04-03-2014, 11:49 PM
من سعی میکنم تجربه های خودم رو در کسب نمره ی 108 تافل تو این نوشته مطرح کنم، امیدوارم دوستانی که میخوان در آزمون شرکت کنند رو به طریقی و به وسع خودم بتونم راهنمایی کنم. امیدوارم با توجه به شرایط خودتون از این تجربه و تجربیات سایر دوستان در کنار تجربه های شخصی خودتون حین خوندن استفاده کنید و بیشرین بهره رو از زمانی که برای تافل اختصاص میدید، ببرید.
ریدینگ24/ لیسنینگ 29/ اسپیکینگ 27/ رایتینگ 28
ریدینگ: من حدود یک سوم کتاب دلتا رو خوندم و احساس کردم بهتره قبل از اینکه بقیه ی این اسکیل رو در این کتاب ادامه بدم، برم سراغ کتاب ETS و اول با فرم استاندارد سوالات آشنا بشم و بعد برای تمرین بیشتر و احیانا جلوگیری از اینکه مسیر خوندنم اشتباه بوده باشه به خوندن دلتا ادامه بدم. خوندن ETS واقعا مفید بود و از اینکه دوباره کتاب دلتا رو ادامه بدم منصرفم کرد و بلافاصله بعد از کتاب ETS (تست های این کتاب رو تقریبا بدون غلط میزدم، پس در این مرحله خوندن این کتاب میتونست نشاندهنده ی این باشه که اگر این کتاب برام سنگینه قبل از شروع یک منبع مشکل تر به سراغ کتاب های ساده تر برم!) من خوندن TPO ها رو شروع کردم و در نهایت حدود شش تا از TPO ها رو نرسیدم بخونم (TPO:7-13) که رفتم سر جلسه آزمون.
من قبل از امتحان تافل یکبار امتحان MCHE رو شرکت کرده بودم و با توجه به اینکه برای اون آزمون (یکسال و نیم قبل) کتاب های لغت 504 و 500 لغت تافل رو خونده بودم، تصمیم گرفتم برای تافل ابتدا وقت مجزایی رو مجددا برای حفظ لغات صرف نکنم. تعریفم از سطح خوب زبان برای شروع تمرین برای تافل هم تسلط کم و بیش به این دو کتاب هست (با تمرکز خیلی بیشتر روی کتاب 500 لغت تافل و نه 504. کتاب 504 در حد کتاب 500 لغت تافل نمیتونه نیاز لغت شما رو برآورده کنه برای این آزمون). پس اگر تسلط کم و بیشی به این دو کتاب وجود داره میتونید این دو کتاب رو با نرم افزار آنکی مرور کنید و همزمان و بدون اتلاف وقت کتاب ETS رو شروع کنید (اگر با متون جنرال آکادمیک در دوران لیسانس و فوق لیسانس کار کرده باشید ولی قبلا این دو کتاب رو نخونده باشید، میتونید مستقیما کتاب 500 لغت تافل رو شروع کنید منتها با توجه به توانایی خودتون شاید لازم ببینید فراگرفتن این کتاب رو تموم کنید و بعد وارد حیطه ی اسکیل ریدینگ تافل بشید). منتها با توجه به اینکه من TPO ها رو هم کار کردم نمرم از 24 بیشتر نشد و سر جلسه کمتر از 2 دقیقه وقت اضافه آوردم که مسلما وجود منابع مطالعاتی دیگه مثل کمبریج رو (بنابر توصیه ی بسیاری دیگر از دوستان) توصیه میکنم چون اگر خودم بیشتر میتونستم زمان برای این بخش صرف کنم حتما به کمبریج هم میپرداختم و مسلما آشنا شدن با متن های متنوع تر و سنگین تر میتونست کمک کنه نمرم بالاتر بره.
در حین تمرین TPO ها نکاتی رو نوشتم که اینجا تیتر وار بهشون اشاره میکنم، این نکات برای شروع کسب مهارت در این اسکیل "نیست" و فقط زمان تست زدن ممکنه کمک کننده باشند. بعضا مربوط میشوند به اشکالاتی که در تست زدن داشتم که رفته رفته کمک کردند تا از اشتباهات مشابه در سری تست های بعدی جلوگیری کنم:
سه بخش بعدی رو اضافه (ویرایش)میکنم.
ریدینگ24/ لیسنینگ 29/ اسپیکینگ 27/ رایتینگ 28
ریدینگ: من حدود یک سوم کتاب دلتا رو خوندم و احساس کردم بهتره قبل از اینکه بقیه ی این اسکیل رو در این کتاب ادامه بدم، برم سراغ کتاب ETS و اول با فرم استاندارد سوالات آشنا بشم و بعد برای تمرین بیشتر و احیانا جلوگیری از اینکه مسیر خوندنم اشتباه بوده باشه به خوندن دلتا ادامه بدم. خوندن ETS واقعا مفید بود و از اینکه دوباره کتاب دلتا رو ادامه بدم منصرفم کرد و بلافاصله بعد از کتاب ETS (تست های این کتاب رو تقریبا بدون غلط میزدم، پس در این مرحله خوندن این کتاب میتونست نشاندهنده ی این باشه که اگر این کتاب برام سنگینه قبل از شروع یک منبع مشکل تر به سراغ کتاب های ساده تر برم!) من خوندن TPO ها رو شروع کردم و در نهایت حدود شش تا از TPO ها رو نرسیدم بخونم (TPO:7-13) که رفتم سر جلسه آزمون.
من قبل از امتحان تافل یکبار امتحان MCHE رو شرکت کرده بودم و با توجه به اینکه برای اون آزمون (یکسال و نیم قبل) کتاب های لغت 504 و 500 لغت تافل رو خونده بودم، تصمیم گرفتم برای تافل ابتدا وقت مجزایی رو مجددا برای حفظ لغات صرف نکنم. تعریفم از سطح خوب زبان برای شروع تمرین برای تافل هم تسلط کم و بیش به این دو کتاب هست (با تمرکز خیلی بیشتر روی کتاب 500 لغت تافل و نه 504. کتاب 504 در حد کتاب 500 لغت تافل نمیتونه نیاز لغت شما رو برآورده کنه برای این آزمون). پس اگر تسلط کم و بیشی به این دو کتاب وجود داره میتونید این دو کتاب رو با نرم افزار آنکی مرور کنید و همزمان و بدون اتلاف وقت کتاب ETS رو شروع کنید (اگر با متون جنرال آکادمیک در دوران لیسانس و فوق لیسانس کار کرده باشید ولی قبلا این دو کتاب رو نخونده باشید، میتونید مستقیما کتاب 500 لغت تافل رو شروع کنید منتها با توجه به توانایی خودتون شاید لازم ببینید فراگرفتن این کتاب رو تموم کنید و بعد وارد حیطه ی اسکیل ریدینگ تافل بشید). منتها با توجه به اینکه من TPO ها رو هم کار کردم نمرم از 24 بیشتر نشد و سر جلسه کمتر از 2 دقیقه وقت اضافه آوردم که مسلما وجود منابع مطالعاتی دیگه مثل کمبریج رو (بنابر توصیه ی بسیاری دیگر از دوستان) توصیه میکنم چون اگر خودم بیشتر میتونستم زمان برای این بخش صرف کنم حتما به کمبریج هم میپرداختم و مسلما آشنا شدن با متن های متنوع تر و سنگین تر میتونست کمک کنه نمرم بالاتر بره.
در حین تمرین TPO ها نکاتی رو نوشتم که اینجا تیتر وار بهشون اشاره میکنم، این نکات برای شروع کسب مهارت در این اسکیل "نیست" و فقط زمان تست زدن ممکنه کمک کننده باشند. بعضا مربوط میشوند به اشکالاتی که در تست زدن داشتم که رفته رفته کمک کردند تا از اشتباهات مشابه در سری تست های بعدی جلوگیری کنم:
- با دقت نخوندن جملات پاراگراف (گاهی جواب سوال در یک جمله و از روی فعل جمله که در سوال هم تکرار شده قابل تشخیص هست و البته مورد محتمل تر بکار رفتن عبارتی هم معنی فعل جمله ی بکار رفته در متن هست)
- دقت نکردن به لغت EXCEPT در سوال
- در جا گذاری ها (سوال پایانی هر متن ریدینگ) کلیت و شرح کلیت مقدم هست. همیشه توجه داشته باشید عبارات صحیح ولو جزیی منظور سوال نیستند (یکی از راه هایی که میتونید این گزینه ها رو تشخیص بدید اینه که ببینید منطقیه که از کسی انتظار داشته باشید بعد خوندن این متن اگر قرار باشه به سه نکته ی مهم متن اشاره کنه یکی از اینها هم جزوشون باشه؟و آیا سه نکته ی کلیدی دیگری نیستند که هر کدوم بتونه جای یکی از این MINOR IDEA ها رو بگیره؟). گاهی تمام گزینه ها صحیح هستند و شما باید گزینه های صحیح که اشاره به موضوع فرعی در متن دارند رو تشخیص بدید و انتخابشون نکنید. گاهی گزینه هایی به ظاهر عنوان کننده ی کلیت متن با یک کلمه ی کاملا متناقض از اصل گفته ی متن مطرح میشوند که باید حذف شوند.
- با دقت نخوندن تمام گزینه ها. همیشه وقتی به گزینه ای شک دارید منتها همچنان میخواید اون گزینه رو انتخاب کنید مطمئن شید که تمام گزینه ها رو به دقت خوندید.
- بعضا وقتی مطمئن بودم که در حال خوندن بخش مربوط به یک سوال در یک پاراگراف هستم همچنان به سمت گزینه ی صحیح هدایت نمیشدم، اینجا باید احتمال استفاه از لغات مترادف رو داد و حتی اگر معنی مترادف لغت موجود در متن که در یکی از گزینه ها اومده رو هم ندونیم از روی نشانه ها میتونیم بفهمیم. مثلا: DISAFFECTION و DISCONTENT مترادف هستند و هر دو پیشوند DIS گرفته اند. (برای زمانی که معنی هیچکدوم از این افعال رو ندونید لااقل شاید اون پیشوند DIS گذاشته شده که اینطوری متوجه ارتباط بین فعل موجود در متن و فعل موجود در گزینه ی صحیح بشید) البته مشخصه که نمیشه به این احتمال چندان استناد کرد در اغلب موارد.
- باید به گزینه ای که MOST دارد و یا اشاره دارد که این گزینه با دقت زیادی درست است و یا سهم اساسی دارد، شک کرد و دوباره در متن چک کرد. اگر در متن به اینکه این گزینه که الان ما میخواهیم به عنوان گزینه ی صحیح بشناسیمش آنچنان سهمی تعلق نگرفته و فقط در کنار موارد دیگر قرار میگیرد، باید گزینه را رد کنیم. یعنی MOST میتواند نشانه ای باشد که ما به صحت گزینه شک کنیم و دوباره در متن چک کنیم و اگر معادل مفهومی برای MOST پیدا نکردیم باید گزینه را حذف کنیم.
- دقت کردن به تمام کلمات عباراتی که معادل گرفته شده اند و در نتیجه تشخیص دادن این معادل! مثلا: در متن نوشته شده بود: GIVEN LOCALITY و گزینه ی صحیح به این صورت بهش اشاره کرده بود: A PHYSICAL ENVIRONMENT. همیشه یک کلمه ی اشتباه (که در متن بهش اشاره نشده و یا از لحاظ عددی در مغایرت با جواب صحیح هست) باید ما رو به شک بیاندازه که گزینه های دیگه رو به دقت بخونیم چون شاید فقط عبارات عوض شده اند و ما در وهله ی اول تشخیصشون نداده ایم. مثلا یک گزینه عنوان کرده : …THAN OTHERS این گزینه باید اشتباه تلقی بشه اگرچه بخش بزرگی از گزینه درست به نظر میرسه ولی با توجه به متن فقط یک عامل دیگر وجود دارد (پس نمیشود OTHERS بکار برد که برای اشاره به بیش از یک عامل بکار میرود)!
- وقتی میخواهیم معنی لغتی را از طریق خود متن متوجه شویم (استنباط کنیم به نحوی!) باید دقت کنیم که اگر در جمله عبارت معترضه ای قرار گرفته (عبارتی که با دو عدد ویرگول از جمله قابل تشخیصه و قابل حذفه چون معمولا برای توضیح بیشتر تو جمله بکار برده میشه) به آن توجه نکنیم چون عبارت معترضه قابل حذف است پس نباید تاثیری روی معنی کلمه ای که خارج از این عبارت معترضه قرار دارد، بگذارد.
- وقتی سوال میپرسه WHAT CAN BE INFERRED? سریع جمله ی مشابه یا تکراری که از متن بر میاد که پاسخ سوال باشه رو علامت نزن چون احتمال زیادی هست که گزینه ی صحیح دیگری وجود داشته باشد که صرفا میبایست "استنباط" شود
- وقتی سوال میپرسه نویسنده اشاره میکنه به این جمله که چه چیزی رو توضیح بده؟ منظورش این نیست که نوع نوشتاری دیگری از این جمله رو انتخاب کنید! (از یک جمله استفاده میشه که مطلب کلی تری انتقال داده بشه حالا باید اون مطلب رو مشخص کرد و نه شکل دیگری از همون جمله ای که سوال بهش اشاره کرده) یه مثال خیلی ساده در این مورد پاراگراف های سوال اول رایتینگ هست. در خط اول معمولا ایده ی اصلی رو میگه و در خطوط بعدی به شرح و ذکر مثال میپردازه...حالا فرض کنید یکی از اون مثال ها یا شرح های فرعی رو سوال بدن و بپرسن نویسنده منظورش از این حرف چیه؟ طبعا باید به ایده ی اصلی که تو خط اول بهش اشاره شده، اشاره کرد (یا دنبال اون منظوری بود که نویسنده اول در ذهنش داشته و بعدا برای بسط فکریش به مثال ها و توضیحات تکمیلی پرداخته)
سه بخش بعدی رو اضافه (ویرایش)میکنم.
♬If you're going to San Francisco, Be sure to wear some flowers in your hair♬