23-10-2011, 11:58 PM
۱۷ اکتبر خوشبختانه برگه زرد رو گرفتم اوضاع خیلی خوب بود تقریبا همه گرفتن. یه خانمی هم بدون کلیرنس گرفت.
ساعت ۱:۳۰ مصاحبه بود. از ساعت ۱ اونجا بودم. ۱:۴۵ رفتیم تو. انگشت نگاری سریع انجام شد. بعدش شروع کردن به مصاحبه با ترک ها . هیچ ایرونی رو مصاحبه نکردن تا ساعت۴ اینطورا. همه کانتر ها به جز ۲ تا بسته شد و آفیسر خوش تیپه شروع کرد به فارسی با توریستی ها مصاحبه کردن. سر صبر با همه ۱۵ دقیقه و تا ۲۰ دقیقه صحبت میکرد و به اکثرا میداد. برام جالب بود چه خوب فارسی صحبت میکرد و چه به دقت حرفای مردم رو کارشناسی میکرد.( برای تورسیتا میگم ) مثلا برای شغل به دقت میپرسید کارت چیه پستت چیه چه قدر حقوق میگیری شرکتت چیه و ..... .
کلا ۲ تا F1 بودیم. ساعت ۵:۱۵ اینطورا بود که اولین F1 که من بودم رو صدا زد . آفیسر مرد میان سالی سفیدی بود و کم مو . با یه گپ مختصر مصاحبه شروع شد.![[عکس: smile.png]](http://www.وبسایت%20قبلی.org/forum/images/smilies/smile.png)
اوضاع خیلی خوب و آروم بود اصلا انتظار نداتم انقدر اوضاع خوب باشه. کلا ۲ روز آخر داغون شدم از استرس اما کلا اینطوری نباشید مثل من اوضاع خیلیییییییییییییی مساعد تر از اونیه که فکرش رو میکنیم.
با این سوال شروع کرد که چرا میخوای بری : گفتم برای مستر میرم. (من یه مستر دیگه دارم).
خودم شروع کردم درباره اینکه چرا دارم رشته ام رو عوض میکنم توضیح اضافه دادم (نمیدونم درست یا غلط اما آفیسر با آرامش به دونه دونه حرفام گوش میداد )
همون لحظه رفت برگه زرد رو آورد گذاشت بغل دسنش. حالا منم چشمم بهش بود اما نمیدادش:دی
بعد از سربازی پرسید و گفتم من معاف شدم ترجمه ش رو خواست.
ریز نمره لیسانس و فوق لیسانس رو خواست. (من فوق لیسانسم ریسرچ بود یه نامه از استادم داشتم که توضیح داده بود توی همه چیز رو اون رو نشونش دادم. بعدش تزم رو گرفت شروع کرد چند خطش رو خوندن و از موضوعش دقیقا پرسید . مقاله هام رو گرفت و دید . و یه ذره که خوند گفت it seem like a serious stuff
بعدگفت تجربه خارج از کشور درس خوندن هم داری . گفتم بله ۳ سال مالزی بودم.
گفت کی ساپورتت میکنه.
بعد CV من رو خواست و شروع کرد به دقت از روش خوندن و وارد کامپیوتر کردن.
همه هم عذرخواهی میکرد که من سرپا وایستادم و کارم داره طول میکشه.
بعد دوباره پرسید که بعدش میخوای چی گار کنی ؟
گفتم استاد بشم.
گفت یعنی نمیخوای توی کمپانی کار کنی/ گفتم اولویتم دانشگاهه اما اگه کمپانی هم شد میرم.
دوباره گفت فاند هم که داری گفتم آره.
باز شروع میکرد به تایپ کردن.
گفت اونجا کجا میخوای بری زندگی کنی/ گفتم شال اول رو حتما توی خود کمپس میرم. باز تایپ میکرد.
باز پرسید کسی رو داری امریکا ؟گفتم یه دایی دارم که ۳۵ سال پیش رفته اونم هیچی نپرسید.
گفت پدر مادرت چی کارن ؟ گفتم بازنشسته هستن و هر دو استاد بودن.
باز تایپ میکرد.
هم کارش هم یه سوالی ازش کرد که میکروفن رو قطع کرد . رفتن مشورت.
بعد دوباره اومد و عذر خواهی کردو گفت all the things seem OK/ اما الان نمیتونم ویزات رو صادر کنم. اما کیس نامبر میدم بهت توی سایت چک کن.
see you in four weeks
بعد گفت صبر کن یه سری مدارک رو بهت پس بدم.
به جز ریزنمره ها. مقالم و CV همه رو پس داد.
درضمن تافل و GRE هم نخواست
یه آقایی هم هم زمان با فرصت مطالعاتی میخواست بره که انگلیسی داغونی داشت حرف میزد آفیسر هم گیر داده بود It seems strange to me how your ministry of education, your government, is paying you to study in US.
آقاهه هم شدیدا داشت تلاش میکرد متقاعدش کنه. که بعدش آفیسر فارسی باهاش حرف زد ینی بهش حال داد. و ویزا رو گرفت.
بعد من هم یه خانومی بود که F1 مستر محیط زیست بدون کلیرنس ویزا گرفت (!) به چشم خودم دیدم . کفم بریده بود.
در کل جو آروم و خوبیه. خونواده هایی هم که اونجان همه به آدم دلگرمی میدن میگن میگیرد و don't worry همه یه جواریی مادری میکنن.
حواستون باشه. خالی نبندید . تناقض توی کارتون نباشه .
امیدوارم همه بگیرید.
ارادتمند
ساعت ۱:۳۰ مصاحبه بود. از ساعت ۱ اونجا بودم. ۱:۴۵ رفتیم تو. انگشت نگاری سریع انجام شد. بعدش شروع کردن به مصاحبه با ترک ها . هیچ ایرونی رو مصاحبه نکردن تا ساعت۴ اینطورا. همه کانتر ها به جز ۲ تا بسته شد و آفیسر خوش تیپه شروع کرد به فارسی با توریستی ها مصاحبه کردن. سر صبر با همه ۱۵ دقیقه و تا ۲۰ دقیقه صحبت میکرد و به اکثرا میداد. برام جالب بود چه خوب فارسی صحبت میکرد و چه به دقت حرفای مردم رو کارشناسی میکرد.( برای تورسیتا میگم ) مثلا برای شغل به دقت میپرسید کارت چیه پستت چیه چه قدر حقوق میگیری شرکتت چیه و ..... .
کلا ۲ تا F1 بودیم. ساعت ۵:۱۵ اینطورا بود که اولین F1 که من بودم رو صدا زد . آفیسر مرد میان سالی سفیدی بود و کم مو . با یه گپ مختصر مصاحبه شروع شد.
اوضاع خیلی خوب و آروم بود اصلا انتظار نداتم انقدر اوضاع خوب باشه. کلا ۲ روز آخر داغون شدم از استرس اما کلا اینطوری نباشید مثل من اوضاع خیلیییییییییییییی مساعد تر از اونیه که فکرش رو میکنیم.با این سوال شروع کرد که چرا میخوای بری : گفتم برای مستر میرم. (من یه مستر دیگه دارم).
خودم شروع کردم درباره اینکه چرا دارم رشته ام رو عوض میکنم توضیح اضافه دادم (نمیدونم درست یا غلط اما آفیسر با آرامش به دونه دونه حرفام گوش میداد )
همون لحظه رفت برگه زرد رو آورد گذاشت بغل دسنش. حالا منم چشمم بهش بود اما نمیدادش:دی
بعد از سربازی پرسید و گفتم من معاف شدم ترجمه ش رو خواست.
ریز نمره لیسانس و فوق لیسانس رو خواست. (من فوق لیسانسم ریسرچ بود یه نامه از استادم داشتم که توضیح داده بود توی همه چیز رو اون رو نشونش دادم. بعدش تزم رو گرفت شروع کرد چند خطش رو خوندن و از موضوعش دقیقا پرسید . مقاله هام رو گرفت و دید . و یه ذره که خوند گفت it seem like a serious stuff
بعدگفت تجربه خارج از کشور درس خوندن هم داری . گفتم بله ۳ سال مالزی بودم.
گفت کی ساپورتت میکنه.
بعد CV من رو خواست و شروع کرد به دقت از روش خوندن و وارد کامپیوتر کردن.
همه هم عذرخواهی میکرد که من سرپا وایستادم و کارم داره طول میکشه.
بعد دوباره پرسید که بعدش میخوای چی گار کنی ؟
گفتم استاد بشم.
گفت یعنی نمیخوای توی کمپانی کار کنی/ گفتم اولویتم دانشگاهه اما اگه کمپانی هم شد میرم.
دوباره گفت فاند هم که داری گفتم آره.
باز شروع میکرد به تایپ کردن.
گفت اونجا کجا میخوای بری زندگی کنی/ گفتم شال اول رو حتما توی خود کمپس میرم. باز تایپ میکرد.
باز پرسید کسی رو داری امریکا ؟گفتم یه دایی دارم که ۳۵ سال پیش رفته اونم هیچی نپرسید.
گفت پدر مادرت چی کارن ؟ گفتم بازنشسته هستن و هر دو استاد بودن.
باز تایپ میکرد.
هم کارش هم یه سوالی ازش کرد که میکروفن رو قطع کرد . رفتن مشورت.
بعد دوباره اومد و عذر خواهی کردو گفت all the things seem OK/ اما الان نمیتونم ویزات رو صادر کنم. اما کیس نامبر میدم بهت توی سایت چک کن.
see you in four weeks
بعد گفت صبر کن یه سری مدارک رو بهت پس بدم.
به جز ریزنمره ها. مقالم و CV همه رو پس داد.
درضمن تافل و GRE هم نخواست
یه آقایی هم هم زمان با فرصت مطالعاتی میخواست بره که انگلیسی داغونی داشت حرف میزد آفیسر هم گیر داده بود It seems strange to me how your ministry of education, your government, is paying you to study in US.
آقاهه هم شدیدا داشت تلاش میکرد متقاعدش کنه. که بعدش آفیسر فارسی باهاش حرف زد ینی بهش حال داد. و ویزا رو گرفت.
بعد من هم یه خانومی بود که F1 مستر محیط زیست بدون کلیرنس ویزا گرفت (!) به چشم خودم دیدم . کفم بریده بود.
در کل جو آروم و خوبیه. خونواده هایی هم که اونجان همه به آدم دلگرمی میدن میگن میگیرد و don't worry همه یه جواریی مادری میکنن.
حواستون باشه. خالی نبندید . تناقض توی کارتون نباشه .
امیدوارم همه بگیرید.
ارادتمند
