07-07-2013, 03:08 AM
(آخرین تغییر در ارسال: 26-05-2016, 09:42 PM توسط ForeverBlue.)
شاخص ضریب جینی
شاخص جینی یا ضریب جینی شاخصی اقتصادی برای محاسبهٔ توزیع ثروت در میان مردم است. بالا بودن این ضریب در یک کشور معمولا به عنوان شاخصی از بالا بودن اختلاف طبقاتی در این کشور در نظر گرفته میشود.
شاخص جینی معمولا به صورت درصد بیان میشود. عدد صفر نشاندهندهی برابری کامل است و بالا رفتن این عدد به معنای نابرابری بیشتر است.
میتوانید برای مشاهده وضعیت کشورهای جهان، شکل زیر را مشاهده کنید
مشاهده میکنید که کشورهای سوئد در این زمینه فوق العاده است و کشورهای اروپای غربی نیز وضعیت بسیار خوبی دارند اما امریکا در این شاخص چندان جالب نیست
بعنوان مثال در ایران، همانطور که خودتان بارها دیده اید، ممکن است یک حسابدار در شرکت a مبلغ 500.000 تومان بعنوان درآمد داشته باشد و در شرکت b مبلغ 1.500.000 تومان! (با فرض یکسان بودن مدرک تحصیلی و سمت و ...) (این که همه به دنبال کار در شرکت نفت میگردند و از کار در آموزش و پرورش فراری هستند)
یا مثلا حقوق مدیر مالی در یک شرکت 3 برابر مدیر اداری همان شرکت است یا ...
جدول زیر، در مورد حقوق مردم در کشور سوئد است (بر اساس آماری که مرکز آمار سوئد در این لینک ارائه داده است و ظاهرا دوستان عزیز در این وبلاگ هم از همین منبع استفاده کرده اند. من آنچه در وبلاگ مربوطه درج شده را به جهت خلاصه بودن و فارسی بودن درج میکنم)
یک نکته: نظام مالیاتی و نوع قوانین آن در تغییرات این ضریب بسیار موثر هستند. مثلا در سوئد اگر شخصی (بالای 18 سال) درآمدی زیر 32.000 کرون در ماه داشته باشد بایستی 32% آن را مالیات بدهد. اما اگر درآمد این شخص بین 42.000 تا 50.000 کرون شود، ممکن است تا 50 درصد مجبور شود مالیات بدهد ==> حقوق بالاتر،لزوما به معنی در آمد بالاتر نیست.
ممکن است یک فرد 10.000 کرون در ماه درآمد بیشتری نسبت به دوستش داشته باشد اما با توجه به درصد مالیات بیشتری که میدهد، آنچه برایش باقی میماند (در مقایسه با دوستش) در حد 2000 کرون هم نباشد ==> اختلاف طبقاتی کمتر (و شاید ظالمانه تر)
در خصوص کشور امریکا هم میتوانید این گزارش رسمی وزارت کار امریکا را ببینید
این شاخص نیز به تنهایی تعیین کننده نیست چرا که در کشورهای پیشرفته و مرفه نیز میتوان کشورهایی یافت که ضریب جینی مناسبی ندارند. مثلا امریکا از این لحاظ چندان وضعیت جالبی ندارد (البته مدل اقتصادی امریکا با توجه به شرایط خاصی که دارد، خوب نبودن در این شاخص برایش کاملا عادی و قابل پیش بینی است.
شاخص جینی یا ضریب جینی شاخصی اقتصادی برای محاسبهٔ توزیع ثروت در میان مردم است. بالا بودن این ضریب در یک کشور معمولا به عنوان شاخصی از بالا بودن اختلاف طبقاتی در این کشور در نظر گرفته میشود.
شاخص جینی معمولا به صورت درصد بیان میشود. عدد صفر نشاندهندهی برابری کامل است و بالا رفتن این عدد به معنای نابرابری بیشتر است.
میتوانید برای مشاهده وضعیت کشورهای جهان، شکل زیر را مشاهده کنید
مشاهده میکنید که کشورهای سوئد در این زمینه فوق العاده است و کشورهای اروپای غربی نیز وضعیت بسیار خوبی دارند اما امریکا در این شاخص چندان جالب نیست
بعنوان مثال در ایران، همانطور که خودتان بارها دیده اید، ممکن است یک حسابدار در شرکت a مبلغ 500.000 تومان بعنوان درآمد داشته باشد و در شرکت b مبلغ 1.500.000 تومان! (با فرض یکسان بودن مدرک تحصیلی و سمت و ...) (این که همه به دنبال کار در شرکت نفت میگردند و از کار در آموزش و پرورش فراری هستند)
یا مثلا حقوق مدیر مالی در یک شرکت 3 برابر مدیر اداری همان شرکت است یا ...
جدول زیر، در مورد حقوق مردم در کشور سوئد است (بر اساس آماری که مرکز آمار سوئد در این لینک ارائه داده است و ظاهرا دوستان عزیز در این وبلاگ هم از همین منبع استفاده کرده اند. من آنچه در وبلاگ مربوطه درج شده را به جهت خلاصه بودن و فارسی بودن درج میکنم)
یک نکته: نظام مالیاتی و نوع قوانین آن در تغییرات این ضریب بسیار موثر هستند. مثلا در سوئد اگر شخصی (بالای 18 سال) درآمدی زیر 32.000 کرون در ماه داشته باشد بایستی 32% آن را مالیات بدهد. اما اگر درآمد این شخص بین 42.000 تا 50.000 کرون شود، ممکن است تا 50 درصد مجبور شود مالیات بدهد ==> حقوق بالاتر،لزوما به معنی در آمد بالاتر نیست.
ممکن است یک فرد 10.000 کرون در ماه درآمد بیشتری نسبت به دوستش داشته باشد اما با توجه به درصد مالیات بیشتری که میدهد، آنچه برایش باقی میماند (در مقایسه با دوستش) در حد 2000 کرون هم نباشد ==> اختلاف طبقاتی کمتر (و شاید ظالمانه تر)
در خصوص کشور امریکا هم میتوانید این گزارش رسمی وزارت کار امریکا را ببینید
این شاخص نیز به تنهایی تعیین کننده نیست چرا که در کشورهای پیشرفته و مرفه نیز میتوان کشورهایی یافت که ضریب جینی مناسبی ندارند. مثلا امریکا از این لحاظ چندان وضعیت جالبی ندارد (البته مدل اقتصادی امریکا با توجه به شرایط خاصی که دارد، خوب نبودن در این شاخص برایش کاملا عادی و قابل پیش بینی است.
هیچ آگاه شدنی بدون درد نخواهد بود. گوستاو یونگ