02-07-2015, 10:30 PM
(19-04-2015, 03:13 PM)saaaaam نوشته: یک موضوعی هست که خیلی از من و دوستانم پرسیده می شود اینجا نظر شخصیم را می گذارم امیدوارم مفید باشد:
از یک ایمیل...
«آقا به نظرت من اینجا عروسی کنم یا مجرد بیام فنلاند؟ دوستم میگفت دختر ایرانی خوبه ولی از توی همون ایران بگیر، ولی اوردیش اینجا هم از دختر ایرانیا دورش کن چون دختر ایرانیای اینجا خرابن همه.»کیل می نوع!— feeling irritated.
----------------------------------------------والا این سوالی هست که از من هم در فروم های مختلف زیاد می پرسند بنظر من چه از ایران چه از فنلاند بخواید همسر انتخاب کنید معیار اصلی را باید روی شناخت بگذارید این شناخت درسته کلمه یک بخشی هست ولی بار معنایی بسیار زیادی دارد. اگر دو نفر نسبت به هم شناخت کاملی داشته باشند و از نظر خانوادگی هم هنجارهای تقریبا یکسانی داشته باشند منظور طرز فکر رفتار تا حدی سلیقه و ... هست . در هر کجای دنیا هم که باشند در کنار هم خوشبخت خواهند شد. من شخصا با توجه به خونگرمی که در بین مردم خودمان وجود دارد هرگز فکر نمی کنم بتونم با یک دختر خارجی وصلت کنم. اینکه از ایران دختر ایرانی برای ازدواج انتخاب کنید یا از فنلاند تفاوت چندانی ندارد بنظر من بلکه عامل مهم شناخت تفاهم و داشتن هنجارهای یکسان هست. من در همین فنلاند زوج های موفقی دیدم که اینجا با هم اشنا شدند و زوج هایی هم دیدم که از ایران با هم امدند. بنظر من راز زندگی موفقشان احترام متقابل اعتماد به هم و تا حد بسیاری قبول این واقعیت که هر انسانی نقاط ضعفی دارد و اشکالاتی که شاید نتوان انها را هر گز اصلاح کرد ولی اگه دو طرف بخواهند با هم زندگی کنند این مسایل نمی تواند مانع جدی باشد. امیدوارم همه ما بتوانیم با اشخاص مناسبی در زمان مناسب و در مکان مناسب اشنا شویم. حالا چه ایران چه فنلاند و چه هر جای دیگر. منظورم مجردها بود!-----------------------
این موضوع را هم اضافه کنم ازدواج تشکیل شده از دو نفر با افکار ارزوها طرز فکر متفاوت که برای داشتن زندگی موفق نیاز هست هر دو طرف در مواقع شادی و سختی در کنار هم باشند و با همفکری هم حتی در بد ترین شرایط موانع را برطرف کنند چیزی که من متاسفانه در بسیاریاز رابطه ها دیدم این بوده که دو طرف هر کدام خود را بر حق دانسته و اصلا به صحبتهای طرف مقابل توجهی نداشتند . البته این نکته هم بشدت من در حداقل شهری که هستم دیدم که چون تعداد ایرانی ها کم هست بنابر این پیدا کردن شخصی که از نظر فکر و اخلاق و رفتار با شما هماهنگ باشد با توجه به محدودیت جامعه ایرانی ها بسیار بسیار دشوار هست شاید بخاطر همین برخی از دوستان ترجیح می دهند از ایران همسر انتخاب کنند. چون دوست داشتن کسی با این که شما بتوانید با ایشان تا اخر عمر زندگی مشترک داشته باشید دو بحث مجزا از هم می باشد. و نهایتا بنظر من انچه که یک خانم از همسرش توقع دارد بودن یک تکیه گاه محکم هست که متاسفانه با توجه به شرایط زندگی دانشجویی شاید بیشتر اقایون دانشجو در فنلاند این شرایط را ندارند و یا اینکه هر دو طرف باید در همه سختی ها در کنار هم باشند. شاید بسیاری از دختر خانم های ایرانی دانشجو در فنلاند با این شرایط کنار نیایند یا شاید حداقل من اطلاعات دقیقی ندارم
فکر می کنم منظور شما از اینکه یک پسر باید تکیه گاه محکمی برای همسرش باشد این است که از نظر مالی وضعیت محکمی داشته باشد.چون اشاره کرده اید که بیشتر آقایون دانشجو در فنلانداین شرط رو ندارند و عدم دارا بودن این شرط رو با نگاه به شرایط زندگی دانشجویی بیان کرده اید.وگرنه این احساس که کسی برای آدم تکیه گاه است یک چیز درونی است و رابطه مستقیم و صد در صدی با وضعیت مالی ندارد.
دوم اینکه ممنون از شما که نظرات خودتون رو بر اساس واقعیتی که در تجربیات خودتون هست بیان میکنید.حالا چه مثبت چه منفی.و این باعث میشود کسی که دارد تحقیق میکند برآیند آرای مختلف با توجه به شخصیت و شرایط خودش بسنجد.و این به حقیقت نزدیکتر است تا نظراتی که صرفا خوبی ها و برتری های مسلم اروپا را نسبت به ایران بیان کنند باعث تشدید یک هیجان کاذب در شخص شوند.
سوم اینکه به نظر من نژاد پرستی هم چیزی است ناشی از شخصیت خود ما است، و برخورد ما و تقابل ما با دیگر افراد جامعه، و فرهنگ و عرف مورد پذیرش آن مردم.چون به همان تعداد نظری که اروپایی ها را نژاد پرست توصیف میکنند، نظرات ناقض این موضوع هم وجود دارد.و این کاملا بستگی به سازگاری شما با آن محیط دارد و حتی برداشت شما از شخصیت خودتان و مقایسه اشتباه خودتان با دیگران،وحتی اعتماد به نفس شما. و اینکه در استخدام یا پذیرش در دانشگاه آنها افراد بومی را به خارجی ها ترجیح میدهند یک چیز طبیعی است که در همه جای دنیا وجود دارد.به خاطر تعهدی که سیستم نسبت به مردم خود احساس میکند.در ایران همین موضوع با شدت بسیار بیشتری وجود دارد و علاوه بر برتری نژادی، برتری دینی و مذهبی هم بر همه ی روابط و ضوابط حاکم است.