26-07-2013, 04:49 AM
(آخرین تغییر در ارسال: 26-07-2013, 04:52 AM توسط ForeverBlue.)
هرم نیازهای مزلو (Maslow's hierarchy of needs)
یکی از مواردی که دید اسنان به دنیای پیرامون خود را به خوبی وسیع میکند، این هرم است. بعد از مطالعه این هرم میتوانیم بفهمیم دلیل بسیاری از اتفاقات، پیشرفت نکردن ها، همچنان اسفناک ماندن وضعیت اقتصادی و ... در برخی(!) کشورها چیست. بسیاری از کشورها تلاش در نگهداشتن جامعه خود در دو سطح اول این هرم دارند و برخی خیر.
این نظریه توسط آبراهام مزلو در سال 1943 ارائه گردید. در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شدهاند که به ترتیب عبارتند از:
نیازهای زیستی: نیازهای زیستی در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک،نیاز جنسی و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد؛
نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود؛
نیازهای اجتماعی: یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛
احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛
خود شکوفایی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همان طور که مزلو بیان میدارد: «آنچه آنسان میتواند باشد، باید بشود»
یکی از مواردی که دید اسنان به دنیای پیرامون خود را به خوبی وسیع میکند، این هرم است. بعد از مطالعه این هرم میتوانیم بفهمیم دلیل بسیاری از اتفاقات، پیشرفت نکردن ها، همچنان اسفناک ماندن وضعیت اقتصادی و ... در برخی(!) کشورها چیست. بسیاری از کشورها تلاش در نگهداشتن جامعه خود در دو سطح اول این هرم دارند و برخی خیر.
این نظریه توسط آبراهام مزلو در سال 1943 ارائه گردید. در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شدهاند که به ترتیب عبارتند از:
نیازهای زیستی: نیازهای زیستی در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک،نیاز جنسی و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد؛
نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود؛
نیازهای اجتماعی: یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛
احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛
خود شکوفایی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همان طور که مزلو بیان میدارد: «آنچه آنسان میتواند باشد، باید بشود»
هیچ آگاه شدنی بدون درد نخواهد بود. گوستاو یونگ