23-01-2011, 06:39 PM
در راستاي اجراي ماده 23 فصل دوم آيين نامه معاينه و معافيت مشمولين در صورتيكه پدر مشمول داراي بيماري يا نقص عضوي به شرح زير باشد از نظر شوراي پزشكي نياز به مراقبت و نگهداري دارد.
1-كليه بدخيمي هاي دستگاههاي بدن كه موجب ناتواني و اركارفتادگي فرد گردد و يا پيشرفته و مقاوم به درمان باشد و به تاييد مراجع ذيصلاح رسيده باشد.
2- تومورها و آدنوپاتيهاي مزمن و غيرقابل درمان مدياستن همراه با علايم فشاري برمدياستن.
تبصره: در مورد سرطانهاي قابل درمان و محدود كه متاستاز نداده و عوارض نداشته باشد اين قسمت مداق ندارد.
3-جذام با تشخيص متخصص پوست و تاييد مراكز مبارزه با جذام در مرحله ايزوله شدن بيمار و تا زماني كه خطر واگير بيماري به ديگران وجود دارد و به همين نحو در انواعي از بيماري كه پيشرفته بوده و عوارض شديد پوستي يا عصبي در شخص مبتلا ايجاد كرده باشد.
4-سيفليس هاي عصبي يا قلبي عروقي شديد و يا سيفليس هاي استخواني كه ايجاد ضايعات انهدامي در استخوان يا مفاصل كرده باشد.
5-مبتلايان به سل فعال كه منجر به محدوديت و ازكارافتادگي فرد گردد با تاييد مراكز تخصصي مربوطه.
6- آرتريتهاي مزمن توام با تغيير شكل در استخوانها و جمود در مفاصل و ستون فقرات به صورت پيشرفته كه مانع انجام فعاليتهاي روزمره شده باشد.
7-انواع نوروپاتي ها و ميوپاتي هاي اوليه و ثانوي در مراحل پيشرفته كه منجر به ناتواني و اختلال در ايستادن و حركت شده باشد.
8- فلج اندام فوقاني يا تحتاني يا نيمه بدن ( همي پلژي، پاراپلژي) كه موجب ناتواني در اعمال وزانه شخص شده باشد.
9-پاركينسون در مراحل پيشرفته با علايم باليني واضح و با تاييد متخصص بيماريهاي اعصاب.
10-مولتيپل اسكلروز در مرحله استقرار كامل.
11- انواع صرع مقاوم به درمان.
12-كليه ضايعات عروقي مغزي كه موجب ناتواني فرد گردد.
13- كليه بيماريها ، تروماها و اعمال جراحي روي ستون فقرات كه منجر به اختلالات اسفنكتري و فقدان ارزش كاري يك اندام شده باشد.
14- هرگونه اعمال جراحي روز مغز در صورتيكه منجر به عوارض عصبي يا رواني شديد بعد از عمل شده باشد.
15- پسكيوزها و بيماريهاي رواني مزمن با سابقه معتبر بستري هاي متعدد در بيمارستانهاي رواني و يا تاييد متخصص بيماريهاي رواني.
16- نقص عقلاني و كند ذهني با كسب نظر از متخصص مربوطه و مراكز توانبخشي كه ضريب هوشي به 30% و كمتر نقصان يافته باشد ( ميزان كارايي شخص از نظر مراكز توانبخشي 30% باشد)
17- در مورد قطع يا از كارافتادگي اندام فوقاني يا تحتاني به شرح زير رفتار شود.
الف) قطيع يك پا از زانو به بالا و يا اينكه عملا يك پا كارايي خود را از دست داده باشد.
ب) قطع هر دو پا از زانو به بالا و يا اينكه عملا يك پاكارآتي خود را از دست داده باشد.
ج) قطع يك دست از آرنج به بالا و يا اينكه يك دست عملا كارايي خود را از دست داده باشد.
د) قطع هر دو دست از هر جا كه باشد.
18- بيماريهاي مزمن و انسداد شديد ريه به همراه كاهش ظرفيت تنفسي ريه به ميزان 50% و بيشتر.
19- تغيير شكلهاي شديد مادرزادي جدار قفسه صدري كه موجب كاهش ظرفيت تنفسي به ميزان 50% و يا كمتر يا نارسايي قلب شده باشد.
20-سابقه اعمال جراحي ريه و قفسه صدري ( توراكوپلاستي، رزكسيون ريه) كه منجر به كاهش ظرفيت تنفسي به ميزان 50% و يا كمتر شده باشد.
21-هيپرتيروئيدي شديد همراه با عوارض قلبي، عصبي، چشمي و لاغري مفرط و هيپوتيروئيدي پيشرفته با ايجاد عوارض.
22- ديابت شيرين مزمن مقاوم به درمان با عوارض چشمي، عصبي و كليوي پيشرفته.
23- آكرومگالي، ژيگانتيسم، كوشينگ، آديسون در هر مورد به شرطي كه پيشرفته بوده و عوارض جسمي يا رواني يا علايم باليني واضح ايجاد كرده باشد به همراه سوابق معتبر پزشكي و. با تاييد متخصص غدد مترشحه.
24- چاقي مفرط به قسمي كه وزن شخص 80% و يا بالاتر از وزن مطلوب = (2+100 – طول قد) و يا BMI < 40 باشد.
25-بيماريهاي مزمن كبدي همراه با عوارض مربوطه (آسيت و…)
26- نارسايي مزمن كليه با علايم واضح باليني و پاراكلينيكي به تاييد متخصص نفرولوژي.
27- بيماريهاي التهابي مزمن روده ( كرون، كوليت اولسرو) كه پاسخ به درمان طبي نداده و دچار عوارض گوارشي شده باشد.
28-هموفيلي هاي شديد كه نياز به مراقبت هاي ويژه دارند.
29- كولستومي هاي دائمي.
30- كليه اعمال جراحي در سرتاسر دستگاه ادراري كه منجر به تغيير مسير ادراري بشود و انواع پيوندها نظير پيلوستومي، نفروستومي، اورتروستومي- جلدي، سيستوستومي.
31- فيستولهاي مثانه به ركتوم غيرقابل درمان.
32- برداشتن كامل مثانه.
33- برداشتن هر دو كليه و يا يك كليه به همراه اختلال عملكرد در كليه مقابل.
34- پيوند كليه.
35- فقدان هر دو چشم و يا آنكه هر دو چشم عملا فاقد بينايي باشد.
تبصره: به هر علتي كه ديد يك چشم به ميزان 100% و ديد چشم ديگر به ميزان 50% از بين رفته باشد و يا ديد هر دو چشم در مجموع به اندازه 50% ديد يك چشم باشد اين نوع مصداق دارد.
36- كري كامل هر دو گوش كه با سمعك نيز ميزان كاهش شوايي از 60 دسي بل مجموعا در هر دو گوش بيشتر باشد.
37- كري و لالي توام با تاييد متخصص گوش ،حلق، بيني
38- بيماريهاي مادرزادي، اكتسابي ، تومورال، يا التهابي ( روماتيسمال) قلبي، آئورت و يا سرخرگهاي بزرگ ديگر مانند كواركتاسيون. آنوريسم ها و يا اتساع سرخرگها ريوي، كانال آرتريل باز، تنگي شريان ريوي اصلي، فيستولهاي شرياني و ريوي در صورت عارضه دار بودن.
39- بيماري عروق كرونر ( انفاركتوس ميوكارد و آنژين صدري) كه موجب درجاتي از نارسايي قلبي و ازكارافتادگي فرد گردد با تشخيص مراكز تخصصي ن.م.
40- نارسايي پيشرفته قلب با علايم باليني واضح.
41- اعمال پيوند عروق كرونر و تعويض ديچه هاي قلب و گذاشتن پين ميكرهاي دائمي كه عليرغم انجم عمل درجاتي از نارسايي قلب وجود داشته باشد.
42-
انواع آريتمي ها و بلوكهاي قلبي كه موجب نارسايي قلبي شده و امكان انجام فعاليت روزمره را از شخص بگيرد.
43- انواع كارديوميوپاتي ها.
44- قرار گرفتن شخص در كلاسهاي 3 و 4 تنگي نفس مي باشد)
45- اختلالات عروقي كه منجر به فلبيت و پري فلبيت همراه با ورم شديد و مزمن اندام گرديده و آندارتريت مسدود كننده.
46- كليه بيماريهاي ناتوان كننده و شديد پوستي كه به درمان مقاوم بوده وبه تاييد متخصين مربوطه رسيده باشد.
47- اسكار و كلوئيد ناشي از سوختگيها كه موجب اختلال عملكرد اعضا شده و يا بيش از 50 درصد از سطح بدن را فراگرفته باشد.
48- سندرم سوء جذب كه موجب كاشكسي شديد فرد گردد و پاسخ ب درمان طبي نداده باشد.
49- ضعف شديد جسماني ( كاشكسي ) به علل مختلف و نواقص و معايبي كه توان جسماني را به ميزان كاهش داده باشد كه عملا شخص مورد معاينه بدون كمك ديگران در انجام حوايج و تكاليف و كارهاي روزمره ناتوان شده و نياز به مراقبت شخص ديگري داشته باشد.
1-كليه بدخيمي هاي دستگاههاي بدن كه موجب ناتواني و اركارفتادگي فرد گردد و يا پيشرفته و مقاوم به درمان باشد و به تاييد مراجع ذيصلاح رسيده باشد.
2- تومورها و آدنوپاتيهاي مزمن و غيرقابل درمان مدياستن همراه با علايم فشاري برمدياستن.
تبصره: در مورد سرطانهاي قابل درمان و محدود كه متاستاز نداده و عوارض نداشته باشد اين قسمت مداق ندارد.
3-جذام با تشخيص متخصص پوست و تاييد مراكز مبارزه با جذام در مرحله ايزوله شدن بيمار و تا زماني كه خطر واگير بيماري به ديگران وجود دارد و به همين نحو در انواعي از بيماري كه پيشرفته بوده و عوارض شديد پوستي يا عصبي در شخص مبتلا ايجاد كرده باشد.
4-سيفليس هاي عصبي يا قلبي عروقي شديد و يا سيفليس هاي استخواني كه ايجاد ضايعات انهدامي در استخوان يا مفاصل كرده باشد.
5-مبتلايان به سل فعال كه منجر به محدوديت و ازكارافتادگي فرد گردد با تاييد مراكز تخصصي مربوطه.
6- آرتريتهاي مزمن توام با تغيير شكل در استخوانها و جمود در مفاصل و ستون فقرات به صورت پيشرفته كه مانع انجام فعاليتهاي روزمره شده باشد.
7-انواع نوروپاتي ها و ميوپاتي هاي اوليه و ثانوي در مراحل پيشرفته كه منجر به ناتواني و اختلال در ايستادن و حركت شده باشد.
8- فلج اندام فوقاني يا تحتاني يا نيمه بدن ( همي پلژي، پاراپلژي) كه موجب ناتواني در اعمال وزانه شخص شده باشد.
9-پاركينسون در مراحل پيشرفته با علايم باليني واضح و با تاييد متخصص بيماريهاي اعصاب.
10-مولتيپل اسكلروز در مرحله استقرار كامل.
11- انواع صرع مقاوم به درمان.
12-كليه ضايعات عروقي مغزي كه موجب ناتواني فرد گردد.
13- كليه بيماريها ، تروماها و اعمال جراحي روي ستون فقرات كه منجر به اختلالات اسفنكتري و فقدان ارزش كاري يك اندام شده باشد.
14- هرگونه اعمال جراحي روز مغز در صورتيكه منجر به عوارض عصبي يا رواني شديد بعد از عمل شده باشد.
15- پسكيوزها و بيماريهاي رواني مزمن با سابقه معتبر بستري هاي متعدد در بيمارستانهاي رواني و يا تاييد متخصص بيماريهاي رواني.
16- نقص عقلاني و كند ذهني با كسب نظر از متخصص مربوطه و مراكز توانبخشي كه ضريب هوشي به 30% و كمتر نقصان يافته باشد ( ميزان كارايي شخص از نظر مراكز توانبخشي 30% باشد)
17- در مورد قطع يا از كارافتادگي اندام فوقاني يا تحتاني به شرح زير رفتار شود.
الف) قطيع يك پا از زانو به بالا و يا اينكه عملا يك پا كارايي خود را از دست داده باشد.
ب) قطع هر دو پا از زانو به بالا و يا اينكه عملا يك پاكارآتي خود را از دست داده باشد.
ج) قطع يك دست از آرنج به بالا و يا اينكه يك دست عملا كارايي خود را از دست داده باشد.
د) قطع هر دو دست از هر جا كه باشد.
18- بيماريهاي مزمن و انسداد شديد ريه به همراه كاهش ظرفيت تنفسي ريه به ميزان 50% و بيشتر.
19- تغيير شكلهاي شديد مادرزادي جدار قفسه صدري كه موجب كاهش ظرفيت تنفسي به ميزان 50% و يا كمتر يا نارسايي قلب شده باشد.
20-سابقه اعمال جراحي ريه و قفسه صدري ( توراكوپلاستي، رزكسيون ريه) كه منجر به كاهش ظرفيت تنفسي به ميزان 50% و يا كمتر شده باشد.
21-هيپرتيروئيدي شديد همراه با عوارض قلبي، عصبي، چشمي و لاغري مفرط و هيپوتيروئيدي پيشرفته با ايجاد عوارض.
22- ديابت شيرين مزمن مقاوم به درمان با عوارض چشمي، عصبي و كليوي پيشرفته.
23- آكرومگالي، ژيگانتيسم، كوشينگ، آديسون در هر مورد به شرطي كه پيشرفته بوده و عوارض جسمي يا رواني يا علايم باليني واضح ايجاد كرده باشد به همراه سوابق معتبر پزشكي و. با تاييد متخصص غدد مترشحه.
24- چاقي مفرط به قسمي كه وزن شخص 80% و يا بالاتر از وزن مطلوب = (2+100 – طول قد) و يا BMI < 40 باشد.
25-بيماريهاي مزمن كبدي همراه با عوارض مربوطه (آسيت و…)
26- نارسايي مزمن كليه با علايم واضح باليني و پاراكلينيكي به تاييد متخصص نفرولوژي.
27- بيماريهاي التهابي مزمن روده ( كرون، كوليت اولسرو) كه پاسخ به درمان طبي نداده و دچار عوارض گوارشي شده باشد.
28-هموفيلي هاي شديد كه نياز به مراقبت هاي ويژه دارند.
29- كولستومي هاي دائمي.
30- كليه اعمال جراحي در سرتاسر دستگاه ادراري كه منجر به تغيير مسير ادراري بشود و انواع پيوندها نظير پيلوستومي، نفروستومي، اورتروستومي- جلدي، سيستوستومي.
31- فيستولهاي مثانه به ركتوم غيرقابل درمان.
32- برداشتن كامل مثانه.
33- برداشتن هر دو كليه و يا يك كليه به همراه اختلال عملكرد در كليه مقابل.
34- پيوند كليه.
35- فقدان هر دو چشم و يا آنكه هر دو چشم عملا فاقد بينايي باشد.
تبصره: به هر علتي كه ديد يك چشم به ميزان 100% و ديد چشم ديگر به ميزان 50% از بين رفته باشد و يا ديد هر دو چشم در مجموع به اندازه 50% ديد يك چشم باشد اين نوع مصداق دارد.
36- كري كامل هر دو گوش كه با سمعك نيز ميزان كاهش شوايي از 60 دسي بل مجموعا در هر دو گوش بيشتر باشد.
37- كري و لالي توام با تاييد متخصص گوش ،حلق، بيني
38- بيماريهاي مادرزادي، اكتسابي ، تومورال، يا التهابي ( روماتيسمال) قلبي، آئورت و يا سرخرگهاي بزرگ ديگر مانند كواركتاسيون. آنوريسم ها و يا اتساع سرخرگها ريوي، كانال آرتريل باز، تنگي شريان ريوي اصلي، فيستولهاي شرياني و ريوي در صورت عارضه دار بودن.
39- بيماري عروق كرونر ( انفاركتوس ميوكارد و آنژين صدري) كه موجب درجاتي از نارسايي قلبي و ازكارافتادگي فرد گردد با تشخيص مراكز تخصصي ن.م.
40- نارسايي پيشرفته قلب با علايم باليني واضح.
41- اعمال پيوند عروق كرونر و تعويض ديچه هاي قلب و گذاشتن پين ميكرهاي دائمي كه عليرغم انجم عمل درجاتي از نارسايي قلب وجود داشته باشد.
42-
انواع آريتمي ها و بلوكهاي قلبي كه موجب نارسايي قلبي شده و امكان انجام فعاليت روزمره را از شخص بگيرد.
43- انواع كارديوميوپاتي ها.
44- قرار گرفتن شخص در كلاسهاي 3 و 4 تنگي نفس مي باشد)
45- اختلالات عروقي كه منجر به فلبيت و پري فلبيت همراه با ورم شديد و مزمن اندام گرديده و آندارتريت مسدود كننده.
46- كليه بيماريهاي ناتوان كننده و شديد پوستي كه به درمان مقاوم بوده وبه تاييد متخصين مربوطه رسيده باشد.
47- اسكار و كلوئيد ناشي از سوختگيها كه موجب اختلال عملكرد اعضا شده و يا بيش از 50 درصد از سطح بدن را فراگرفته باشد.
48- سندرم سوء جذب كه موجب كاشكسي شديد فرد گردد و پاسخ ب درمان طبي نداده باشد.
49- ضعف شديد جسماني ( كاشكسي ) به علل مختلف و نواقص و معايبي كه توان جسماني را به ميزان كاهش داده باشد كه عملا شخص مورد معاينه بدون كمك ديگران در انجام حوايج و تكاليف و كارهاي روزمره ناتوان شده و نياز به مراقبت شخص ديگري داشته باشد.
.