04-03-2013, 02:00 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 04-03-2013, 02:36 PM توسط maryam4312.)
من 26 فوريه مصاحبه داشتم
توصيه من اينه که از قبل جواب سوالاي معمول که دوستان ميذارن از تجربه ي مصاحبه هاي خودشون رو يه دور با خودتون مرور کنيد.اگه بنويسيد که چه بهتر.منم اگه مينوشتم بهتر و مسلط تر جواب ميدادم.
یه محیط آروم برای مصاحبه فراهم کنید که تمرکز وآرامش داشته باشید.
استرس نداشته باشید!!!
من دراین حد بودم که حتی مثلا یه مورد بود همین تازگیا باید زنگ میزدم به یه دانشگاه که کارم گیر کرده بود سوالی بپرسم، خیلیم مهم بود اما هرکاری کردم نتونستم آخرش نزدم! مصاحبه که جای خود داره!
اینم جریان ما:
از قبل با استادي يه تماس محدود داشتم دراين حد که ايميل زده بودم گفته بود اپلاي کن بعد از اپلاي هم بهش اطلاع دادم که اپلاي کردم.
بعد مدتی Graduate Program Director ايميل زد که مصاحبه داري .فقط ازش پرسيدم مصاحبه کننده کيه؟ که گفت 3تا از اساتيد (يکيشونم همون استادي که باش تماس داشتم) منم خوف کردم! 3تا!!! خلاصه سرتونو درد نيارم! ، گفته بودن ترجيشون اينه که با اسکايپ باشه. ولي واسه اطمينان شماره تلفن هم دادم.
من 10 دقيقه زودتر از وقتی که باید، آنلاین شدم که ديدم اونا 7دقيقه قبل نوشته بودن ازاين لحظه اماده مصاحبه ايم ! چون خيلي توصيه بچه ها به سر وقت رفتن رو شنيده بودم نگران شدم که اين دير رفتنه بد باشه مشکل ايجاد کنه!
سه تا استاد نشسته بودن. اول خوشونو معرفي کردن بعد به نوبت يه سوالايي پرسيدن.درسي و تخصصي! نبود عمومي و کلي بود.
حرفاشونو متوجه ميشدم فقط استادي که هندي بود تند هم حرف ميزد، دو سه جا نفهميدم چي ميگه دوباره تکرار کرد.
الان که اين پستو مينويسم اين سوالا و جوابا يادمه بدون ترتيب!
اونا : در حد 3-5دقيقه خودتو معرفي کن
من :يه چيزايي گفتم . اینکه هرچي ميگفتم مينوشتن يه کم حول شدم! گفتم ديگه نميدونم چي بگم !
اونا :از سوابق پژوهشي و کاريت و پايان نامه بگو
من: پايان نامه و مقاله هامو گفتم و مقاديري! تدريس که داشتم
اونا:اصلا چرا ميخواي دکترا بخوني؟
من:همون چيزايي که توي اس اوپي نوشته بودم از هدفم براي ادامه تحصيل رو گفتم
اونا:توانايي وعلاقه به تدريس داري؟چيا درس ميدادي؟به چه زبوني تدريس ميکردي؟!
اونا : اگه بهت پذيرش بديم مياي؟چقدر مصممي بياي اينجا؟
من:نگفتم صددرصد! يا شما يا هيچکس ديگه! (واضحه که اگه جاي بهتري پذيرش بگيرم اينو نميرم!)گفتم بطور جدي بهش فکر ميکنم و از اولویتهای بالامه( زمينه کاري استادش رو خيلي علاقه دارم )
اونا : چرا اينجا رو انتخاب کردي؟
من : تا اينجا در انتخابام فاکتور اصلي زمينه هاي کار اساتيد و کلا فرصتهاي تحقيقي و امکانات پژوهشي بوده که اينو توي دانشگاه شما پيدا کردم
اونا:سفر خارج داشتي يا خارج زندگي کردي؟
من: نه
اونا:تا الان آفري از جاي ديگه اي گرفتي؟
اونا:اگه پذيرش بديم براي گرفتن ويزا مشکلي نداري با توجه به مسائلي که وجود داره...
من:فکر نميکنم چون مسئله مشکلسازي توي پیشینه ی کاري و تحصيليم نيس! و افرادي با شرايط مشابه زياد ديدم که پذيرش گرفتن
اونا:سوالي داري بپرس
من:اگه بخوام براي امادگي بيشتر تو اين فرصت مطالعه اي داشته باشم چه پيشنهادي داريد؟چه زبانهاي برنامه نويسي؟
اونا:اولين مسئله ازمون جامع هست که فلان درسا ازش پرسيده ميشه و برنامه نويسي هم مت لب و متمتيکا فعلا براي کار ما
من:کي جواب ميدين؟
اونا:بزودي!!!
اونا: تشکر ازینکه وقت گذاشتم و ...!
من:کي؟!من؟!يعني با منن؟!من اينجا علامت تعجب بودم !ازبس نديديم ازينچيزا از اساتيد گرام
اونا : دست تکون دادن خدافظي
من:خدافظي ديگه! :دي
و بقول آقا پژمان راحت تر ازاوني بود که فکر ميکردم
بعد ايميل زدم بهشون براي تشکر از وقتي که گذاشتن و معذرت ازينکه دير رفتم و همون استادي که ازاول باش تماس داشتم گفت:
Dear Maryam,
Thank you for taking the time to talk to us. We were actually ahead of schedule and we tried to contact you earlier than the agreed time. You were not late. You made a good impression with your good english and clear ideas.
Thank you again,
منم باز فقط علامت تعجب بودم!
28فوريه هم Graduate Program Director ايميل زد که
I am pleased to inform you that you have been admitted to the Physics and Astronomy PhD program and that we are also offering you a GTA (Graduate Teaching Assistantship) to begin your program of studies beginning Fall 2013.
من حدود يکسال و نيمه با پروسه ی اپلای آشنا شدم شروعش با اين سايت بود
تشکرفراوون ازراهنماييهاي خوب همه بزرگواران تو اين مدت که خيلي خيلي خيلي کمکم کرد(چه اين سایت چه ا.ا. !)
باارزوي موفقيت براي همه
توصيه من اينه که از قبل جواب سوالاي معمول که دوستان ميذارن از تجربه ي مصاحبه هاي خودشون رو يه دور با خودتون مرور کنيد.اگه بنويسيد که چه بهتر.منم اگه مينوشتم بهتر و مسلط تر جواب ميدادم.
یه محیط آروم برای مصاحبه فراهم کنید که تمرکز وآرامش داشته باشید.
استرس نداشته باشید!!!
من دراین حد بودم که حتی مثلا یه مورد بود همین تازگیا باید زنگ میزدم به یه دانشگاه که کارم گیر کرده بود سوالی بپرسم، خیلیم مهم بود اما هرکاری کردم نتونستم آخرش نزدم! مصاحبه که جای خود داره!
اینم جریان ما:
از قبل با استادي يه تماس محدود داشتم دراين حد که ايميل زده بودم گفته بود اپلاي کن بعد از اپلاي هم بهش اطلاع دادم که اپلاي کردم.
بعد مدتی Graduate Program Director ايميل زد که مصاحبه داري .فقط ازش پرسيدم مصاحبه کننده کيه؟ که گفت 3تا از اساتيد (يکيشونم همون استادي که باش تماس داشتم) منم خوف کردم! 3تا!!! خلاصه سرتونو درد نيارم! ، گفته بودن ترجيشون اينه که با اسکايپ باشه. ولي واسه اطمينان شماره تلفن هم دادم.
من 10 دقيقه زودتر از وقتی که باید، آنلاین شدم که ديدم اونا 7دقيقه قبل نوشته بودن ازاين لحظه اماده مصاحبه ايم ! چون خيلي توصيه بچه ها به سر وقت رفتن رو شنيده بودم نگران شدم که اين دير رفتنه بد باشه مشکل ايجاد کنه!
سه تا استاد نشسته بودن. اول خوشونو معرفي کردن بعد به نوبت يه سوالايي پرسيدن.درسي و تخصصي! نبود عمومي و کلي بود.
حرفاشونو متوجه ميشدم فقط استادي که هندي بود تند هم حرف ميزد، دو سه جا نفهميدم چي ميگه دوباره تکرار کرد.
الان که اين پستو مينويسم اين سوالا و جوابا يادمه بدون ترتيب!
اونا : در حد 3-5دقيقه خودتو معرفي کن
من :يه چيزايي گفتم . اینکه هرچي ميگفتم مينوشتن يه کم حول شدم! گفتم ديگه نميدونم چي بگم !
اونا :از سوابق پژوهشي و کاريت و پايان نامه بگو
من: پايان نامه و مقاله هامو گفتم و مقاديري! تدريس که داشتم
اونا:اصلا چرا ميخواي دکترا بخوني؟
من:همون چيزايي که توي اس اوپي نوشته بودم از هدفم براي ادامه تحصيل رو گفتم
اونا:توانايي وعلاقه به تدريس داري؟چيا درس ميدادي؟به چه زبوني تدريس ميکردي؟!
اونا : اگه بهت پذيرش بديم مياي؟چقدر مصممي بياي اينجا؟
من:نگفتم صددرصد! يا شما يا هيچکس ديگه! (واضحه که اگه جاي بهتري پذيرش بگيرم اينو نميرم!)گفتم بطور جدي بهش فکر ميکنم و از اولویتهای بالامه( زمينه کاري استادش رو خيلي علاقه دارم )
اونا : چرا اينجا رو انتخاب کردي؟
من : تا اينجا در انتخابام فاکتور اصلي زمينه هاي کار اساتيد و کلا فرصتهاي تحقيقي و امکانات پژوهشي بوده که اينو توي دانشگاه شما پيدا کردم
اونا:سفر خارج داشتي يا خارج زندگي کردي؟
من: نه
اونا:تا الان آفري از جاي ديگه اي گرفتي؟
اونا:اگه پذيرش بديم براي گرفتن ويزا مشکلي نداري با توجه به مسائلي که وجود داره...
من:فکر نميکنم چون مسئله مشکلسازي توي پیشینه ی کاري و تحصيليم نيس! و افرادي با شرايط مشابه زياد ديدم که پذيرش گرفتن
اونا:سوالي داري بپرس
من:اگه بخوام براي امادگي بيشتر تو اين فرصت مطالعه اي داشته باشم چه پيشنهادي داريد؟چه زبانهاي برنامه نويسي؟
اونا:اولين مسئله ازمون جامع هست که فلان درسا ازش پرسيده ميشه و برنامه نويسي هم مت لب و متمتيکا فعلا براي کار ما
من:کي جواب ميدين؟
اونا:بزودي!!!
اونا: تشکر ازینکه وقت گذاشتم و ...!
من:کي؟!من؟!يعني با منن؟!من اينجا علامت تعجب بودم !ازبس نديديم ازينچيزا از اساتيد گرام
اونا : دست تکون دادن خدافظي
من:خدافظي ديگه! :دي
و بقول آقا پژمان راحت تر ازاوني بود که فکر ميکردم
بعد ايميل زدم بهشون براي تشکر از وقتي که گذاشتن و معذرت ازينکه دير رفتم و همون استادي که ازاول باش تماس داشتم گفت:
Dear Maryam,
Thank you for taking the time to talk to us. We were actually ahead of schedule and we tried to contact you earlier than the agreed time. You were not late. You made a good impression with your good english and clear ideas.
Thank you again,
منم باز فقط علامت تعجب بودم!
28فوريه هم Graduate Program Director ايميل زد که
I am pleased to inform you that you have been admitted to the Physics and Astronomy PhD program and that we are also offering you a GTA (Graduate Teaching Assistantship) to begin your program of studies beginning Fall 2013.
من حدود يکسال و نيمه با پروسه ی اپلای آشنا شدم شروعش با اين سايت بود
تشکرفراوون ازراهنماييهاي خوب همه بزرگواران تو اين مدت که خيلي خيلي خيلي کمکم کرد(چه اين سایت چه ا.ا. !)
باارزوي موفقيت براي همه
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گـر مـراد نیابم به قـدر وسع بکـوشم
که گـر مـراد نیابم به قـدر وسع بکـوشم