رابه اتباع خارجه بدهدبنحوي ازانحاء به اتباع ايراني منتقل كنندزوجه واطفال كسي كه برطبق اين ماده ترك تابعيت مي نماينداعم ازاينكه اطفال مزبورصغيرياكبيرباشندازتبعيت ايراني خارجي نمي گردندمگراينكه اجازه هيئت وزراءشامل آنهاهم باشد.
4 - خدمت تحت السلاح خود را انجام داده باشند.
تبصره الف - كساني كه برطبق اين ماده مبادرت به تقاضاي ترك تابعيت ايران وقبول تابعيت خارجي مي نمايندعلاوه براجراي مقرراتي كه ضمن بند(3)ازاين ماده درباره آنان مقرراست بايدظرف مدت سه ماه ازتاريخ صدورسندترك تابعيت ازايران خارج شوندچنانچه ظرف مدت مزبورخارج نشوندمقامات صالحه امربه اخراج آنهاوفروش اموالشان صادرخواهندنمود وتمديدمهلت مقرره فوق حداكثرتايكسال موكول به موافقت وزارت امور خارجه مي باشد.
تبصره ب - هيئت وزيران مي تواند ضمن تصويب ترك تابعيت زن ايراني بي شوهرترك تابعيت فرزندان او را نيز كه فاقدپدروجدپدري هستندوكمتر از18سال تمام دارند و يا به جهات ديگري محجورنداجازه دهد.فرزندان زن مذكورنيزكه به سن 25سال تمام نرسيده باشندمي توانندبه تابعيت از درخواست مادرتقاضاي ترك تابعيت نمايند.
تابعیت مضاعف یا چندگانه وضعیت شخصی است که همزمان تابعیت دو یا چند کشور را دارد. یعنی برخی کشورها به شما اجازه میدهند که به تابعیت آن کشور درآیید در حالی که همزمان تابعیت کشور قبلی خود را نیز حفظ کنید. در تصویر زیر،کشورهای سبز آنهایی هستند که تابعیت دوگانه را قبول دارند.
مثال 1- کشورهایی که تابعیت دوگانه را قبول دارند(کشورهای سبز در تصویر بالا):
چنانچه یک ایرانی در کشور فنلاند بخواهد به تابعیت فنلاند درآید. کشور فنلاند به او اجازه میدهد که همچنان تابعیت ایرانی خود را حفظ کند و پاسپورت ایرانی اش را نگه دارد
مثال 2- کشورهایی که تابعیت دوگانه را نمیپذیرند(کشورهای قرمز در تصویر بالا):
چنانچه یک ایرانی در کشور دانمارک بخواهد به تابعیت دانمارک درآید. از نظر حکومت دانمارک او باید ابتدا تابعیت ایرانی اش را ترک کند و سپس تابعیت دانمارکی بگیرد (در صورت ترک تابعیت این فرد دیگر ایرانی محسوب نمیشود و برای سفر به ایران باید ویزای ایران بگیرد). مگر این که آن فرد بتواند اثبات کند فرآیند ترک تابعیت زمان بر یا هزینه بر است و مشکلات فراوانی برایش به همراه خواهد داشت.
نکته مهم: در خصوص اتباع ایران، استثناهای خاصی وجود دارد. مثلا کشور آلمان با وجود این که تابعیت دوگانه را قبول ندارد، اما استثناً به ایرانیان اجازه میدهد تابعیت (و در نتیجه پاسپورت) ایرانی خود را همچنان حفظ کنند. بنابراین پیشنهاد میشود قبل از هرگونه تصمیم گیری، از قبل در این زمینه اطلاعات لازم را کسب کنید. این موضوع در مورد کشورهای دیگر مانند نروژ و .. هم صادق است.