اخلاقیات در پروسه پذیرش و بعد از آن

[Babak]

فرض من از گفتن این که غیراخلاقی نیست اینه که شما از ابتدا قصد تغییر دانشگاه رو ندارید و در یک دانشگاه شروع به تحصیل می‌کنید با این امید که اونجا خواهید موند و مدرک خواهید گرفت، ولی بعد از مدتی یا از دانشگاه راضی نیستید یا مشکلات دیگه‌ای پیش میاد که به این نتیجه می‌رسید این دانشگاه برای شما مناسب نیست و تصمیم به تغییر دانشگاه می‌گیرید. اگر از ابتدا قصد شما این باشه که یک مدت در دانشگاه باشید و بعد جای دیگه‌ای برید، به قول شما احتمالا باز هم کار غیراخلاقی‌ای خواهد بود.
در مورد این که ضرر کدوم مورد بیشتره، نمی‌شه خیلی دقیق گفت. بعضی‌ها ممکنه در دانشگاهی شروع به کار کنند و در همون مدت مثلا یک سال کلی پروژه‌های استاد رو جلو ببرند یا حتی مقالاتی چاپ کنند. در اون صورت فکر نمی‌کنم ضرر چندانی هم متوجه استاد یا دانشگاه شده باشه.

[Pejman]

خیلی جالبه واقعاً. من الان بلایی سرم اومد که از بی اخلاقی استاد ناشی می شد. نمی دونم از این مورد من می شه نتیجه ای گرفت یا نه. ولی واقعاً از صداقتی که به خرج داده بودم پشیمون شدم...

پیرو بحثی که اینجا داشتم، تصمیم گرفتم که پیشنهاد مورد نظر رو (به دلایلی که برای خودم داشتم) قبول کنم و برم. در واقع چون تنها یک روز هم فرصت داشتم، باید سریع تصمیم می گرفتم... در نتیجه تصمیمم قطعی شد و به استاد گفتم و تمام تلاشم رو برای گرفتن ویزا و یادگیری زبان و غیره شروع کردم...

امروز استاد مربوطه بهم ایمیل زده که بورس از طرف دولت جور نشده و گروه اونها واجد شرایط بورس نشده!! به همین سادگی...

من هم جواب دادم که استاد عزیز وقتی شما بورست قطعی نشده چطوری از من قول خواستی که یه روزه جواب بدم و به جای دیگه ای فکر نکنم؟؟ نمی دونم واقعاً چطوری می شه صادق بود، اخلاقی عمل کرد تو این پروسه، تو پروسه ای که استاداش هم غیر اخلاقی عمل می کنند.

[soilman]

واقعا این موردشو ندیده بودیم که دیدیم
من فکر کنم کلا استاد های اروپایی از این نظر نمی خام قانونش کنم و اینها ولی کلا استادهای اروپایی زیاد نمیشه روشون حساب کرد...بعد هم پژمان جان کلا من اوایلش شک کردم...خود اسپانیایی ها و پرتغالی ها و ایتالیایی ها به کشورهای خودشون بر نمیگردن مثلا برای دکترا..چون شما نگاه کن در اروپا سه کشور یونان،ایتالیا و اسپانیا وضع مالی خوبی ندارن....
برای من هم جای تعجب بود که اونها در این بحران مالی چجوری تونستن بورسی رو برای پروژه ای تعریف کنن...چون حتی در سال های پیش هم بیشتر میدیدم که دانشجویان پول میدادن تا بورس بگیرن

به نظرم جواب خیلی خوبی به استاد دادی...بحث اخلاقیات در پروسه ی پذیرش هم بحث پیچیده ای است...من مخالف این هستم که میگن استادها و کلا سیستم تنها و یه به شکل دیگه در بیشتر مواقع اخلاقیات رو رعایت نمی کنن...شما هر جای دنیا بری احتمالش هست...در همین سوئد خوب استادی بنده رو 5 ماه معطل خودش کرده و خیلی راحت می تونسته در میان این ماه ها بهم بگه که آقا جان کنسل شده پروژه برو دنبال یه چیز دیگه ولی مونده بگذره و تازه با شگردی خاص نشون میده که اصلا مقصر نیست..نمیشه گفت مقصر 100% هست ولی می تونست خیلی زودتر از اینها مطلع کنه...
به نظرم ای میلی هم که زدی درست بوده و من فکر می کنم چاره جز اینه...ببخشید حتما مورد بهتری قراره برات پیش بیاد..یقین دارم

شب خوش

خیلی جالبه واقعاً. من الان بلایی سرم اومد که از بی اخلاقی استاد ناشی می شد. نمی دونم از این مورد من می شه نتیجه ای گرفت یا نه. ولی واقعاً از صداقتی که به خرج داده بودم پشیمون شدم...

پیرو بحثی که اینجا داشتم، تصمیم گرفتم که پیشنهاد مورد نظر رو (به دلایلی که برای خودم داشتم) قبول کنم و برم. در واقع چون تنها یک روز هم فرصت داشتم، باید سریع تصمیم می گرفتم... در نتیجه تصمیمم قطعی شد و به استاد گفتم و تمام تلاشم رو برای گرفتن ویزا و یادگیری زبان و غیره شروع کردم...

امروز استاد مربوطه بهم ایمیل زده که بورس از طرف دولت جور نشده و گروه اونها واجد شرایط بورس نشده!! به همین سادگی...

من هم جواب دادم که استاد عزیز وقتی شما بورست قطعی نشده چطوری از من قول خواستی که یه روزه جواب بدم و به جای دیگه ای فکر نکنم؟؟ نمی دونم واقعاً چطوری می شه صادق بود، اخلاقی عمل کرد تو این پروسه، تو پروسه ای که استاداش هم غیر اخلاقی عمل می کنند.

[m0h3n]

پژمان جان،

بنظرم کار درستی کردی.
البته خوب این مسئله هم بحث شده بود که اعتبار دانشگاه و استاد و کشور مقصد در چه حدی هست که بشه واقعا روی قول و حرف استاد سرمایه گذاری کرد.

کلا ناراحت نباش. معمولا وقتی یه موقعیتی اوکی نیست، موقعیت های بهتری در راه هست

[Pejman]

واقعا این موردشو ندیده بودیم که دیدیم
من فکر کنم کلا استاد های اروپایی از این نظر نمی خام قانونش کنم و اینها ولی کلا استادهای اروپایی زیاد نمیشه روشون حساب کرد...بعد هم پژمان جان کلا من اوایلش شک کردم...خود اسپانیایی ها و پرتغالی ها و ایتالیایی ها به کشورهای خودشون بر نمیگردن مثلا برای دکترا..چون شما نگاه کن در اروپا سه کشور یونان،ایتالیا و اسپانیا وضع مالی خوبی ندارن....
برای من هم جای تعجب بود که اونها در این بحران مالی چجوری تونستن بورسی رو برای پروژه ای تعریف کنن...چون حتی در سال های پیش هم بیشتر میدیدم که دانشجویان پول میدادن تا بورس بگیرن

به نظرم جواب خیلی خوبی به استاد دادی...بحث اخلاقیات در پروسه ی پذیرش هم بحث پیچیده ای است...من مخالف این هستم که میگن استادها و کلا سیستم تنها و یه به شکل دیگه در بیشتر مواقع اخلاقیات رو رعایت نمی کنن...شما هر جای دنیا بری احتمالش هست...در همین سوئد خوب استادی بنده رو 5 ماه معطل خودش کرده و خیلی راحت می تونسته در میان این ماه ها بهم بگه که آقا جان کنسل شده پروژه برو دنبال یه چیز دیگه ولی مونده بگذره و تازه با شگردی خاص نشون میده که اصلا مقصر نیست..نمیشه گفت مقصر 100% هست ولی می تونست خیلی زودتر از اینها مطلع کنه...
به نظرم ای میلی هم که زدی درست بوده و من فکر می کنم چاره جز اینه...ببخشید حتما مورد بهتری قراره برات پیش بیاد..یقین دارم

شب خوش

والا soilman جان من کلاً طی مصاحبه ای که با استاد داشتم به نظرم آدم خوبی اومد و به نظرم نمی اومد بخواد نامردی کنه. برام یه کمی عجیب بود که فقط یه روز بهم فرصت تصمیم گیری داده بود، اما فکر نمی کردم این مدلی باشه.

در مورد بورس به نظر من این بحث ربطی زیاد به بحران مالی اونها نداره. من تو سایت iMechanica که موقیعت های خالی دکترا رشته مکانیک رو می زنه، پروژه های قبلی این استاد رو هم بررسی کرده بودم و به نظر میاد که خب در حد یک نفر در سال ایشون می تونسته دانشجو دکترا بگیره و این خیلی عجیب نیست. درسته که بحران مالی در این کشورها وجود داره، ولی این دلیل نمی شه که کلاً برای دکترا بورس تحقیقاتی کامل قطع بشه... البته قبول دارم که نحوه قول خواستن ایشون از من و اینکه فقط یک روز به من فرصت داد کمی مشکوک بود...

به هر حال بحث اینه که من مبنا رو بر صداقت گذاشته بودم و الان نتیجه گرفتم که این رویه اشتباهه و تا زمانی که نامه رسمی دستم نیست نباید اینطوری کامل به صداقت آدمها اعتماد کنم...

پژمان جان،

بنظرم کار درستی کردی.
البته خوب این مسئله هم بحث شده بود که اعتبار دانشگاه و استاد و کشور مقصد در چه حدی هست که بشه واقعا روی قول و حرف استاد سرمایه گذاری کرد.

کلا ناراحت نباش. معمولا وقتی یه موقعیتی اوکی نیست، موقعیت های بهتری در راه هست

ممنون محسن جان. باهات موافقم که هر چی اعتبار استاد و دانشگاه کمتر باشه این موارد محتمل تر هست. مشکل اینجاست که با یه رزومه نسبتاً معمولی نمی شه توقع جواب خوب و قول قطعی از اساتید و دانشگاه های خیلی خوب رو داشت، یه جوری آدم به تناقض می خوره و کلاً تو این مسیر می خوره تو ذوقش...

[Babak]

پژمان جان
متاسفم از مشکلی که برات پیش اومده. متاسفانه مثل دانشجوها، استادهایی هم پیدا می‌شن که به اخلاقیات پایبند نیستند، ولی همون طور که خودت هم گفتی تا زمانی که نامه رسمی پذیرش از طرف کسی به دستت نرسیده، هیچ تضمینی در حرف‌ها و قول‌های داده شده نیست.
به هر حال از اتفاق افتاده ناراحت نباش. قطعا موقعیت‌های بهتر از این برات پیش خواهد اومد. پشتکار اگر مهمترین فاکتور در گرفتن پذیرش نباشه، قطعا یکی از مهمترین فاکتورها هست. به همین خاطر با اراده و تصمیم قاطع دنبال کارهات باش.

[Pejman]

من به فکرم رسید به استاد ایرانی ایشون در CalTech یه ایمیل بزنم و بگم ایشون همچین آدمی است. می دونم شاید کار حرفه ای نباشه و در سرنوشت من تغییری حاصل نمی شه و یه جورایی کار بچه گانه ای شاید به نظر بیاد. اما این حداقل کاری است که می تونم انجام بدم. دیدم ایشون با این استاد همین امسال هم 2-3 تا مقاله دادند و ظاهراً همچنان ارتباط زیادی دارند.

همینطور می خوام به اون سایتی که open position های ایشون رو توش قرار داده یه ایمیل بزنم و بگم این آقا این مدلیه و اعتبار سایتتون رو پایین نیارید.

کسی نظری داره؟

[Faraz]

پژمان اول از همه بگم که واقعا از این اتفاق ناراحت شدم ولی مطمئنم این اتفاق افتاد چون قرار است جای بهتری پذیرش بگیری
کاملا می تونم درک بکنم که از دست این استاد چقدر عصبانی هستی ولی بهتر است کمی از بالا به کل قضیه نگاه بکنی.
از خودمون شروع می کنم.چرا ما ایرانی ها در پروسه اپلای خیلی وقت ها اخلاق رو زیر پا می گذاریم؟شاید دلیل اصلی اش مشکلاتی است که از بیرون و از سیستمی که در ان زندگی کردیم به ما تحمیل شده.مثلا بحث سربازی ،آزاد کردن مدرک، گرفتن پاسپورت،مشکلات ستاره دار بودن دانشجو،عدم توانایی اساتید در نوشتن یک ریکامندیشن درست و بروکراسی احمقانه ما را در شرایطی قرار می دهد که احساس می کنیم نسبت به یک دانشجوی خارجی دچار تبعیض شدیم.یعنی فکر می کنیم رقابت عادلانه نیست پس تصمیم می گیریم با یک سری روش ها شرایط را بهتر کنیم.خودمان می دانیم کارمان غلط است ولی با این فکر ها خودمان را توجیح می کنیم.من نمی توانم در این باره قضاوت کنم که این کار درست است یا غلط ولی به هر حال روش هایی که بکار می بریم خلاف اخلاقیات است.مطمئن هم هستم که اگر در محیطی درست بودیم هیچ وقت این کار رو نمی کردیم.در ایران مردم چراغ قرمز را وقتی کسی نیست رد می کنند همین افراد در کشور های اروپایی افرادی متمدن می شود.
حال برگردم سر بحث استاد شما.این استاد در کشوری زندگی می کند که علی رغم اروپایی بودن جزو کشور های بد نام در سیستم اداری است.در داخل کشور همیشه درگیری است و اتفاقا استانی که در آن زندگی می کند مرکز درگیری هاست.می دونم که بروکراسی اداری و خیلی از مشکلات سیستمی که در ایران تجربه کرده ایم نه با آن شدت ولی تا حدودی در اسپانیا هم وجود دارد.با این شرایط فکر کن که شاید مشکل از طرف استاد نبوده و دولت حرفش رو عوض کرده.آیا باز هم مقصر استاد بوده است؟به نظرم قبل هر چیز دلیل این موضوع را جویا شوید و بعد از آن به چشم یک تجربه و یک فکت که در همه کشور ها این اتفاق ممکن است بیفتد باهاش برخورد کن.امیدوارم در این مدت پروسه سایر دانشگاه ها را متوقف نکرده باشی و این اتفاق یک تجربه تلخ ولی بدون هزینه بوده باشد
با حرف هایی که قبلا زده بودیم حدس من این است که استاد قبلا یک دانشجوی دیگر انتخاب کرده بوده و اون در دقیقه نود کنسل کرده و ددلاین فاند گذشته.بعد سعی کرده با یک دانشجوی دیگر فاند را پس بگیرد ولی موفق نشده.
به هر حال زیاد خودت رو بابتش ناراحت نکن.اتفاقی است که افتاده و کش دادن داستان فقط باعث می شه دیرتر فراموشش کنی.ایشالا همین روز ها از دانشگاه های انگلستان خبر های خوبی می شنوی

[Pejman]

فراز جان خیلی ممنونم از جوابت. راستش می خواستم مفصل جوابت رو بدم اما الان ایمیلم رو استاد جواب داده و بهتره روی این بحث کنم. چون حس می کنم این آدم صداقت نداره و انگار طلبکار هم هست. اگه واقعاً اینطور باشه حتماً در جوابش یه کاری می کنم.

خلاصه ایمیلش اینه: اول از همه ایشون اومده می گه من کِی بهت قول دادم گرنت رو می گیری؟! بعد هم تو معدل لیسانست زیاد بالا نیست و همینطور چون از ایران هستی، اینها باعث شده اونها ریسک نکنند و از این حرفها.... (یه جوری راجع به معدل من حرف می زنه انگار خودشون MIT هستند)

منم جواب دادم می گم که آقا جان شما از روز اول همه چی رو در مورد من می دونستید چطوری ناگهانی فهمیدین من ایرانی هستم یا معدل لیسانسم مشکل سازه؟!! یعنی ایشون نمی تونسته حداقل شفاهی در مورد این مسائل بپرسه و خیالش راحت بشه؟؟ حالا این به کنار.

بعد هم موضوع اصلی اینه که وقتی این آقا یه روزه از من جواب خواسته و تاکید می کنه اگر پذیرش از جای بهتر بگیری، قول بده نری... این یعنی اینکه من متعهد شدم بهش و اگر تو همین چند روز پذیرش بهتری می گرفتم، غیر از این بود که به خاطر ایشون رد می کردم؟؟

اگه حرفام غلطه به من بگید. تمام حرف من اینه که ایشون چطوری از من قول گرفته اگر اونجا رو قبول کنم به جای دیگه فکر نکنم، وقتی با آشنایی با شرایط من احتمال این وجود داشته که بورس بهش ندند. حداقل می تونست بهم بگه که بورس قطعی نیست و هر زمان قطعی شد این تعهد رو از من بگیره.

[Zari]

پژمان جان به نظر من زیاد خودتو اذیت نکن. اولا اینکه برای تو بدون شک موقعیتهای بهتری وجود داره. من با برخوردهای حاکی از عصبانیت مخالفم چرا که چیزی رو عوض نمیکنه و ممکنه اوضاع رو به ضرر شما برگردونه (در اینجا منظور از ضرر، این هستش که طرف بیشتر مدعی میشه و کوتاه نمیاد). به نظرم ایمیل زدن به استاد ایشون کار خوبی نیست اما در مورد ایمیل زدن به اون سایتی که اپن پوزیشن داره نظری ندارم.
از نظر من یکی از کارهایی که میتونی انجام بدی (که اتفاقا یکی از دوستان خودمون در همین فروم هم انجام داده بود) این هستش که پذیرشهای بهتری بگیری و نتایج پذیرشت رو برای این استاد بفرستی که متوجه بشه کارش اشتباه بوده. امیدوارم این قضیه انگیزه ات رو برای اپلای در پوزیشنهای بهتر بیشتر کنه.