07-12-2016, 11:11 AM
به نظرم درسته که خیلی از ویژگی های بین مردم یه کشور مشترکه ولی با قطعیت نمیشه در مورد همه زنا و مردای ایرانی نظر داد که مثلا وفادار هستن یا نه.
ازدواج با فرد ایرانی یا خارجی؟
|
07-12-2016, 11:11 AM
به نظرم درسته که خیلی از ویژگی های بین مردم یه کشور مشترکه ولی با قطعیت نمیشه در مورد همه زنا و مردای ایرانی نظر داد که مثلا وفادار هستن یا نه.
06-03-2017, 03:57 PM
دوستان ببخشید ک اظهار فضل میکنم
ولی ب عقیده من شما باید اول ببینید ک ایا در دوران دوستی شخص مقابل تونسته با شما اقلا۴سال کنار بیاد یا نه (دوستی در خارج محدود به تلفن و اس ام اس نیس ممکنه بگه بریم سفر ممکنه بگه بریم خیلی جاها)اگر تونستین اینو باهاش کنار بیاید ک با ی مرد خارجی اگر بودین و ۴ سال اقلا تونستین با مدلش بسازید و اون هم متقابلا تونست اونوقت میتونین بیشتر هم بسازین اگر نتونستین با هیچ قشری ازدوتج نکنین ن ایرانی ن خارجی چون در هر صورت اونی ک ۴ سال ک اول عاشقیه نتونس بقیشم نمیتونه
ازدواج کردن با آمریکایی آسونه؟ من آرزوم اینه که با یه خارجی ازدواج کنم. سی سالمه. تا صد سال دیگه هم با ایرانی ازدواج نمی کنم حتی اگه سیتیزن باشه. باید حتمن از فرهنگ متفاوت باشه، و فارسی هم حرف نزنه. چند تا کشور رفتم درس خوندم ولی متاسفانه دخترهای اونجا فقط دوست میشن و ول می کنن، شوهر ایرانی نمی خان همش وقت آدمو تلف می کنن که فرهنگشون را معرفی کنن و مهمانوازی کرده باشن. واقعا کلافه شدم نمی دونم کدوم کشور برم؟ آمریکایی چه جورین، نکنه دو دقیقه یکبار بپرسن کجایی هستی و همش دختر ایرانی بیارن پیشم . من تفاوت فرهنگی را نه تنها مشکل نمی پندارم، بلکه لازمه رابطه موفق می دانم.
اصلن انگلیسی یاد گرفتم که زن خارجی بگیرم، حالا همش میگن ایرانی چشه ایرانی چشه. ایرانی هیچ چیش نیست، نمی خام زوره مگه؟ اگه راه حل ارائه بدین جدا ممنون میشم. فکر ژاپن را از کله ام بیرون کنم. اگه آمریکا مطمئنه، الکی وقت و انرژی سر جاهای دیگه نذارم. بعد از گرفتن سیتیزن شیپ هم نمی خام طلاق بدم، اصلن عشق یعنی خارجی. باسه ایرانی گریه نمی کنم ده ساله می خوایم وطن فروشی کنیم، هیش کی مفتم ازمون نمی خره. من دو ماه دیگه می رم یه کشور تازه (هفتمین کشور) می خام اونجا بهشون به دروغ بگم که نامزد روس دارم، تا دخترها مزاحمم نشن. آخه خودشون تا خارجی می بینن می آن صبح تا شب مثل کنه می چسبن، ولی دوست پسر دارن. خارجی ندیده هستن، معلم زبان مفت می خان. عنقدر دختر بی حیا بی وجدان می آد سمت آدم که وقت نمی ذارن خودت بری ببینی کی تنهاست، شرف داره. خواهشا راهنمایی کنید، آرزوهایی ما را نقد و تصحیح نکنید. تشکر. موضوع جدی و طولانیه. خانواده ام هم کلافه شدن. همه نشستیم می گیم نمی دونیم باید چی کار کرد. ده سال پیش فکر می کردیم باسه زن خارجی گرفتن باید انگلیسی یاد گرفت و رفت خارج، همین. والا به این سادگی نیست. کجا برم؟ (09-07-2017, 11:42 AM)comboy نوشته: ازدواج کردن با آمریکایی آسونه؟ من آرزوم اینه که با یه خارجی ازدواج کنم. سی سالمه. تا صد سال دیگه هم با ایرانی ازدواج نمی کنم حتی اگه سیتیزن باشه. باید حتمن از فرهنگ متفاوت باشه، و فارسی هم حرف نزنه. چند تا کشور رفتم درس خوندم ولی متاسفانه دخترهای اونجا فقط دوست میشن و ول می کنن، شوهر ایرانی نمی خان همش وقت آدمو تلف می کنن که فرهنگشون را معرفی کنن و مهمانوازی کرده باشن. واقعا کلافه شدم نمی دونم کدوم کشور برم؟ آمریکایی چه جورین، نکنه دو دقیقه یکبار بپرسن کجایی هستی و همش دختر ایرانی بیارن پیشم . من تفاوت فرهنگی را نه تنها مشکل نمی پندارم، بلکه لازمه رابطه موفق می دانم. دوست عزیز اهل توصیه و راهنمایی و صحبت های طولانی نیستم. با این حال سوالی که من از شما میپرسم اینه شما میرید به صرف اینکه با یک خارجی ازدواج کنید؟ هدفتان از رفتن چیست؟ ازدواج با خارجی؟ اگر اینطوریه که خب من واقعا جوابی ندارم بهش بدم! اما اگر هدفتان اینه که کارهاتون رو بکنید و احیانا ارزوی ازدواج با خارجی رو هم دارید میتونم بهتون توصیه کنم اول از همه به فکر کار خودتون (حالا درس و مشق!، کار، بیزنس، و ...) باشید و خیلی ذهنتون رو درگیر این مسایل نکنید. ازدواج امری طبیعی هست و مطمین باشید به خودی خود (به خصوص در خارج) حل خواهد شد. منتهی صبر و حوصله زیادی میخواد. عین ماین میمونه شما طلا بگیری (با هدف فروش) هی تعقیب کنی انس رو ببینی کی میاد بالا کی میاد بالا اخرش هم سنت میشه 50 نمیاد بالا هیچ میره پایین! ولی اگر بزاری به صورت روال طبیعی بره جلو اون موقع برات راحت حل میشه. پس نگران نباش. پ.ن: شما بعد 20 سال! بیا آکادمیاکافه همین پست رو بخون و اون موقع ببین نظرت در مورد نوشته های من چی خواهد بود. بعد ازدواج با یک غیر هموطن (یا هموطن) فرقی نداره، خواهی دید که این هدف خیلی هم هدف بزرگی نبوده است.
ناخواناترین نوشته ها از قوی ترین حافظه ها ماندگارترند...
دوستان گرامی لطفا سوالتون رو در مرتبط ترین انجمن و فقط یکبار بپرسید. از پاسخ دادن به سوالات خصوصی و عمومی در پیام خصوصی معذورم. (06-03-2017, 03:57 PM)Dr_darya نوشته: دوستان ببخشید ک اظهار فضل میکنم آخه مشکل اینجاست که با ما دوست میشن، بعد میرن دوست پسر پیدا می کنن، خبر هم نمی دن. ۴ سال باهاشون دوست بمونی آخرش دعوتت می کنن عروسیشون. به خدا شوخی نمی کنم. چی کار کنیم جلوی این دوستی ها گرفته بشه؟ اینها فکر می کنن یک ایرانی باید با هموطنش ازدواج کنه. یا فکر می کنن ایرانی ها فقط به خاطر گرین کارت دوستشون دارن. خوب من چه کار کنم که یه عده ازدواج کردن، شهروند شدن، طلاق گرفتن و بعد زن ایرانی گرفتن؟ چه جوری حالیشون کنم که من این طوری نیستم؟ حتمن باید پیر شم بپوسم تا مطمئن بشن زن ایرانی نمی خاستم؟ به اونهایی که می خاستن گولشون بزنن اعتماد کردن، به من که می رسه شکاک شدن. من که نمی گم خارجی با یه اس ام اس باهام ازدواج کنه، من می گم باهام دوست نشه بعدا بگه تو خارجی هستی، ما با خارجی ها ازدواج نمی کنیم، من فقط باهات دوستم، بعضی دخترهای اینجا با خارجی ها ازدواج می کنن ولی من چهار ساله دوست پسر دارم عاشقشم، با تو نایس بودم، بهم احترام بگذار دوست پسرم ناراحت میشه. خوب اونهایی که نژاد پرستن و با خارجی ازدواج نمی کنن، نباید از اول دوست بشن. ما باید یاد بگیریم جلوی این دوستی ها را بگیریم، ما ایرانی ها انگلیسیمون از هندی ها و جاهای دیگه قابل فهم تره. این خیلی طبیعیه که خارجی ها بیشتر سمت ما می آن باسه دوستی. چون پوستمون از پاکستانی ها و کامرونی ها و خیلی از دانشجوهای بین المللی دیگه خوشرنگ تره. ولی این مسئله هم هست که اینها دوستیهاشون به قصد ازدواج نیست و وقت ما را تلف می کنه. چه فایده ۴ سال خودت را آدم باشخصیت و مهربانی نشون بدی، آخرش دختره ماله تو نمی شه. (09-07-2017, 12:57 PM)Torkan نوشته: دوست عزیز به نظر من خیلی مهمه که کدوم کشور بریم. یک فرانسوی با یک چینی ازدواج کرد، بعد یک چینی دیگه اومد نو عروس را کشت. (به جرم ازدواج با خارجی) نمی گم تو چین هر کی با خارجی ازدواج کرده به قتل رسیده، ولی مطمئن باش وقتی داری روال عادی پیش می ری، خیلی ها نمی گذارن با دخترهای کشورشون صمیمی بشی. دوستم می گفت دختره بهش گفته «جلو بقیه چینی ها دست منو نگیر، شاکی میشن» خارج، خارج نیست. خارج ۱۵۰ کشوره، شما انرژیتون را جای بد صرف کنین، روال عادی خیلی سخت و تلخ پیش می ره. مثلن من نمی دونم شما با اون نمره تافلتون چرا آمریکا نمی رین؟ من از تایوان بورس گرفتم، حالا دو سال باید برم اونجا. خدا می دونه من دنبال دخترها نیستم و خیلی سرم تو کار خودمه و فوق العاده خجالتیم. ولی متأسفانه دخترها مثل زامبی بهم حمله می کنن. نه که خوش تیپ و جذاب باشم، ولی خوب خارجیم و متفاوت که همین باعث جلب توجه دردسر ساز میشه. شاید اروپایی ها کمتر ندید بدید باشن و دست از سر آدم بردارن. مثلن بری فیلیپین، بالای ۹۰ درصد انگلیسی بلدن، ولی از هر بیست نفر، نونزده تاشون هفته ای سه بار میرن کلیسا . تو کشورشون دفتر ثبت طلاق ندارن. کلی مادر بدون شوهر هست با چند تا بچه . قبل شام و ناهار و خواب دعا می خونن. با یکیشون ازدواج کنی اعضای کلیسا بهش می گن شوهرت را هفته بعد بیار روغن زیتون بمالیم پیشونیش، هفته بعدشم تعمیدش بدیم. خوب شما چقدر احتمال داره خوشبخت بشی، پاشی بری اونجا چون ارزونه و انگلیسی بلدن؟ اپلی کنی دنبال تحصیل و بیزنس باشی تا کی؟ همین طور به صورت طبیعی با یک چینی ازدواج کنی و بعدش به قتل برسه؟ بعد باسه دکتری باید برم جای دیگه، چون عمرا تو ۲ سال بختم باز بشه. اصلن من می ترسم بگم مجردم، یهو می گن درس بخون برو کار به دخترهای ما نداشته باش. دخترهاشونم دو روز یکبار می چسبن به ما که انگلیسی حرف بزنن و مقاله اشون را به جای گوگل ترنسلیت بدن به ما. بعد همین جور که داری مقاله را ویرایش می کنی برات آش داغ می کنن ده بار می پرسن دوست دختر داری یا نه؟ آواتارت قشنگه، همه دخترها پرزنتیشنت را دیدن ازت خوششون اومد، چرا دوست دختر نداری، بیا این سیب را بوخور، بذار نشیمنگاه دوچرخه را خیس کنم تا تحتت داغ نشه، بیا داری می ری توالت خودت را با دستمال snoopy پاک کن ...... اینها قصه نیست. به صورت طبیعی پسرهای کشور خودشون در ۲۲ سالگی دختر را می ذارن ترک دوچرخه می برن، روال عادیش اینه که بعد هشت سال به ما می گن چرا هنوز اینجایی؟ من نمی تونم ۲۰ سال بذارم تو auto pilot، الان بعد تایوان برم آمریکا؟ یا برم ژاپن؟ کارت پستال استاد ژاپنی رو میزمه، ولی آیا اونجا رفتن فایده داره؟ حالا گیرم استاد ژاپنی فکر کنه که من خیلی نیازم، ولی اگه ۵ سالم اونجا تنها بمونم که قرار نیست نورمال پیشرفت کنم. آقا کشور خیلی مهمه، کجا ایرانی ها بیشتر همسر خارجی گرفتن و اذیت نشدن. این خیلی مهمه. با دعا و انشاالله کار پیش نمی ره. من اگه الان حرص نخورم، دو سال دیگه می رم ژاپن . مثل اینکه هشت ماه پیش حرص تایوان را خوردم. همونی برداشت می کنی که می کاری، دیمی برات زن در نمی آد. هشت سال قبرس گیر کردم، رفتم چین، خیلی ها گفتن برگرد چین. گفتم هر کی خوشه باشه، اگه خوشی بود تا حالا می رسید، نرسید دیگه ما توقف را طولانی نمی کنیم. من که نمی خام دخترها باهام دوست بشن، تنهایی خیلی بهتره. عشقشون باسه کس دیگه است، شماره تلفنشون را به ما می دن. تازه خودشون اول می آن سمت آدم. من هرگز نمی خام با ایرانی ازدواج کنم. حالا بیست سال دیگه خواهیم دید. البته بگم خواهر برادرم از من بزرگتر و مجردن. چه دلیلی داره وقتی خودمون فراری هستیم، چند تا دیگه ایرانی درست کنیم؟ البته اگر من آمریکایی بودم با هر کسی غیر از آمریکایی ازدواج می کردم. تشابهات بیش از حد ملال آوره. ازدواج با هموطن مثل ازدواج با همجنس می مونه ( البته با ازدواج همجنسگرایان مخالف نیستم ولی درخواست نمی کنم) به نظر من هر جا رفتین، بگین دوست دختر روس دارم. نگین کسی ندارم. اول ببینین مردم اونجا چی می گن، چه نظری راجب اینکه دوست دخترتون از یه کشور دیگه است دارن. آیا می گن اونها هم دوست دارن عاشق خارجی باشن، آیا فکر می کنن کارتون اشتباه بوده. آیا می پرسن قراره باهاش ازدواج کنی و نظرشون چیه؟ نگین دوست دختر ندارین، وگرنه نمی ذارن یک لحظه تنها بمونین و هیچ کدومشون هم آخر سر براتون نمی مونه، کلی دخترخاله چسب پیدا می کنین. این خیلی طبیعیه که باهاتون صمیمی بشن ولی ازدواج نکنن. نه به این خاطر که وفادار نیستن و خارج اینطوریه که خونه هم هم برین باز هم دلیل ازدواج نیست، بلکه به این خاطر که شما ایرانی هستین و از نظر اونها هر کس با هموطنش باید ازدواج کنه. دخترهایی که حاضرن با خارجی ازدواج کنن تعدادشون زیاد نیست. مواظب باشین وقتتون قربانی نژادپرستی عده عموم نشه. کیفیت شخصیت شما هیچ عشقی را براتون به ارمغان نمی آره اگر از اول با آدم ناجور رفیق بشین. (خدمت خر کردن x هست و لگد ) انسانهای با IQ زیر 40 نمی تونن ویلچر را ترک کنن. انسانهای با IQ بین 40 تا 70 با هموطنشون ازدواج می کنن. از هفتاد به بالا کسانی هستند که مسافرت می کنن و نمی تونن تو شهرشون بمونن چه برسه به ویلچر. از 120 به بالا نمی تونن با هموطن ازدواج کنن یا تو کشورشون بمونن. قصدشون از مسافرت مهاجرته. از 150 به بالا هم تو SpaceX کار می کنن و راکت می سازن که برن مریخ زندگی کنن، تو می گی غروب را نگاه کن اون یاد طوفان های خورشیدی در سطح ماهه. هر چی هوش کمتر باشه، علاقه به ریشه و جای تولد بیشتر می شه. ارق ملی و فرهنگ شیفتگی حاصل مستقیم کمبود سلولهای خاکستری هست. J K Rowling خالق هری پاتر با یه پرتغالی ازدواج کرد، بعدشم با یه اسکاتلندی. حالا باز به من بگین وطن فروش چرا ایرانی نمیخای. اصلن خارجی بهتره، حتی برای خارجی. داریوشم خط میخی را از سومری ها گرفت. بگذارید تهاجم فرهنگی به وقوع بپیونده. سعدی هم می رفت مسافرت. اگه بوئینگ دوران سعدی هم بود، الان مجسمه مفرغیش را تو نیویورک ساخته بودن با قدمت 600 سال. باسه اوباما پله نیاوردن از هواپیما پیاده بشه، باسه شما دختر می آرن؟ از یک چینی پرسیدم چرا دختره را کشتن شوهر فرانسوی گرفته بود، گفت اشتباه نکن، قاتل فکر می کرد پسره آمریکاییه. از یه ژاپنی پرسیدم، به ایرانی ها زن می دین؟ گفت البته، اگه زن پیری باشه که در به در دنبال بچه دار شدن بگرده بهش شوهر می دیم. گداها حق انتخاب ندارن. نمی دونم منظورش از گدا ما بودیم یا اونها. تو ژاپن این خیلی اتفاق می افته که یک زن تو قطار به پلیس می گه فلانی به من دست زد. بعد مرده فرار می کنه و می خوره به قطار می میره. یک ژاپنی گفت این اتفاق 6 بار در سال گذشته افتاده. وقتی یک زن ازت شکایت کنه، تو مجبوری بی گناهی خودت را ثابت کنی. در اکثر مواقع حق را به شاکی می دن بدون اینکه حتی شکایت را بررسی کنن. یک فیلم هم ساختن از داستان کسی که 5 سال زندان بود، بعدش معلوم شد اصلن به کسی دست نزده بود. یا مثلن پدرخوانده هری پاتر 12 سال تو آزکابان زندانی بود، بعدش معلوم شد قاتل یه کسه دیگه بوده.یا هگرید را سال سوم از هاگوارتس اخراج کردن، بعدش معلوم شد اون تالار اسرار را باز نکرده بود.
14-07-2017, 02:42 AM
چارلز کترینگ جمله زیبایی داره با این مضمون که مساله ای که به درستی مطرح بشه تا نیمی از اون حل شده (A Problem Well-stated is Half-solved). دوست عزیز برداشت من از صحبت های شما اینه که هنوز این مساله برای خود شما تعریف نشده و در مرحله Brain Storming قرار دارین. به بیان دیگه احساس می کنید یک جای کار ایراد داره ولی هنوز دقیقا نمی دونید کجای کار ایراد داره و تا زمانی هم که آدم ندونه کجای کار ایراد داره (طرح دقیق مساله) نمیتونه راه حل مناسبی هم برای اون پیدا کنه. در مرحله Brain Storming، ذهن آدم دچار نوعی آشفتگی هست و به هر موضوعی که به شکلی به اون مشکل ارتباط پیدا می کنه فکر می کنه ولی همه اونها لزوما بخشی از مشکل نیستند یا دست کم بخشی از مشکل اون شخص خاص یا پروژه خاص نیستند. به بیان دیگه قرار نیست برای حل یک مشکل کوچیک تمام مشکلات و مسائل بشری از تعصبات قومی مذهبی گرفته تا حیوان آزاری و هزار چیز دیگه کشف و حل بشه. بلکه می بایست فقط ریشه های اصلی مشکل شناسایی و راه حل کاربردی و معقولی براش پیدا بشه.
مساله ازدواج هم به خودی خود موضوع پیچیده ای هست (دست کم برای بیشتر آدم ها به خصوص وقتی در سن های بالای 28-27 سال و برای اولین بار قصد ازدواج داشته باشند) و طبیعی هست که آدم اون رو از جنبه ها و زاویه های مختلف بررسی کنه. وقتی آدم وارد کشور جدیدی میشه طبیعتا با فرهنگ یا فرهنگ های جدیدی روبرو میشه که با فرهنگ بومی خودش تفاوت های زیادی دارند و اگر این مواجهه در حد بحران هویت یا شوک فرهنگی هم نباشه دست کم مدتی ذهن فرد رو مشغول خودش می کنه که کدوم درسته یا غلطه و در مواجهه با اونها می بایست چه کرد. تجربه شخصی من میگه هر چه شما انعطاف پذیری بیشتری در قبال این فرهنگ های متفاوت از خودتون نشون بدین راحت تر هم در اون سیستم زندگی می کنید. قرار نیست قبول کنید که کار اونها درسته یا غلطه، بلکه قبول می کنید که اونها در یک فرهنگ دیگه و با پیش فرض های دیگه ای از بچگی بزرگ شدن و نتیجه اش شده این، قرار نیست شما هم دقیقا همون کار رو بکنید یا سعی کنید اونها رو تغییر بدین یا راه حلی براشون پیدا کنید (چون از نظر اونها هم ممکنه طرز فکر شما بخشی از مشکل باشه و نیاز به تغییر داشته باشه و این دور باطل هیچوقت تمام نمیشه). شما می بایست بر اساس معیارها و باورهای شخصی خودتون مسیر زندگی خودتون رو تعیین کنید. در کشورهای غربی هم خوشیختانه اگر متوسط بگیرین و از استثناها صرف نظر کنید در مقایسه با شرقی ها فشاری که جامعه بر روی شیوه زندگانی شما می گذاره کمتره به خصوص در شرایطی که به اقلیت خیلی خاص و بارزی تعلق نداشته باشید و در شهرهای نسبتا بزرگتر که تنوع فرهنگی بیشتری دارند زندگی کنید. وقتی معیارها و باورهای شخصی خودتون رو تونستین تعریف کنید یا به اصطلاح فهمیدین که با خودتون چند چند هستین و دنبال چی هستین اونوقت یک عده شبیه خودتون از بین اون خیل عظیم آدم ها با فرهنگ ها و طرز فکرهای مختلف پیدا میشه. ممکنه اون عده موردنظر ایرانی باشن ممکن هم هست خارجی باشن. بهتره چند سالی رو همین طوری اندر احوال فرهنگ های دیگه سیر کنید تا به تدریج خودتون رو پیدا کنید بعد می تونید راحت تر تصمیم بگیرید. موفق باشید. ای دگرگون کننده ی دل ها و چشم ها / ای گرداننده ی روزها و شب ها / ای تغییر دهنده ی روزگار و انسان ها / حال ما را به بهترین حال دگرگون فرما
.We are all visitors to this time, this place. We are just passing through. Our purpose here is to observe, to learn, to grow, to love... and then we return home
Aboriginal Proverb -
(14-07-2017, 02:42 AM)M1KE نوشته: در کشورهای غربی هم خوشیختانه اگر متوسط بگیرین و از استثناها صرف نظر کنید در مقایسه با شرقی ها فشاری که جامعه بر روی شیوه زندگانی شما می گذاره کمتره به خصوص در شرایطی که به اقلیت خیلی خاص و بارزی تعلق نداشته باشید و در شهرهای نسبتا بزرگتر که تنوع فرهنگی بیشتری دارند زندگی کنید. غربی: باسه همین می گم بعد تایوان نرم ژاپن. این شرقی ها نمی خان ما جهان سومی ها رو. اگر هم دو تا ایرانی تو این کشورها تونستن ازدواج کنن، لابد کسایی بودن که از 20 سالگی دختر تور می کردن. من تو ایران راه می رفتم، دیدم یک دختر و پسر دست همو گرفتن. به خودم گفتم "تو 8 سال خارج بودی نتونستی این کار رو بکنی" بنابراین من باید کشوری برم درس بخونم که راحت ترین شرایط برای ازدواج با خارجی ها رو داره. اجازه بدن تفاوت فرهنگی را یاد بگیرم، نه اینکه اخراجم کنن. و هم اینکه بتونم داستان بفیه ایرانی هایی که دنبال همسر خارجی بودن را بخونم که متاسفانه هر جا دنبالش می گردی سانسورش می کنن. انگار ازدواج با ایرانی هم جزو قوانینه. این لینک خبر از بی بی سی راجب چین: http://www.bbc.com/news/world-asia-24371673 قسمتی از خبر: "In the past, students had been expelled for dating or marrying foreigners. We didn't know what would happen if the university administration found out, so we told no-one he was living off-campus with me," she says. ایرانی: من به ایرانی ها همون اول می گم که با ایرانی ازدواج نمی کنم. حتی اگه شخصیت عالی داشته باشه. دخترهای خوبی هم منو خواستن، خوشبختانه زود بهشون گفتم که قضیه حاد نشه. بعدن هم با هم دوست موندیم. اصلن یه ایرانی فارسی حرف نمی زد، عاشقش شدم! بعدا به سختی تونستم فراموشش کنم. دلیلی که زن خارجی می خوام گرفتن پناهندگی نیست. با ایرانی الاصل هم ..... خارجی می خام، می دونم اگه آمریکایی بودم هر کشوری می رفتم درس بخونم هفته ای دو نفر عاشقم می شدن. نمی خوام به خاطر ایرانی بودنم مجبور شم با هموطنم ازدواج کنم. اصلن تعریف من از خوشبختی اینه که طرف مقابلم از یک فرهنگ دیگه باشه (حتی اگه من خودم اروپایی بودم) قطعا اگه ملیت بهتری داشتم، نصف این دوستی هام به ازدواج ختم می شد و بورسهام را تا لقمه آخر می دادم پایین. اگه من فان نیستم، چرا عنقدر دوست پیدا می کنم. بیاین برین از کنار من دوست نمی خام. شما که هفته دیگه از من بدتون می آد، خوب همین الان برین. (علت جلب توجه، خارجی بودن منه، وگرنه تو دست و پای مردم نمی پلکم)
19-07-2017, 08:51 PM
(09-07-2017, 11:42 AM)comboy نوشته: ازدواج کردن با آمریکایی آسونه؟ من آرزوم اینه که با یه خارجی ازدواج کنم. سی سالمه. تا صد سال دیگه هم با ایرانی ازدواج نمی کنم حتی اگه سیتیزن باشه. باید حتمن از فرهنگ متفاوت باشه، و فارسی هم حرف نزنه. چند تا کشور رفتم درس خوندم ولی متاسفانه دخترهای اونجا فقط دوست میشن و ول می کنن، شوهر ایرانی نمی خان همش وقت آدمو تلف می کنن که فرهنگشون را معرفی کنن و مهمانوازی کرده باشن. واقعا کلافه شدم نمی دونم کدوم کشور برم؟ آمریکایی چه جورین، نکنه دو دقیقه یکبار بپرسن کجایی هستی و همش دختر ایرانی بیارن پیشم . من تفاوت فرهنگی را نه تنها مشکل نمی پندارم، بلکه لازمه رابطه موفق می دانم.داداش اولا باسه نه واسه شما اینهمه درس خوندی پایه ای ترین کلمه زبون مادریتو بلد نیستی دیگه چه انتظاریه دوما من خودم از پدر روسم روسیه دنیا اومدم جد در جد روس بودم من به عنوان یه خارجی بهت میگم از هر۱۰ هزار نفر شاید ۰/۵ هم دوست نداشته باشه با یه ادمی ک خودش دوس داره هویت خودشو از دست بده ازدواج کنه من به شخصه نمیکنم حتی دوست پسرمم روسه طبیعتا هرکسی هم کف خودش هم ملیت و هم فرهنگ خودشو میخواد اقلا کسیو میخواد ک انقد لحن تندی رو ب کار نبره بنابراین ازت خواهش میکنم سر خودت رو گول نمال چیزی ک میخوای مثل پیدا کردن دونه برنج تو انبار کاهه
19-07-2017, 10:05 PM
(19-07-2017, 08:51 PM)Dr_darya نوشته: داداش اولا باسه نه واسه شما اینهمه درس خوندی پایه ای ترین کلمه زبون مادریتو بلد نیستی دیگه چه انتظاریه دوما من خودم از پدر روسم روسیه دنیا اومدم جد در جد روس بودم من به عنوان یه خارجی بهت میگم از هر۱۰ هزار نفر شاید ۰/۵ هم دوست نداشته باشه با یه ادمی ک خودش دوس داره هویت خودشو از دست بده ازدواج کنه من به شخصه نمیکنم حتی دوست پسرمم روسه طبیعتا هرکسی هم کف خودش هم ملیت و هم فرهنگ خودشو میخواد اقلا کسیو میخواد ک انقد لحن تندی رو ب کار نبره بنابراین ازت خواهش میکنم سر خودت رو گول نمال چیزی ک میخوای مثل پیدا کردن دونه برنج تو انبار کاهه ببینید این هدف سخت نیست. یعنی گفتم بالاتر ادم بعدا میبینه چیز خاصی هم نبوده! مشکل ایشون فقط این حرفه از نظر من "من باید جایی برم که ازدواج با خانم هاش ممکن باشه"! مثلا بنده میتونم سنگال رو توصیه کنم در این مورد. قطعا تا زمانی که فرد نتونه روال عادیش رو طی کنه و هی بشینه بگه با من دوست نشین و فقط ازدواج کار پیش نمیره. سن من کم هست و من خودم مزدوج هستم ولی چند تا کشوری که رفتم کاملا این موضوع مشخص هست که شما باید عملا در جامعه بیفتید انقدر دوست داشته باشید برید بار و جلسات ورزشی مدرسه و خیلی جاهای دیگه تا اینکه کم کم منطقی تر میشید و فکرتون درست کار میکنه و صد البته ممکنه فرد مورد نظر هم پیدا بشه. این رسم کشورهای ازاد و جامعه های باز هست که تا حد خیلی کمی در ایران هم البته شاید به صورت ناصحیح و ناقص اجرا میشه موفق باشید
ناخواناترین نوشته ها از قوی ترین حافظه ها ماندگارترند...
دوستان گرامی لطفا سوالتون رو در مرتبط ترین انجمن و فقط یکبار بپرسید. از پاسخ دادن به سوالات خصوصی و عمومی در پیام خصوصی معذورم. |
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
آیا دانشجویان ایرانی در کشورهای خارجی از امنیت برخوردار هستند؟ | mgorji | 22 | 14,891 |
07-12-2016, 11:17 AM آخرین ارسال: aghahossein |
|
تاخیر در ازدواج به خاطر گرفتن پذیرش و راهحلها آن | Babak | 188 | 103,986 |
07-12-2016, 10:57 AM آخرین ارسال: aghahossein |
|
مقایسه متقاضیان (applicant های) ایرانی و خارجی | Pejman | 12 | 8,677 |
05-02-2012, 03:03 AM آخرین ارسال: soilman |
کاربران در حال بازدید این موضوع: |
2 مهمان |