مصاحبه تلفني با استادان

[Faraz]

اصولا پروسه فاند بعد از دادن پذیرش شروع می شود و پروسه ای جداگانه دارد.اینکه این مصاحبه تاثیری دارد یا نه بستگی دارد چه فاند هایی برای دانشجویان اینترنشنال تعریف شده.مثلا اگر فاند از یک موسسه خارج از دانشگاه که با دانشگاه همکاری می کند ارائه شده باشد پس این مصاحبه تاثیری ندارد ولی اگر فاند برای خود دانشکده باشد می تواند تاثیر بگذارد.

[Pejman]

خب من امروز توسط 3 تا استاد دانشگاه Cranfield انگلیس مصاحبه تلفنی شدم. کلاً مصاحبه حدود 40 دقیقه طول کشید. بیشتر مصاحبه با یکی از اساتید که هندی الاصل بود انجام شد و آخری هم سوال خاصی نپرسید. با 10 دقیقه تاخیر تماس گرفتند. در مجموع زیاد از مصاحبه راضی نیستم.

اول خودشون رو دونه دونه معرفی کردند و نفر اول توضیح داد که چرا تماس گرفته اند. همین استاد هندی الاصل شروع کرد به پرسیدن سوالات. اول گفت چرا می خوای دکترا بخونی؟ چرا گروه ما رو انتخاب کردی؟ بعد در مورد کار فعلی ام پرسید. بعد پرسید مهمترین پروژه ای که انجام دادی تو دانشگاه چی بوده و چیا ازش یاد گرفتی؟ بعد هم چند تا سوال درسی پرسید که متاسفانه یکی دو تا رو نتونستم جواب بدم. بعد پرسید که در زمینه کارهای تحقیقاتی ما چه درسایی رو پاس کردی، چیا بلدی. بعد هم گفت فکر می کنی مهمترین کاری که به عنوان دانشجوی دکترا انجام باید بدی چیه.

بعد نفر دوم دو سه تا سوال از تو SOP در آورده بود و پرسید و من هم توضیح داد. پرسید ترجیح می دی تو کدوم زمینه کار کنی؟ بعد هم یه سری سوالات در مورد رزومه و SOP.

نفر سوم هم که نوبتش شد گفت من سوالی ندارم!

در نهایت نفر اول گفت اگه سوالی داری بپرس و من هم پرسیدم نتیجه کی معلوم می شه، و بعد هم در مورد کمک هزینه ها پرسیدم و توضیح دادند. یه کمی هم در مورد پروژ هاشون پرسیدم.

در مجموع باید بگم اساتید سعی می کردند به آدم آرامش بدند، هر چند باری که سوالی رو متوجه نمی شدم تکرار می کردند. خیلی مودب و مهربون بودند، بر عکس خیلی از استادای ایران... در کل از بابت انگلیسی مشکلی نداشتم، هر چیزی رو متوجه نمی شدم می گفتم تکرار کنید. خودم هم به نسبت راحت و بی درد سر حرف می زدم، البته بدون اشکال هم نبود و می دونم گاهی اشتباهاتی داشتم... نهایتاً شاید 10% از حرفها رو متوجه نشدم و بعد از چند بار توضیح هم متوجه نشدم و بیخیال شدم!! بهشون گفتم که لهجه شما بریتیش هست و من بیشتر به آمریکایی آشنا هستم. واقعاً هم همینطور بود.

اواخر مصاحبه نفر اول کلی توضیح داد که ما می دونیم که اگه سوالی رو نتونستی جواب بدی نشانه بلد نبودن تو نیست و روی برداشت ما اثر نمی ذاره. خیالت راحت باشه! نتیجه رو تا یکی دو هفته دیگه اعلام می کنند.

[soilman]

درود

با امید آرزوی پیروزی پزمان و بچه ها فکر مجموعه فایل های زیر به درد اینجور موارد بخوره گرچه عمومی هست ولی راهگشاست...من هم تازه پیداشون کردم...

[Pejman]

این فایل رو از تو اینترنت پیدا کردم. کمی قدیمی است، اما برای آشنایی و آماده سازی برای مصاحبه تلفنی متقاضیان PhD خوبه.

[Pejman]

چند روز بعد از مصاحبه تلفنی اولی که داشتم، برای یک Open position که اپلای کرده بودم در اسپانیا، از طرف استاد از طریق Skype دعوت به مصاحبه شدم.

روز مصاحبه اینترنت مدام قطع و وصل می شد و چند بار هم برق قطع شد (اون روز بارون خیلی شدیدی میومد). خلاصه سر ساعتی که قرار داشتیم همچنان اینترنت قطع بود. خیلی اعصابم خورد شده بود و به زمین و زمان و مشکلات این چنینی این کشور بد و بیراه می گفتم! تصمیم گرفتم به استاد زنگ بزنم و بگم، که دیدم اینترنت وصل شد. سریع ایمیل زدم و گفتم وضعیتم اینطوریه، اگه دیدید آفلاین هستم بدونید.

بعد از چند دقیقه استاد آنلاین شد و از طریق Skype بدون تصویر صحبت کردیم. این مصاحبه خیلی راحت تر از قبلی بود برام چون هم به زمینه کاری استاد آشنایی و علاقه داشتم و هم اینکه یه نفر بود، و اینکه انگلیسی زبان نبود و خیلی راحت صحبتهاش رو می فهمیدم. دومین تجربه ام هم بود. تقریباً چیزی نبود که متوجه نشم یا اینکه تقاضا کنم دوباره بپرسه. سوال درسی و علمی هم چیزی ازم نپرسید. حدود 20 دقیقه اسکایپ کردیم، بعد اینترنت من قطع شد و استاد زنگ زد. یه 15 دقیقه ای هم با تلفن حرف زدیم.

برای این مصاحبه خیلی خوب خودم رو آماده کرده بودم و در مورد پروژه استاد و مباحث مرتبط با اون مطالعه کردم. همینطور حدود 4-5 تا سوال آماده کرده بودم که از استاد بپرسم، در مورد جزئیات خود پروژه، توقعات ایشون از یه دانشجوی دکترا، کارهایی که باید از قبل اومدن انجام بدم، وضعیت کمک هزینه ها و مخارج. تمامی این سوالات رو به همراه یکی دو تا سوال دیگه که همون موقع به ذهنم رسید از استاد پرسیدم و فکر کنم همین سوالات نشون داد که به موضوع علاقه مندم و اینکه براش وقت گذاشتم. تاثیر مثبتی داشت فکر کنم. استاد هم همه رو مفصل و کامل جواب داد.

سوالاتی که استاد پرسید و یادم هست رو می نویسم:
1- هدفت از دکترا خوندن کلاً چیه؟
2- بعد از اتمام تحصیل برنامه ات چیه؟ می خوای برگردی ایران؟ چی کار می خوای بکنی؟
3- برای ویزا مشکلی نخواهی داشت؟
4- در مورد خود پروژه چند دقیقه ای صحبت کرد و توضیح داد، بعد یه سری سوالات در مورد تجربیات مرتبط من و میزان آشنایی ام با بعضی نرم افزارها و کارهای آزمایشگاهی پرسید.
5- بعد که کلاً پروژه رو توضیح داد پرسید که آیا فکر می کنی این همون چیزی هست که توقع داشتی؟ آیا واقعاً علاقه به این پروژه داری؟
6- آخر سر که صحبت ها تموم شد گفت که مهلت درخواست بورس این پروژه فرداست و باید تا فردا بهم جواب بدی که میای یا نه. منم شوکه شدم و گفتم یه روزه که نمی شه! گفت کاملاً درک می کنم چی می گی و حق هم داری، اما چون پروژه از طرف دولت تامین می شه من هیچ کاری نمی تونم بکنم. گفت اگر فکر می کنی جاهای دیگه که اپلای کردی بهتر هست و اگر از اونها پذیرش بگیری تصمیم داری اونها رو بری همین الان بهم بگو و جواب مثبت بهم نده.

استاد اسپانیایی بود ولی با توجه به اینکه دکترا و post-doc رو انگلیس و آمریکا بود، خیلی خوب و روون و کم لهجه حرف می زد. دامنه لغاتش هم خیلی وسیع نبود. در کل راحت می شد فهمید چی می گه. کیفیت صدای اسکایپ هم خیلی بهتر از تلفن بود!

[Pejman]

امروز یه مصاحبه دیگه داشتم با استادی تو آمریکا، از طریق Oovoo. البته بماند که باز هم قطعی چند باره اینترنت و Oovoo چقدر اذیت کرد و اعصابم رو خورد کرد. این اتفاقات خیلی خیلی انگیزه ام رو برای ترک این محیط با این شرایط بیشتر می کنه!! نمی دونم استادش کجایی بود، اما قیافه شرق آسیایی داشت. ولی لهجه اش خوب بود. در کل حدود 30 دقیقه طول کشید.

بخش اعظمی از سوالها تکرار سوالات همه مصاحبه های تلفنی دیگه بود، مثل اینکه: هدفت از خوندن دکترا چیه، بعد از دکترا می خوای چی کار کنی...

بعد استاد ازم پرسید که آیا پروژه مشخصی برای دکترات در زمینه خاصی مد نظر داری؟ گفتم نه، خیلی زمینه ها علاقه دارم کار کنم و موضوع خاصی مد نظرم نیست.

بعد رفت سراغ مقاله هام و با توجه به اینکه قبلاً ازم مقاله ها رو خواسته بود، معلوم بود با دقت خونده. اول پرسید نقشت تو این مقاله ها چقدر بوده؟ دقیقاً چه کارایی رو تو انجام دادی؟ در مورد مقاله ASME وارد جزئیات شد و گفت خودت متنش رو نوشتی؟ گفتم آره. بعد چند تا سوال از تو مقاله ازم پرسید. که همه رو خوب جواب دادم.

بعد در مورد پروژه های لیسانس و فوقم کمی سوال کرد و اینکه تو بعضی درسا رو چه موضوعاتی کار کردیم. بعد هم در مورد بکگراندم تو برنامه نویسی و اینها پرسید و گفت که بیشتر کارای ما کد نویسی هست. متاسفانه منم تو این زمینه خیلی تجربه زیادی ندارم و پروژه هام اکثراً نرم افزاری بوده. به هر حال راستش رو بهش گفتم.

بعد در مورد پروژه هاش توضیح داد چند دقیقه ای و گفت سوالی اگه داری بپرس. منم 4-5 تا سوال که در آورده بودم رو پرسیدم. البته مقالاتش رو یه نگاهی انداخته بودم. مثلاً اینکه چقدر نیاز به تسلط در زمینه هایی غیر از مکانیک تو این پروژه هست (پروژه اش بیو مکانیک هست)، آیا بیشتر کار عددی است یا آزمایشگاهی هم هست، و اینکه معادلات رو بیشتر از طریق چه نرم افزار یا زبان برنامه نویسی حل می کنند. از این چیزا... در کل بر اساس تجربه به این نتیجه رسیدم که سوال در آوردن و پرسیدن در مورد پروژه های استاد خیلی اثر خوبی روی طرف می ذاره. حداقل اینطوری به نظر میاد. استاد فکر می کنه با دقت مقالاتش رو خوندی و به موضوع علاقه مند هستی.

آخر سر استاد گفت که اگر اینجا فاند رو بگیری آیا میای یا انتخاب های دیگه رو می ری؟ من هم گفتم میام قطعاً... بعد من چند تا سوال ازش پرسیدم در مورد شرایط فاند و انتظاراتی که از دانشجوی دکترا داره، کارهایی که در صورت پذیرفته شدن قبل از اومدن انجام بدم خوبه و از این چیزا...

این دفعه تقریباً کامل متوجه صحبت های استاد می شدم. یکی دو جا که صدا خوب نمی اومد ازش خواستم تکرار کنه. قراره تا دو سه هفته دیگه نتیجه رو اعلام کنه. اینکه تجربه پروژه های کد نویسی زیاد نداشتم فکر می کنم عامل منفی باشه، اما از بقیه جهات فکر می کنم نظر استاد خوب بود.

[m0h3n]

پژمان جان،

مرسی که تجربه ارزشمندت رو اینجا گذاشتی. خیلی خوشحال شدم که همه چیز خوب پیش رفته. امیدوارم که در نهایت اوکی بشه.
فقط در خصوص برنامه نویسی که ازت سوال شده و یا یه سری سوالاتی که اساتید ممکنه بپرسن بنظرم باید با اعتماد به نفس کامل به این سوالات جواب داد.
بحث صداقت یه مسئله هست، بحث داشتن اعتماد به نفس و اینکه بدونی اگه در یک زمینه تجربه کافی نداری ولی اگر لازم باشه حتما میتونی از پس اون بربیای یه مسئله دیگه هست !

البته این نظر من هست.

[Pejman]

پژمان جان،

مرسی که تجربه ارزشمندت رو اینجا گذاشتی. خیلی خوشحال شدم که همه چیز خوب پیش رفته. امیدوارم که در نهایت اوکی بشه.
فقط در خصوص برنامه نویسی که ازت سوال شده و یا یه سری سوالاتی که اساتید ممکنه بپرسن بنظرم باید با اعتماد به نفس کامل به این سوالات جواب داد.
بحث صداقت یه مسئله هست، بحث داشتن اعتماد به نفس و اینکه بدونی اگه در یک زمینه تجربه کافی نداری ولی اگر لازم باشه حتما میتونی از پس اون بربیای یه مسئله دیگه هست !

البته این نظر من هست.

ممنون محسن جان.

به نظر من هم کاملاً درست می گی. در مورد مساله ای که گفتی دقیقاً قبلاً تو ایمیل در این مورد هم ازم استاد پرسیده بود و من حقیقتش رو بهش جواب دادم و البته اضافه کردم که با توجه به علاقه زیادی که به برنامه نویسی دارم و پایه ریاضیاتم که خیلی خوبه، فکر می کنم مشکلی تو این زمینه نداشته باشم.

سوال استاد تو مصاحبه این بود که برای کدوم یک از کارهای تحقیقاتی ات از کد نویسی استفاده کردی. با توجه به اینکه سوال به کارهای گذشته بر می گرده، من جواب صادقانه باید می دادم. این استاد هم طوری بود که به نظر خیلی دقیق می اومد و از هر جواب من یه سوال جدید می پرسید. نمی شد پیچوند! البته اینم بگم که من تجربه کد نویسی دارم، ولی در اون حدی که مثلاً پایان نامه های لیسانس یا فوقم کلاً کد نویسی باشه نبوده و تو پروژه های درسی یا بخشی از کار پایان نامه ام کد نویسی داشته. که اینها رو هم بهش توضیح دادم.

به هر حال به نظر من هم به نکته خیلی خوبی اشاره کردی و خوبه که آدم در عین حال که صادق هست، اعتماد به نفس داشته باشه و به استاد نشون بده که قابلیت های زیادی داره و در زمینه هایی که لازم هست، به استاد اطمینان بده که از پس اون موضوع بر میاد. به قول معروف نحوه present کردن خود، در مصاحبه خیلی مهم و تاثیر گذار هست.

[Pejman]

یه سوالی دارم. بعد از مصاحبه تلفنی آیا نیازی به ایمیل زدن به استاد هست؟ تاثیری رو تصمیمش می ذاره؟ با توجه به اینکه استاد می گه تا دو هفته دیگه مشخص می شه که فاند رو می گیری یا نه. مثلاً هیچ ایمیلی نزنیم ممکنه فکر کنه بی علاقه یا بی تفاوت هستیم؟!
ممنون.

[Maral]

پژمان جان به نظر من و با توجه به شناختی که در طی این مدت از اساتید خارجی به دست آوردم وقتی استاد برای اعلام نتیجه مصاحبه زمان خاصی رو تعیین میکنه اصلا صحیح نیست که قبل از اتمام اون زمان باهاش تماس بگیرید مگر اینکه مثلا در طی مصاحبه از شما خواسته باشه چیز خاصی براش ارسال کنید. مثل مدارک بیشتر یا هرچیز دیگه اما تماس گرفتن در مورد نتیجه پذیرش یا فاند قبل از ددلاین تعیین شده اصلا کار جالبی نیست.
نظر شخصی من اینه که اگر خیلی اصرار دارید در طی این مدت با استاد در تماس باشید میتوانید سوالهایی در مورد مقالات منتشر شده توسط استاد یا پروژه های درحال اجرا در گروه بپرسید که البته باید سوالاتی باشند که نشون بدهند واقعا علاقمندید و مطلب مورد نظر رو دقیقا مطالعه کردید در غیر این صورت بهتره در کل بی خیال ارتباط با استاد تا اتمام زمان تعیین شده بشوید.
البته این نظر شخصی منه و قطعا نظر دوستان باتجربه تر در این مورد اولویت خواهد داشت